انجمن های تخصصی  فلش خور
دل خوش سیری چند؟ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: پزشکی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=57)
+---- انجمن: روان شناسی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=63)
+---- موضوع: دل خوش سیری چند؟ (/showthread.php?tid=171938)



دل خوش سیری چند؟ - bOoOoOy - 10-09-2014

همه به دنبال راه های خوشبختی، احساس شادی و... هستند. حالا ما به درست یا غلطش کار نداریم. به اینکه گاهی نتیجه می دهد یا نه هم کار نداریم. ولی این ها دلیل بر این است که وجود آدم ها از غم فراری و به دنبال شادی و فرح است.

وقتی کوچک تر بودم مادرم می گفت: «این کارو بکن، اون کارو نکن». گاهی گوش می دادم و گاهی حرف گوش کردن سخت بود و چون دلم آن کار را می خواست انجامش می دادم و بیشتر وقت ها هم اتفاقی می افتاد که پشیمان می شدم. مادرم می گفت: «مگر نگفتم که این کارو نکن، تقصیر خودته!» کم کم به این باور رسیده بودم که مادرم برای خودم بود که مدام می گفت «بکن نکن»! می خواست بعدش پشیمان و ناراحت نشوم.

راستی چرا هیچ کس دوست ندارد ناراحت شود؟

این در وجود آدم هاست، به دین، ملیت و جنسیت شان هم ربطی ندارد. کتاب های روانشناسی و یا پیرامونی آن ها بیشتر بدنبال راه های خوشبختی، احساس شادی و... هستند. راه هایی که غم را از ما دور کند و شادی را به درون ما بیاورد. حالا ما به درست یا غلطش کار نداریم. به اینکه گاهی نتیجه می دهد یا نه هم کار نداریم. ولی این ها دلیل بر این است که وجود آدم ها از غم فراری و بدنبال شادی و فرح است.

گاهی وقت ها کسی که ما را نصیحت می کند که این کار را بکن و این کارا نکن، بر می گردیم می گوییم: «کی گفته اینطوری که شما می گید درسته مگه وحی منزله؟؟»

یعنی در ناخودآگاه خودمان قبول داریم که اگر وحی منزل بود حتماً درست بود!

در قرآن هم که به قول معروف وحی منزل است، وقتی جستجو می کنی، آن هم تنها با کلیدواژه «خوف و حزن»، 14 مرتبه آیه نازل شده است که اگر چگونه باشی «لا خوفٌ علیهم ولا هم یحزنون». یعنی برای دوری تو از ترس و غم راهکار نشان داده است.

پس یکی از دردهای مهم بشر «داشتن ترس و غم است» و برای درمان آن، قرآن هم که کتاب هدایت انسان به سوی خوشبختی و سعادت جاودان است درمان ارائه می کند؛ که اگر دنبال شادی هستی بدان که شادی، حسی است که به درون دل باید وارد شود تا باقی بماند و الا شادی های زودگذر فایده ای ندارد چون انسان به دنبال شادی ماندگار است.



گفتم «دل»؛ راستی می دانید که ارباب دل گفته اند: «دل خانه ی خداست»، یا جای دیگری گفتند: «اگر دلت شکست بدان صاحب خانه در را باز کرده پس جوابت را می دهد»، یا «وقتی دل بشکند اشک جاری می شود، اشک نشانه جواب دادن صاحب خانه است».

حال که دل صاحب دارد، حس های ماندگار درون دل هم مربوط به صاحب آن است. در دعای جوشن کبیر و یا ادعیه دیگر که اسامی و صفات صاحب دل (خدا) آمده ایشان را اینطور معرفی می کند: «انه هو اضحک و ابکی»، یعنی اوست که می خنداند و اوست که می گریاند؛ و از آنجا که خنده و گریه نشانه های شادی و غم هستند اینطور می فهمیم که حس شادی و غم را، اوست که بر دل ما وارد می کند.

در اطراف مان که نگاه می کنیم می بینیم گاهی مردم حاضرند تا حد مرگ جلو برند تا به شادی برسند، تازه آن شادی ها اگر هم حاصل بشوند تنها چند لحظه ای مهمان دل می شوند (آن هم چون مهمان ناخوانده صاحب خانه است زود زائل می شود و غم و افسرگی جایگزین آن می شود). جای افسوس دارد که چرا راه ساده و میانبر را بلد نیستند و به بیراهه رفتند و به نتیجه هم نرسیدند.

گاهی ظاهر یک چیز به نظر نمی آید که شادی بخش باشد، ولی هست؛ مثل روضه. بچه های هیئت در روضه که نشسته اند سینه زنی و گریه می کنند و اشک می ریزند. اما همین که هیئت تمام می شود، با سبکی و شادی خاصی دم در هیئت با هم شوخی می کنند و می خندند.

اشک عصاره ی دل است و از حس ناشی می شود، چون این بچه ها با صاحب دل با واسطه ی اهل بیت یا بی واسطه ارتباط بر قرار کردند، غم و شادی شان از ته دل است.

گفتم از ته دل یعنی واقعی و ماندگار. غم در هیئت، غمی است که تمام نیروهای منفی و آزاردهنده را از دل بیرون می کند و به جای آن با ربط به صاحب خیر، دل را پر از انرژی های مثبت می کند، آن وقت که انرژی مثبت در دل لبریز شد، شادی هم در ته دل جا می گیرد و ماندگار می شود.

پس شادی های ظاهری از ته دل نیستند و ماندگاری ندارند، زود زائل می شوند و تو مدام مجبوری سراغ آن ها بروی ولی هیچ گاه درونت را از شادی پر نمی کنند، چون اساساً چیزی ندارند که تو را از آن پر کنند. تو باید از انرژی مثبت و خیر پر بشوی تا شادی ماندگار در درونت جلوه گری کند.

لذا می بینیم علوم مادی هم به سراغ انرژی های مثبت و منفی رفتند و برای کسب انرژی مثبت زمان و مکان معرفی کردند، زمان های اذان ما و مکان های عبادت از قبیل مسجد وحرم ها را به عنوان زمان کسب و مکان کسب انرژی مثبت معرفی کردند و من و تو این ها را با قدمت 1400 ساله، بدون هیچ زحمتی تنها با سفارش پدر و مادرمان استفاده می کردیم.