دوستان داریوش گفتند: «در پارک نشسته‌ بودیم که داریوش با جوانی جروبحث کرد و با هم درگیر شدند. بعد آن جوان چاقویی بیرون آورد و ضرباتی بر بدن داریوش زد. شدت خونریزی به‌حدی بود که در محل حادثه متوجه شدیم داریوش جان سالم به‌در نمی‌برد. البته جوانی که داریوش را زد موتور داشت که آن را در پارک جا گذاشته ‌است.» کارآگاهان با بررسی شماره پلاک موتوسیکلت متوجه شدند ضارب جوانی به‌نام کیومرث است که در مرکز تهران زندگی می‌کند. وقتی ماموران به خانه این جوان رفتند او را پیدا نکردند اما برای بازداشت وی در خانه ماندند.

این در حالی بود که خانواده کیومرث مدعی شدند خبری از اینکه فرزندشان کجاست ندارند. اواخر شب بود که متهم به خانه برگشت و توسط پلیس بازداشت شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «در خانه داشتم چت می‌کردم که با دختری که خود را رویا معرفی کرد آشنا شدم. او با من قرار گذاشت و تصمیم گرفتیم در پارک ساعی همدیگر را ببینیم. من به محل قرار رفتم. رویا نبود.

منتظر نشسته بودم که سه جوان به من نزدیک شدند و با هم درگیر شدیم چون نمی‌توانستم با هرسه آنها درگیر شوم چاقویی را که در جیب داشتم بیرون آوردم و یکی از آنها را زدم بعد که خون را دیدم به‌شدت ترسیدم و فرار کردم. در راه سربازوظیفه‌ای من را دید و به‌خاطر حالتی که داشتم به من مشکوک شد خواست مرا متوقف کند اما نتوانست. او تعقیبم کرد و در نهایت مرا گرفت ولی در فرصتی مناسب از دستش فرار کردم اما باز با تاکسی گذری به تعقیب ادامه داد و به من رسید.