"برای سرقت مسابقه میگذاشتیم" - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42) +---- انجمن: حوادث (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=77) +---- موضوع: "برای سرقت مسابقه میگذاشتیم" (/showthread.php?tid=177775) |
"برای سرقت مسابقه میگذاشتیم" - ✘ЯØற!ηд✘ - 25-09-2014 سرقتهای خرد شایعترین جرم در کشور است. «مجید»یکی از متهمانی است که به اتهام سرقت لاستیک زاپاس خودروها توسط ماموران پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران دستگیر شده است.
چندسال داری و آیا بچه هم داری؟
35ساله هستم و دو بچه دارم. پسرم چهارم دبستان است و دخترم دوم دبستان. چند خواهر و برادر داری، آنها چه میکنند؟ دو برادر و یک خواهر، یکی از برادرانم برزیل است و برادر دیگرم در کار خریدوفروش ماشین. چرا دزدی میکردی؟ دو، سهسالی بود که شیشه مصرف میکردم. چه شد که معتاد شدی و اول با چه مادهای شروع کردی؟ یکی از رفقا گفت بیا برویم مواد بزنیم. من هم رفتم از اول هم با شیشه شروع کردم. روزی چقدر خرج موادمخدر میکردی؟ 20 تا30هزارتومان. بقیه پولی را که از دزدی درمیآوردی چه میکردی؟ خرج خودم و خانواده میکردم. آدم معتاد تنبل میشود و کار نمیکند. مگر قبل از اعتیاد کار میکردی؟ بله، باتریساز بودم و درآمد خوبی هم داشتم اما مغازهام را سر مواد از دست دادم. چند حلقه لاستیک دزدیدهای؟ هزارو500حلقه. لاستیکهای زاپاس را از روی ماشین باز میکردم. چه مدت بود که این کار را میکردی؟ دوسالونیم. آیا تنها بودی یا همدست هم داشتی؟ من تنها کار میکردم اما هفتنفر بودیم که با هم بودیم. لاستیکها را حلقهای چند میفروختی؟ 100 تا 140هزارتومان. ارزش واقعی هر لاستیک 300 تا 400هزار تومان بود. چطور دستگیر شدی؟ یکی از رفقا دستگیر شد بعد ما هم دستگیر شدیم. چطور لاستیک میدزدیدی؟ هر سرقت چقدر طول میکشید؟ ما هفتنفر بودیم که با هم بودیم اما هر کس برای خودش کار میکرد. سر اینکه چهکسی زودتر سرقت میکند، مسابقه میگذاشتیم. الان خانوادهات و بچههایت میدانند، دستگیر شدهای؟ بله. اگر بچهات بپرسد چرا دستگیر شدهای میخواهی بگویی دزدی کردم؟ اشتباه کردم. به بچهام هم همین را میگویم، امیدوارم کسانی که لاستیکهایشان را بردم من را ببخشند. خودت را جای مالباختگان بگذار. اگر تو بودی رضایت میدادی؟ اشتباه کردم. تکرار نمیکنم. بعد از اینکه آزاد شدی چه میکنی؟ سر کار میروم و مثل آدمهای دیگر کار میکنم. من پیمانهام پر شده و دیگر طاقت ندارم که بقیه تحقیرم کنند. |