انجمن های تخصصی  فلش خور
خاطرات خواندنی از رادیو - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: خاطرات خواندنی از رادیو (/showthread.php?tid=178479)



خاطرات خواندنی از رادیو - ابراهیم هادی - 27-09-2014

خاطرات خواندنی از رادیو در زمان جنگ
گفتگو با «حمید جلیلیان» قائم مقام گروه جنگ رادیو در زمان دفاع مقدس
وقتی جنگ شروع شد همه ی مردم به نوعی با آن درگیر شدند. تا جاییکه هرکس به تناسب شرایط و موقعیتی که داشت اخبار جنگ را دنبال می کرد. در اینجا نیاز به رسانه ای بود تا مردم را در جریان اخبار و اتفاقات جبهه ها قرار دهد.
حمید جلیلیان
و چه رسانه ای بهتر از رادیو که جایگاه ویژه ای برای دریافت اخبار و اتفاقات در بین خانواده ها و رزمندگان داشت. آن موقع رسانه ها شکل محدودی داشتند و خبری از انبوه سایت ها و شبکه های تلویزیونی و خبرگزاری ها نبود. رسانه محدود میشد به رادیو، دو شبکه تلویزیونی که ساعات محدودی را برنامه داشتند و تعدادی روزنامه. اما در میان همین رسانه ها رادیو به اندازه ای در انعکاس اخبار و اتفاقات جنگ نقش داشت که به عنوان تأثیر گذارترین رسانه زمان جنگ لقب گرفت.
رسانه ای شنیداری که تبدیل به یک پل ارتباطی میام مردم و جبهه ها شد. به بهانه این روزها که یادآور هشت سال مقاومت است و به نام هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است گفتگویی با آقای «حمید جلیلیان، قائم مقام گروه جنگ رادیو» در آن زمان داشتیم که سردبیری و نویسندگی بسیاری از برنامه های مربوط به دفاع مقدس را بر عهده داشتند. این گفتگو را در ادامه میخوانید:
نیاز به راه اندازی رادیویی مستقل برای انعکاس اخبار جبهه ها چه زمانی احساس شد؟
ابتدای جنگ یک برنامه ای بود به نام برنامه رادیویی سپاه که اخبار جنگ را منعکس میکرد. به مرور که جنگ گسترش پیدا کرد و فضای جبهه ها از نیروها پر شد، نیاز بود که حجم برنامه ها بالا برود. آن وقت از بین برنامه های سپاه برنامه های گروه دفاع بیرون آمد و یک گروهی تشکیل شد به نام گروه دفاع مقدس، در کنار برنامه ی رادیویی سپاه. برنامه هایی بود مثل در جبهه چه می گذرد؟ پیام جبهه، صدای جبهه ها و... وقتی این برنامه ها گسترش پیدا کرد کفاف نمیداد که به این شکل در دل برنامه های رادیو پخش بشود بخاطر همین در اواسط جنگ یک رادیو برایش ایجاد کردند به نام «رادیو جبهه» که تقریبا حدود 12 ساعت روی یک موج جداگانه برنامه داشت. ضمن اینکه برنامه های گروه دفاع هم تا حدودی در دل خود رادیو حفظ شد، ولی رادیو جبهه به طور مستقل مربوط به جنگ بود و اصل و حاشیه جنگ را بیان می کرد. کم کم تنوع و فضای بیشتری ایجاد شد و برنامه ها متنوع تر شدند: هنر در جنگ، اقتصاد در جنگ، مردم در جنگ و ... اینها شدند سرفصل های رادیو جبهه. اخبار جبهه ها از ابتدا از رادیو پخش میشد که آن را معاونت سیاسی صدا وسیما مدیریت می کرد اما اینجا بیشتر برنامه ها جنبه تولیدی داشت. نمایش، سرود، گزارش هایی از منطقه، مصاحبه، گفتگو و هر چیزی که مرتبط با جنگ بود.
زمان جنگ مردم چه اندازه از اخبار و اطلاعاتشان را از رادیو تلویزیون می گرفتند؟
تلویزیون دو شبکه داشت که اصلی ترین شبکه یک بود و ساعت 11 برنامه اش تمام می شد. اگر دوشنبه بازی فوتبال بود چهارشنبه پخش می کردند، یعنی زنده نمایی می کردند؛ بعد گزارشگر می گفت من هنوز نمیدانم نتیجه چیست، باور کنید خواستم در فضایی قرار بگیرم که نتیجه را ندانم؛ مردم هم می پذیرفتند. چون نه روزنامه ها به این شکل بود، نه فضاهای مجازی و اینترنت. یک برنامه سیاسی که پخش میشد مردم مدل مو، مدل لباس... و همه چیزشان را از دل همان برنامه می گرفتند. اینقدر فضا نبود که فرد با یک کلیک به آن طرف دنیا وصل بشود و خبر و ارتباط بگیرد. در مورد رادیو نباید به امروز نگاه کرد، آن موقع بود که رادیو معنا داشت.
یک برنامه ای بود به نام پیام جبهه که مدتی خودم سردبیرش بودم، آنجا رزمنده ها از جبهه نامه می نوشتند، این نامه یکی دو ماه یا حداقل 10 روز در راه بود، اگر هم زود میرسید اینقدر نامه بود که تا نوبت به آن نامه میرسید خودش دو هفته طول میکشید بعد متن نامه مثلا این بود که آقای فلانی از جبهه نامه نوشتند و سلامتی خودشان را اعلام می کنند، شاید آن موقع که ما نامه را میخواندیم طرف شهید هم شده بود. ولی خب بازهم کشش داشت. همه رادیو را میچسباندند به گوششان تا ببینند نامه بچه شان به رادیو آمده یا نه؛ در واقع فضاهای خبر رسانی محدود بود.
شده بود که خانواده ای با شنیدن نام فرزندش برای پیدا کردن او به رادیو مراجعه کند؟
خیلی زیاد. مثلا بعضی از صاحبان نامه ها مفقود شده بودند و نامه شان در یک تاریخی در برنامه خوانده شده بود بعد برای پیدا کردنش میخواستند ببینند این نامه از کدام منطقه فرستاده شده؛ مراجعه می کردند به رادیو و نامه را پیدا می کردند که از کجا بوده است در اصل سرنخی میشد برای پیگیری ها.
بعضی از صاحبان نامه ها مفقود شده بودند و نامه شان در یک تاریخی در برنامه خوانده شده بود بعد برای پیدا کردنش میخواستند ببینند این نامه از کدام منطقه فرستاده شده؛ مراجعه می کردند به رادیو و نامه را پیدا می کردند که از کجا بوده است در اصل سرنخی میشد برای پیگیری ها
محتوای برنامه ها بیشتر چه موضوعاتی بود؟
همه برنامه ها به نوعی معطوف به جنگ بود، رادیو همه برنامه هایش از جنگ تأثیر میگرفت . محتوای برنامه ها بیشتر بحث آماده سازی و به اصطلاح دمیدن روحیه جنگی و حماسی به مردم و رزمنده ها بود. با یک مقدمه ای شروع می شد و بعد حال و هوای جبهه ها توصیف می شد. ما گزارشگرهایی داشتیم که دائما در منطقه بودند و به شکل شیفتی مرتب گزارش هایی از منطقه میفرستادند و این گزارش ها با قطار، ماشین،هواپیما و .... برای ما فرستاده میشد. هربار گزارشی از یک منطقه داشتیم. گزارش هایی هم بود که شکل توصیفی داشت و گزارشگر از دل درگیری ها و خود منطقه گزارش می گرفت، یعنی در همان لحظه درگیری با رزمنده ها مصاحبه می کرد و رزمنده ها به مردم پیام میدادند. عموم پیام ها هم مربوط به سفارش نسبت به حفظ ارزشها بود.
این بخش برنامه یادم هست که خیلی پر طرفدار بود، چون همه دوست داشتند هم رزمنده ها و هم مردم. بعضی وقت ها هم فقط اسم بود که خوانده میشد. یک دفعه 20 دقیقه اسم میخواندند که این رزمنده ها از فلان منطقه پیام دادند و سلامتیشان را به خانواده هایشان اعلام کردند.
برنامه "در جبهه چه می گذرد؟" بود که صبح ها پخش می شد و حدود ده دقیقه تا یک ربع اوضاع و احوال جبهه ها و آخرین اخبار را به شکل توصیفی میگفت. اینکه در هر منطقه چه اتفاقی افتاده؟ دیشب به رزمنده ها چه گذشته؟ چه درگیری هایی اتفاق افتاده؟، نیازهای جبهه را اعلام می کرد و بیشتر پل ارتباطی بین مردم و مسئولین و جبهه بود.
برای اخبار هم استودیویی تجهیز شده بود در مراکز اصلی مثل اهواز که با آنها ارتباط ماهواره ای می گرفتیم و اخبار پخش میشد . همین آقای حسن سلطانی مدتی گوینده خبر آبادان بود.
سالهای بعد شروع جنگ هم یک سری برنامه مناسبتی بود که از سال دوم شروع شد، برنامه هایی ویژه سالگرد جنگ که خیلی هم مفصل و متنوع بود.
از بین اخباری که مربوط به عملیات ها بود خبرهایی بودند که بنا به مصلحت حذف بشوند؟
ممکن بود چیزی را نگویند اما هیچوقت خلاف یا دروغ گفته نمیشد؛ ممکن بود مصلحت این باشد که خبری را نگویند. مثلا در مورد شکست در یک منطقه این اتفاق می افتاد که در موردش مانور نمیدادند ولی اینکه خلاف واقع را مطرح کنند اینطور نبود.
عملکرد رسانه ها، الان نسبت به گذشته چه تفاوتی کرده است؟
درحال حاضر در مورد تمام مسائل کوتاهی می شود، در مورد چیزهایی که انقلاب و نظام در نظر داشت. الان در یکی از شبکه های ماهواره ای برنامه ای پخش میشود به نام انقلاب 57 با بیان اخبار مستند؛ این دقیقا کاری بود که ما انجام میدادیم یعنی ما براساس حقایق موجود موضوعات را مستند می کردیم، حرفمان هم حق بود، برنامه هم پر بیننده میشد. حالا آنها آمدند همین کار را می کنند. این نشان می دهد که ما در این زمینه کار نمی کنیم. برنامه زیاد است اما محتوا ندارد و محتوا در خدمت ارزشها نیست. زمانی گفته میشد دوتا فیلم سینمایی پخش کنید که مردم به خاطر این فیلم ها بنشینند پای تلویزیون و ما لابه لای اینها دوتا پیام بدهیم اما الان همه اش شده فیلم، سریال، موسیقی و برنامه های ترکیبی ای که پیام در بین اینها گم شده و مغفول مانده. پیام اصلا دیده نمی شود، وقتی پیام داده نمی شود چه اتتظاری می شود داشت. آن موقع حرف حقوق و معافیت و... نبود و همه به فرمان رهبری شان برای دفاع از دین و کشور پای کار بودند اما ما اینها را درست معرفی نمی کنیم. رادیو درحال حاضر خیلی متفاوت با رادیو در آن زمان است تقریبا از محتوا خالی است. بیشتر شبیه رونویسی است. یعنی وقتی رادیو گوش میکنیم مطلبی که گفته می شود قبلا چند بار شنیدی. در آن زمان رادیو مرجع بود. امروز متأسفانه برنامه پخش می کنیم و بعد شبکه من و تو به ما معترض میشود که از روی برنامه ما ساختید این برای ما خیلی بد است. ما نیروی خلاق و صاحب ایده کم نداریم، اما استفاده نمی کنیم. اگه اراده این باشد خیلی حرف برای گفتن هست . وقتی چیزی به جوان ها ندهی، چه چیزی میخواهی؟
الان از همین فضای مجازی، رادیوی اینترنتی و ... ما هم میتوانیم استفاده کنیم. از همین شبکه های متعدد که داریم میتوانیم خوب استفاده کنیم اما ما اینکار را نمی کنیم و کوتا هی از خودمان است. کسی جلو ما را نگرفته و محدودیتی نیست جزاینکه ما حواسمان به جاهای دیگری است و ذهنمان از ارزشها دور شده است.