صدایی درشب - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: صدایی درشب (/showthread.php?tid=184100) |
صدایی درشب - ._NeGiX_. - 15-10-2014 نیمه شب در دل دهلیز خموش ضربه پایی افکند طنین دل من چون دل گلهای بهار پر شدم از شبنم لرزان یقین گفتم این اوست که باز آمده جستم از جا و در آیینه گیج بر خود افکندم با شوق نگاه آه لرزید لبانم از عشق تار شد چهره آیینه ز آه شاید او وهمی را می نگریست گیسویم در هم و لبهایم خشک شانه ام عریان در جامه خواب لیک در ظلمت دهلیز خموش رهگذر هر دم می کرد شتاب نفسم نا گه در سینه گرفت گویی از پنجره ها روح نسیم دید اندوه من تنها را ریخت بر گیسوی آشفته من عطر سوزان اقاقی ها را تند و بیتاب دویدم سوی در ضربه پاها در سینه من چون طنین نی در سینه دشت لیک در ظلمت دهلیز خموش ضربه پاها لغزید و گذشت باد آواز حزینی سر کرد فروغ فرخزاد |