پنج درس سطح بالا از یک انسان سطح بالا - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: پنج درس سطح بالا از یک انسان سطح بالا (/showthread.php?tid=182761) |
پنج درس سطح بالا از یک انسان سطح بالا - bOoOoOy - 10-10-2014 فضایل امیر مومنان صلوات الله علیه بیش از هر کس دیگری که در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله زیسته است، میدرخشد و ما چه به شهادت تاریخ و چه به شهادت برهان های محکم دینی، او را برترین فرد پس از رسول خدا میدانیم. این شناخت و ارادت که ما به آن حضرت داریم، حاصل زحمات علماء در طی قرون متمادی است؛ اما از این نکته نباید غافل بود که فاصله زمانی و مکانی ما با امیرمومنان صلوات الله علیه نیز مزید این امر است. به عبارت دیگر، این ادعای سختی است که "اگر در کنار حضرت امیر صلوات الله علیه میبودیم، جزو یاران وفادار آن حضرت میشدیم". نمی از دریای فضایل مولا شیخ عباس قمی آنجا که درباره فضایل امیرالمومنین صلوات الله علیه دست به قلم میشود، در کتاب منتهی الآمال مینویسد که "جرأت نبود که قلم بر دست گیرم و در این باب چیزی نویسم لیکن چون حضرت امیر المومنین صلوات الله علیه معدن کرم و فتوت است، رجاء واثق آن است که بر من ببخشاید و این مختصر خدمت را قبول فرماید". سپس در فضایل آن حضرت مطالبی مینویسد که ما سر فصل آن ها را میآوریم: وجه اول – جهاد و شجاعت او در میدان های نبرد. وجه دوم- او داناترین مردم بود. وجه سوم – دلالت آیه تطهیر و آیه مباهله بر عظمت آن جناب. وجه چهارم – کثرت جود و سخاوت. وجه پنجم – کثرت زهد آن جناب. وجه ششم – او عابدترین مردم بود. وجه هفتم – او بردبارترین و عفو کننده ترین مردمان بود. وجه هشتم – حسن خلق و شکفته روئی آن حضرت. وجه نهم – پیشقدم ترین مردم در ایمان به خدا و رسول. وجه دهم – فصیح ترین گویندگان. وجه یازدهم – صاحب معجزات. سطح بالا بودن به معنای استفاده دائمی از امور خارق العاده و معجزهآسا نیست. اگر از فضایل پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و توانمندی های آنها بشنویم، به ایشان به شکل "انسان های خاص" نگاه میکنیم؛ این در حالی است که آن بزرگواران در میان مردم زمان خود، کاری نمیکردند که به شکل "خاص" دیده شوند و در نظر مردم ناآگاه، افرادی کاملاً عادی به نظر میرسند پنج درس سطح بالا از یک انسان سطح بالا علاقمندان به مطالعه تفصیلی را به آن کتاب و دیگر کتاب ها در این زمینه ارجاع میدهیم اما در اینجا میخواهیم بیندیشیم که این شخص که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله، برترین انسان بوده است، در جامعه چه جایگاهی داشته است. در اینجا با نگاهی مختصر به تاریخ، میخواهیم درس های آموزندهای بگیریم. درس اول – سطح بالا بودن به معنای مقبولیت اجتماعی نیست شنیدهایم که بعد از کشته شدن عثمان، مردم دور آن حضرت را گرفتند و مصرانه از ایشان خواستند که حاکمیت را بپذیرد؛ اما این مردم بیست و پنج سال قبل کجا بودند؟ ارتباطات آن حضرت در دوران بیست و پنج ساله خانه نشینی به حدی محدود است که در تاریخ مطلب زیادی در آن باره یافت نمیشود. به عبارت دیگر، آن حضرت مشغول امور شخصی بود و افراد اندکی با آن حضرت ارتباط گرم داشتند و در چشم دیگران ایشان مانند یک فرد عادی بود؛ نه یک فرد خاص با مشهوریت. از اینجا میآموزیم که حرکت در راستای حضرت علی علیه السلام، لزوماً محبوبیت عمومی به همراه نمیآورد. بنابراین شیعه امام علی علیه السلام از تنهایی خود هیچ احساس ضعف و سرشکستگی نمیکند. شیعه درس دوم – سطح بالا بودن به معنای شناخته شده بودن نیست واقعیت این است که شناخت ما به حضرت امیر علیه السلام، بعد از فاصله چندین قرنه ی ما با ایشان می باشد و ادعای سختی است که بگوییم اگر همزمان با ایشان زندگی میکردیم نیز همین مقدار به ایشان شناخت داشتیم. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله منقول است: «ای علی! جز خدا و من، کسی حقیقت تو را به درستی نشناخته است». (بحار الانوار، ج39، ص84) از اینجا میآموزیم که اگر ویژگی های مثبتی داریم که برای مردم ناشناخته ماندهاست، نباید احساس ضعف کنیم و نباید همت اصلی خود را صرف شناساندن خود به دیگران کنیم. شیعه امام علی علیه السلام از اینکه مردم قدر او را نشناسند و در فضای خبری رسانهها نامی از او به میان نیاید، احساس سرخوردگی نمیکند. یکی از شیعیان مولا، صحابی گرانقدر ابوذر غفاری بود. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: او در آسمان شناخته شده تر است تا در زمین.(بحار الانوار، ج22، ص407) درس سوم – سطح بالا بودن لزوماً به معنای خوشنامی نیست بداندیشیها، حسادت ها و کینهها، همواره باعث میشده است که آن حضرت توسط جاهلان ملامت شود و تهمت های ناجوانمردانهای به ایشان اصابت کند. این اتفاق ها حتی در زمان حضور پیامبر صلی الله علیه و آله هم رخ میداد و بعد از ایشان به شکل شدیدتری ادامه یافت و حتی مرگ آن حضرت نیز به این جریان پایان نداده است. خود آن حضرت از این ملامت ها که در راه خدا میشنید، ترس به خود راه نمیداد و مصداق این آیه بود که "لا یخافون فی الله لومة لائم"؛ شیعیان آن حضرت نیز چنین اند. بنابراین اگر راهمان درست باشد و یقین داشته باشیم، ملامت دیگران نباید باعث سستی ما شود. درس مهم دیگر آن است که هر چه میشنویم را نباید باور کنیم، چرا که بسیار پیش میآید که منافع حزبی و کینههای شخصی سبب آن بدگوییها شده باشد. اگر ویژگی های مثبتی داریم که برای مردم ناشناخته ماندهاست، نباید احساس ضعف کنیم و نباید همت اصلی خود را صرف شناساندن خود به دیگران کنیم. شیعه امام علی علیه السلام از اینکه مردم قدر او را نشناسند و در فضای خبری رسانهها نامی از او به میان نیاید، احساس سرخوردگی نمیکند درس چهارم – سطح بالا بودن به معنای استفاده دائمی از امور خارق العاده و معجزهآسا نیست اگر از فضایل پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و توانمندی های آنها بشنویم، به ایشان به شکل "انسان های خاص" نگاه میکنیم؛ این در حالی است که آن بزرگواران در میان مردم زمان خود، کاری نمیکردند که به شکل "خاص" دیده شوند و در نظر مردم ناآگاه، افرادی کاملاً عادی به نظر میرسند. درسی که از اینجا میآموزیم آن است که از کنار انسان ها به سادگی نگذریم و بر مبنای ظاهر آنها دست به قضاوت نزنیم زیرا اولیاء خدا اهل نمایشگری نیستند. چه بسا افراد سطح بالایی که در امور ظاهری و اجتماعی، بسیار عادی رفتار میکنند. درس پنجم – سطح بالا بودن به معنای همراه طلبی مصرانه نیست در روایات آمده است که "مثل الامام مثل الکعبة" و شباهت امام به کعبه از این جهت است که کعبه به سراغ مردم نمیآید بلکه مردم باید به سراغ آن بروند. از این رو شخص سطح بالایی مثل حضرت امیر علیه السلام، تا حدّ وظیفه با مردم سخن میگوید و دعوت میکند؛ اما در زمانهای که مردم ایشان را نخواهند، او به دنبال مردم نمیدود؛ بلکه در جایگاه خود باقی میماند و تا زمان بلوغ فکری مردم صبر میکند. از اینجا میآموزیم که نباید توقع داشته باشیم که صاحبان خرد و مومنان سطح بالا، به دنبال معرفی و یار جمع کردن برای خود باشند. ملاک بزرگی آن نیست که اطراف شخص شلوغ باشد. درس دیگر آنکه حمایت و حرکت به سوی حق داران را ما باید وظیفه خود بدانیم نه اینکه متوقع باشیم که مقدمه آن از جانب آن ها صورت بگیرد. مثلاً اگر در امر دین خود سوال هایی داریم، این وظیفه ماست که به سراغ عالمان دین برویم و نباید توقع کنیم که در خانه نشسته باشیم و آنها به دنبال چارهجویی مشکلات فکری ما باشند. |