داستان کوتاه دلیل عشق**خیلی نازه - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: داستان کوتاه دلیل عشق**خیلی نازه (/showthread.php?tid=176658) |
داستان کوتاه دلیل عشق**خیلی نازه - 11chelsea - 21-09-2014 یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید: - چرا دوستم داری؟ واسه چی می گی عاشقمی؟ - دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا" دوست دارم - تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟ - من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم - ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی - باشه.. باشه! میگم... چون تو خوشگلی، صدات گرم و خواستنیه، همیشه بهم اهمیت میدی، دوست داشتنی هستی، با ملاحظه هستی، بخاطر لبخندت... - دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت. پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون: عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟ نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم اما حالا نه می تونبی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره عشق دلیل میخواد؟ نه! معلومه که نه!! ولی من هنوز هم عاشقتم RE: داستان کوتاه دلیل عشق**خیلی نازه - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 21-09-2014 منتقل شُـــد ! |