![]() |
شب هم اهنگی سهراب سپهری - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: شب هم اهنگی سهراب سپهری (/showthread.php?tid=183776) |
شب هم اهنگی سهراب سپهری - ._NeGiX_. - 14-10-2014 لب ها می لرزند. شب می تپد. جنگل نفس می کشد. پروای چه داری ، مرا در شب بازوانت سفر ده انگشتان شبانه ات را می فشارم ، و باد شقایق دوردست را پر پر می کند به سقف جنگل می نگری: ستارگان درخیسی چشمانت می دوند بی اشک چشمان تو ناتمام است ، و نمناکی جنگل نارساست دستانت را می گشایی ، گره تاریکی می گشاید لبخند می زنی ، رشته ی رمز می لرزد می نگری ، رسایی چهره ات حیران می کند بیا با جاده ی پیوستگی برویم خزندگان درخوابند. دروازه ی ابدیت باز است. آفتابی شویم چشمان را بسپاریم ،که مهتاب آشنایی فرود آمد لبان را گم کنیم ، که صدا نا بهنگام است در خواب درختان نوشیده شویم ، که شکوه روییدن در ما می گذرد باد می شکند. شب راکد می ماند. جنگل از تپش می افتد جوشش اشک هم آهنگی را می شنویم ، و شیره ی گیاهان به سوی ابدیت می رود. |