چشمههاي کرامت - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: چشمههاي کرامت (/showthread.php?tid=166567) |
چشمههاي کرامت - NeginNg - 30-08-2014 دهه کرامت دهه نور و روشنايي؛ دهه طلوع ستارههاي هدايت و دهه درخشش چشمههاي کرامت است. دهه کرامت نويدبخش تجلي آفتاب رضوي و مهتاب فاطمي در خاندان اهل بيت عصمت و طهارت(ع) است که با برافراشتن گنبدهاي طلايي خود در سرزمين ارادتهاي بيپايان به خاندان پيامبر(ص) حريم امني شدند براي دلدادگان به مکتب وحي و با هدايتهاي باطني و سير معنوي انسانها به سوي سرچشمه پاکيها، محور حرکتهاي ناب اسلامي قرار گرفته و بذر موج بيداري افشاندند. به شکرانه نعمت وجود اين دو مولود الهي در اين دهه، با آنان عهد ولايت ميبنديم که تا آخرين نفس پشتيبان ولايت بوده و تا ظهور آخرين منجي دست توسل از دامن کرمشان برنداريم. انشاءالله. فصل اول حضرت علي بن موسي الرضا(ع) حضرت امام رضا(ع)، در روز يازدهم ذيقعده سال 148 ق در مدينه مشرفه متولد گرديد(1) دوران کودکي در خانه عصمت و طهارت رشد کرد و علم و دانش فراگرفت وبه کمال رسيد. حضرت رضا(ع) در سال 183 ق پس از شهادت پدر بزرگوارش در حاليکه 35 سال داشت، مسئوليت امامت ورهبري شيعيان را بر عهده گرفت. دوران امامت آن حضرت حدود 20 سال طول کشيد که 17 سال در مدينه منوره و 3 سال آخر را در خراسان سپري نمود. 10 سال اول امامت را در عصر هارونالرشيد ميزيست. 5 سال را در خلافت محمد امين به سر برد و 5 سال آخر را نيز در زمان خلافت مأمون سپري نمود. مسئله ولايتعهدي عليرغم همه تلاشهايي که مأمون انجام داد تا خود را ارادتمند امام رضا(ع) جلوه دهد، پيشنهاد ولايتعهدي نقشه ماهرانهاي جهت از ميان برداشتن علويان و شيعيان بود. زيرا اگر امام(ع) وارد حکومت ميشد و قبول ميکرد بعد از مأمون خليفه شود، علويها بايد مبارزه را کنار ميگذاشتند و سراغ کارهاي سياسي ميرفتند. از طرفي قبول ولايتعهدي تأييد خلافت مأمون و خلفاي قبلي بود که شيعيان معتقد بودند غاصبانه است و امام هم زير نظر حکومت قرار ميگرفت و ظلمهاي حکومت به پاي امام هم نوشته ميشد و چهره مردمي امام محو ميگرديد. علاوه بر اينها پايههاي خلافت مأمون بواسطه حمايت ايرانيان از او که از دوستان اهل بيت(ع) بودند، مستحکم ميگرديد. عکسالعمل امام(ع) موضع امام رضا(ع) در مقابل مسأله پذيرش خلافت و ولايتعهدي، منفي بود. مأمون مگر نه اينکه براي رسيدن به حکومت برادرش را کشته بود، حال چگونه اين حکومت را به امام رضا(ع) که مخالف خلفاي غاصب بود، ميسپرد. حضرت رضا(ع) نخست قبول خلافت را که از طرف مأمون پيشنهاد شده بود، رد کرد و مسأله ولايتعهدي را نيز پس از آنکه با تهديد مأمون روبرو شد، به شرطي پذيرفت که در هيچيک از کارهاي حکومتي مداخله نکند. آن حضرت در چنين شرايط حساسي به هدايت افکار و راهنمايي امت پرداخت با ارباب مذاهب و رهبران اديان گوناگون مناظره ميکرد، در بيان معارف و حقايق دين بيانات ارزشمندي ايراد مينمود که از لحاظ کثرت مانند بيانات اميرالمؤمنين(ع) است. از برکات رهبريهاي آن حضرت(ع) پاک نمودن احاديث از مجعولاتي بود که دستهاي ناپاک، جعل و داخل اخبار اهلبيت(ع) نموده بود. ورود امام رضا(ع) به خراسان حضرت رضا(ع) در سال 200 هجري به عنوان ولايتعهدي از مدينه به خراسان (مرو) آمد در طول مسير به ويژه در ايران مردم گروهگروه به زيارت حضرتش ميشتافتند و پروانهوار به دور شمع وجودش ميگرديدند و با مسائل و احکام اصيل اسلامي آشنا ميشدند. بعد از 3 سال از ولايتعهدي، مردم بيشتر، به حقانيت اهلبيت(ع) پي بردند، گرايش مردم به امام بيشتر ميشد. مأمون توطئه بسيار پيچيده و حساب شده خود را شکست خورده مييافت. براي جبران اين شکست به شيوه پدران ستمگرش بازگشت و در آخرين روز ماه صفر سال 203 ق امام رضا(ع) را با انگور سمي به شهادت رساند. گوشهاي از ويژگيهاي امام کرامت و مهرباني حضرت رضا(ع) که در کتابهاي معتبر وارد شده است. 1. شبها کم ميخوابيدو بيشتر شب را به عبادت سپري ميکرد. 2. بسياري از روزها را روزه داشت به ويژه روزهاي اول و وسط و آخر هر ماه و ميفرمود: کسي که اين روزها را روزه گيرد مانند آن است که همه عمر روزه بوده. 3. سجدههايش بسيار طولاني بود به گونهاي که پس از نماز صبح در سجده به عبادت ادامه ميداد تا آفتاب صبحگاهي بدمد. 4. قرآن بسيار تلاوت ميکرد و پاسخ او به هر پرسشي و همچنين تمثيلات او از قرآن بود. 5. در تلاوت قرآن اگر به آيهاي ميرسد که در آن سخن از دوزخ و کيفر الهي بود، سخت ميگريست و از آن به خدا پناه ميبرد. 6. به نماز اول وقت اهتمام داشت و در روزهايي که روزه داشت، نخست نماز ميخواند، آنگاه افطار ميکرد. 7. چون ثلث آخر شب فرا ميرسيد از بستر برميخاست در حاليکه ذکر بر لب داشت به محل وضو ميرفت و مسواک ميکرد و وضو ميگرفت و به نماز ميايستاد و هر شب علاوه بر نافله شب نماز جعفر طيار را نيز ميخواند. 8. هر سه روز يکبار ختم قرآن ميکرد و ميفرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز ميتوانم ختم قرآن کنم اما هنگام قرائت در آيات تفکر ميکنم... (2) حضرت رضا(ع) در اوج زهد و تقوا و عبادت پروردگار، در مسئوليتهاي علمي و اجتماعي نيز سرآمد بود. گوشهاي از رفتارهاي اخلاقي و اجتماعي آن حضرت عبارت است از: 1. به دستگيري از نيازمندان به دور از چشم مردم اهتمام ميورزيد. 2. با خدمتکارانش کنار سفره مينشست و غذا ميخورد. 3. هر گاه خدمتکاري مشغول غذا خوردن بود او را به خدمت فرا نميخواند. 4. رفع نياز مؤمنان و گرهگشايي از کار آنان را سيره نياکان خود ميدانست و هيچ نيازمندي را تا حد امکان بيجواب نميگذاشت. 5. با اينکه ميتوانست بر فرشهاي نفيس بنشيند از روي تواضع بر حصير مينشست. 6. با گفتارش دل کسي را هرگز نميرنجاند و سخن کسي را قطع نميکرد. 7. پاي خود را هنگام نشستن در حضور ديگران دراز نميکرد و حتي در حضور ديگران به ديوار تکيه نميزد. 8. هرگز ديده نشد آب دهان جايي بيندازد. 9. ميهمان را گرامي داشته او را به کار وانميداشت. 10. هنگام غذا خوردن نميگذاشت کسي جلويش بلند شود. 11. پيش از غذا دستهايش را ميشست و خشک نميکرد ولي پس از غذا که دستها را ميشست با پارچهاي خشک ميکرد. 12. آبرو و حيثيت مؤمنان و دوستانش براي او بسيار محترم بود. 13. هنگام خنديدن تبسم ميکرد و قهقهه نميزد. 14. حتي به جنازه اهل ايمان احترام ميگذاشت. 15. هنگامي که سفره را ميگستراندند و غذا را ميچيدند، از بهترين غذاها براي نيازمندان جدا ميکرد و براي آنها ميفرستاد. 16. از اسراف به شدت پرهيز داشت. 17. بوي خوش از آن حضرت استشمام ميشد. 18. از تظاهر به زهد پرهيز داشت، در نهان بر خود سخت ميگرفت ولي در برابر مردم ظاهر و لباسي خوش داشت...(3) فصل دوم حضرت فاطمه کبري بنت موسي(ع) حضرت امام موسي کاظم(ع) چهار دختر به نام فاطمه داشت: 1. فاطمه کبري 2. فاطمه وسطي 3. فاطمه صغري 4. فاطمه اخري(4) فاطمه کبري، همان حضرت معصومه(س) است که مرقد مطهرش در قم ميباشد. حضرت معصومه(س) در اول ذيقعده سال 183 ق (و طبق برخي منابع سال 173) در مدينه منوره متولد گرديد. انگيزه هجرت عمده مورخين علت هجرت حضرت معصومه(س) را به ايران عشق و علاقه آن حضرت به امام رضا(ع) و شوق ديدار برادرش ذکر کردهاند. بعضي علت هجرت را درخواست مأمون براي ازدواج با آن حضرت ذکر کردهاند که مأمون به منظور تحکيم دوستي و جلوگيري از قيام بنيهاشم عليه بنيعباس، تلاش کرد تا با انجام ازدواج سياسي حضرت معصومه(س) را به همسري خود برگزيند و لذا از امام رضا(ع) با اصرار درخواست کرد تا حضرت فاطمه(س) را براي اين منظور به خراسان دعوت کند.(5) (که اين نظر را برخي با دلايل رد ميکنند) برخي منابع نيز منشأ هجرت حضرت معصومه(س) به ايران را نامهاي ميدانند که حضرت رضا(ع) براي آن حضرت مرقوم فرمود و آن را توسط يکي از غلامانش به مدينه ارسال نمود. حضرت معصومه(س) به مجرد دريافت نامه برادر و امام زمانش و اطلاع از مضمون آن اماده سفر طولاني از مدينه به مرو (خراسان) شد و با کارواني که از مدينه به سمت مرو در حرکت بود، هجرت خود را آغاز کرد.(6) همراهان حضرت معصومه(س) گزارش همراهان حضرت معصومه(س) در اين سفر متفاوت ذکر شده است. برخي منابع مينويسند: حضرت معصومه(س) به همراه برادرش هارون بن موسي(ع) و بيست و دو نفر از علويان به اين مسافرت مبادرت کردند و چون به ساوه رسيدند مأموران به دستور مأمون به کاروان حمله کردند و علويان را مجروح و پراکنده ساختند(7) شيخ مفيد در ارشاد معتقد است، حضرت معصومه(س) به طور ناشناس و به همراه کارواني که عازم مرو بود به اين مسافرت مبادرت کرد(8) علامه مجلسي در رابطه با همراهان حضرت معصومه(س) تنها به حضور خادم آن حضرت(س) اشاره ميکند.(9) ورود به قم حضرت معصومه(س) پس از ورود به ساوه بيمار گرديد. پرسيد از اينجا تا قم چقدر فاصله است؟ عرض کردند: ده فرسنگ فاصله است. آن حضرت(س) فرمود: تا او را از ساوه به جانب قم حرکت دهند.(10) هنگامي که خبر مسرتبخش ورود حضرت معصومه(س) به گوش اهالي قم رسيد، بزرگان و مردم قم به استقبال شتافتند و خواستار اقامت آن حضرت(س) در قم شدند. در ميان آن جماعت موسي بن خزرج سعد اشعري که از بزرگان قم بود، مهار ناقه آن حضرت(س) را گرفت و به جانب شهر آمد و حضرت معصومه(س) را در سراي خود جاي داد(11) حدوداً در روز 23 ربيعالاول سال 201 هجري قمري حضرت(س) وارد شهر مقدس قم شدند. وفات حضرت معصومه(س) حضرت معصومه(س) به مدت 17 روز در قم اقامت داشت و پس از آن دعوت حق را لبيک گفت.(12) خانهاي که حضرت معصومه(س) در آن اقامت داشت و به عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال در آن سپري ميکرد، در وسط شهر قم واقع شده است و به نام بيتالنور ميباشد. چون آن بزرگوار(س) درگذشت مردم قم به سوگ نشستند و بدن شريفش را پس از غسل و کفن با تجليل و شکوه فراوان تا مقبره با بلان که اکنون مرقد شريفش آنجاست، تشييع نمودند و در سردابي که براي مدفن آن حضرت(س) آماده کرده بودند، دفن نمودند. زيارت حضرت معصومه(س) حضرت معصومه(س) از جمله زنان نادري است که در فضيلت زيارت او معصومين عليهمالسلام سخن گفته و شيعيان را به آن بانوي دو سرا توجه دادهاند. امام صادق(ع) ميفرمايد: «و ان لنا حرماً و هو بلدة قم، ستدفن فيها إمرأة من اولادي تسّمي فاطمه، فمن زارها و جبت له الجنة؛ شهر قم حرم ماست و در آن زني از فرزندان من به نام فاطمه مدفون ميشود، پس هر کس او را زيارت کند، بهشت بر او واجب ميشود»(13) حضرت رضا(ع) نيز در اهميت زيارت حضرت معصومه(س) ميفرمايد: «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة؛ هر کس آن بانو را زيارت کند در حاليکه معرفت به حقش داشته باشد، سزاوار بهشت است»(14) امام جواد(ع) نيز در بيان اهميت زيارت عمهاش حضرت معصومه(س) ميفرمايد: «من زار قبر عمتي بقم و جبت له الجنة؛ آن کس که عمهام را در شهر قم زيارت کند، بهشت بر او واجب ميشود»(15) شفاعت حضرت معصومه(س) از معارف ناب اسلامي مسأله شفاعت است که در مکتب تشيع به زيبايي تجلي يافته است. شفاعت، دستگيري مقربان درگاه الهي از ضعفا است و حضرت فاطمه معصومه به معناي واقعي کلمه تالي تلو معصوم است و داراي مقامي بس رفيع ميباشد که معصومين(ع) با کلمات خود شيعيان و عاشقان اسلام ناب را به اين کانون معنويت و سرچشمه فيض الهي رهنمون ميسازند تا از اين طريق به خدا نزديک گرديده و به اصلاح و خودسازي خود بپردازند. امام صادق(ع) ميفرمايد: «الا ان قم حرمي و حرم ولدي من بعدي ... تقبض فيها امرأة هي ولدي و اسمها فاطمه بنت موسي، يدخل بشفاعتها شيعتي الجنة باجمعهم؛ بدانيد قم حرم من و حرم فرزندن پس از من است. زني از فرزندان من در اين شهر از دنيا ميرود که نام او فاطمه دختر موسي(ع) است. تمام شيعيان به شفاعت او داخل بهشت ميشوند(16) حديث حضرت معصومه(س) علامه اميني(ره) ميفرمايد: فاطمه کبري دختر امام موسي کاظم(ع) از بانوان دانشمند و راوي حديث است که دانشمندان شيعه و سني احاديث او را مورد توجه قرار داده و در کتابهاي خود آوردهاند.(17) برخي روايات نقل شده از حضرت معصومه(س): -حضرت زهرا سلام الله عليها در برابر غاصبين خلافت علي(ع) فرمود: «أنسيتم قول رسول الله(ص) يوم غدير خم [من کنت مولاه فعلي مولاه] و قوله(ص) [انت مني بمنزلة هارون من موسي(ع)] ؛ آيا فراموش کرديد سخن رسول خدا(ص) در روز عيد غدير خم را که فرمود: [هر کس که من مولا و رهبر او هستم، پس علي مولا و رهبر اوست] و نيز به علي(ع) فرمود[نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسي است]» (18). -رسول خدا(ص) فرمود: «الا من مات علي حب آل محمد مات شهيدا»؛ آگاه باشيد کسي که با حب آل محمد(ص) از دنيا رفت، شهيد از دنيا رفته است(19) -حضرت معصومه(س) وقتي که در ساوه بيمار شد، فرمود: مرا به قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم که فرمود: «قم مرکز شيعيان ما ميباشد»(20) فصل سوم الگوي حجاب و عفاف روز ميلاد باسعادت و پرخير و برکت حضرت معصومه(س) بر اساس تصويب شوراي فرهنگ عمومي کشور، به نام روز ملي دختر ناميده شده است. لذا به آشنايي با برترين الگوهاي دختران مسلمان و بيان برجستهترين شاخصه دختر مسلمان که همان «حياء و عفاف» است با استفاده از منابع و بيانات پيشوايان دين ميپردازيم. الف) قرآن کريم: - به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را از نامحرمان فرو گيرند و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را جز آن مقدار که ظاهر است، آشکار ننمايند اطراف روسريهاي خود را بر سينه خود بيندازند تا گردن و سينهشان با آن پوشانده شود و زينت خود را آشکار نسازند، مگر براي شوهرانشان(21) - اي پيامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو روپوشهايشان را به خود بپيچند (خود را با روسريهاي بلند بپوشانند)(22) ب) سخنان معصومين(س) پيامبر اکرم(ص): هر زني که به خداوند و روز قيامت ايمان دارد، زينتش را براي غير شوهرش آشکار نميسازد و موي سر و مچ خود را نمايان نميکند و هر زني که اين کارها را براي غير شوهرش انجام دهد، دين خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگين نموده است.(23) - پيامبر اکرم(ص) از اصحاب پرسيدند: زن چه وقت به خدا نزديکتر است؟ وقتي سؤال را از حضرت زهرا(س) پرسيدند، جواب داد: وقتي که سخت مراقب حجاب و عفت خود باشد(24) ج) کلام امام و رهبري حضرت امام خميني(قدس سره الشريف): - اگر روزي بايد روز زن باشد، چه روزي والاتر و افتخارآميزتر از روز ولادت باسعادت فاطمه زهرا(س) است. زني که افتخار خاندان وحي و چون خورشيدي بر تارک اسلام عزيز ميدرخشد. - از جنايتهاي بزرگي که به ملت ما شد، بانوان ما را ملعبه کردند ... زن هم بايد از فساد اجتناب کند، زنها نبايد ملعبه جوانهاي هرزه شوند، زنها نبايد مقام خودشان را منحط کنند ... - آنهايي که قصد دارند زنان را ملعبه مردان و ملعبه جوانان فاسد قرار بدهند، جنايتکارهستند، زنها نبايد فريب بخورند، زنها گمان نکنند اين مقام زن است که بزک کرده با سر باز و لخت بيرون برود ... زن آدمساز است، زن مربي انسان است. حضرت آيتالله العظمي خامنهاي (مدظلهالعالي): - شخصيت جامع الاطراف فاطمه زهرا(س)... الگوست. الگوي زن مسلمان اين است، زن مسلمان بايد در راه فرزانگي و علم تلاش کند و در راه خودسازي معنوي و اخلاقي تلاش کند. - اسلام، فاطمه ـ آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتي ـ را به عنوان نمونه و اسوه زن مسلمان معرفي ميکند. - حجاب ارزشي است منطبق با طبيعت انسان، برهنگي و حرکت به سمت اختلاط هر چه بيشتر دو جنس با يکديگر ... يک حرکت خلاف طبيعي و خلاف خواست انساني است. - عفت زن مايه احترام و شخصيت اوست. منابع: 1. منتهي الآمال، ج 2، ص 256. 2. سفر به بهشت، ص 19. 3. سفر به بهشت، ص 20. 4. بحار، ج 48، ص 317. 5. گنجينه آثار قم، ج 2، ص 384 به نقل از انوار المشعشعين. 6. کريمه اهلبيت(ع)، ص 103. 7. مهاجران موسوي، ص 533 و 562. 8. ارشاد مفيد، ج 2، ص 246. 9. بحار، ج 48، ص 290. 10. بحار، ج 48، ص 290. 11. تاريخ قم، ص 88 و 218. 12. منتهي الآمال، ج 2، ص 273. 13. بحار، ج 60، ص 216. 14. عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 267. 15. سفينة البحار، ج 2، ص 376. 16. سفينة البحار، ج 2، ص 376. 17. الغدير، ج 1، ص 196. 18. الغدير، ج 1، ص 197. 19. اللؤلؤ الثمينه، ص 217. 20. حضرت معصومه(س) فاطمه دوم، ص 173. 21. سوره نور، آيه 31. 22. سوره احزاب، آيه 59. 23. بهشت جوانان، ص 220. 24. ازدواج در اسلام، ص 105. منبع : سازمان تبلیغات اسلامی |