چند مي فروشي؟! - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: چند مي فروشي؟! (/showthread.php?tid=17435) |
چند مي فروشي؟! - mahdi69 - 10-09-2012 مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن و در دم کشته شد. در مراسم تشییع جنازه چند روز بعد، کشیش متوجه چیز عجیبی شد. هر وقت... یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک میشد، مرد گوش میداد و بنشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین میکرد، اما هنگامی که یک مرد عزادار به او نزدیک میشد، او بعد از یک دقیقه گوش کردن سر خود را بنشانه مخالفت تکان میداد. پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید. کشاورز گفت: خوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من میگفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق میکردم. کشیش پرسید، پس مردها چه میگفتند؟ کشاورز گفت: آنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم یا نه؟؟!! RE: چند مي فروشي؟! - sara zni - 10-09-2012 قشنگ بود مرسی RE: چند مي فروشي؟! - zeinab - 10-09-2012 فکر کنم تکراری باشه RE: چند مي فروشي؟! - Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ - 26-12-2012 خیلی با حال بود ممنون RE: چند مي فروشي؟! - shaki - 26-12-2012 خوب بود RE: چند مي فروشي؟! - Shawty Girl - 29-01-2013 حوصله ندارم بخونم به هر حال ممنون..!! RE: چند مي فروشي؟! - امیر2 - 29-01-2013 بی معنی بود میتونست بهتر باشه به هر حال ممنون RE: چند مي فروشي؟! - shady.b - 29-01-2013 جالب بود ممنون |