مرگ دلخراش موژان، توسط همسرش - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42) +---- انجمن: حوادث (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=77) +---- موضوع: مرگ دلخراش موژان، توسط همسرش (/showthread.php?tid=159757) |
مرگ دلخراش موژان، توسط همسرش - mr.mohsen - 16-08-2014 به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از شرق، متهم که سروش نام دارد هشتماه قبل با واردآوردن ضرباتی بر بدن همسرش او را به قتل رساند و مدعی شد هنگام حادثه چون شیشه کشیده بوده حالت عادی نداشته است.
نماینده دادستان در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: «سروش، متهم 30ساله پرونده با واردآوردن ضربات متعدد بر بدن همسرش او را به قتل رسانده است. متهم در مراحل مختلف بازجویی جزییات قتل را توضیح داده و عنوان کرده است بهدلیل اختلافاتی که با همسرش داشت او را به قتل رسانده. با توجه به مدارک ارایهشده از سوی دادسرا بهعنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور رای قانونی دارم.» در ادامه پدر مقتول بهعنوان ولیدم در جایگاه حاضر شد و درخواست قصاص را مطرح کرد. او همچنین بهعنوان قیم نوهاش هم درخواست قصاص کرد. وی در توضیح زندگی دخترش گفت: «موژان تنها دختر من بود. چندسال قبل مادرش فوت شد. او هیچوقت درباره اختلافاتی که با شوهرش داشت به من و دو برادرش چیزی نمیگفت بعد از قتل دخترم بود که متوجه شدم چه اتفاقاتی در زندگی او افتاده است. سروش دخترم را کتک زده و درحالیکه ساعتها از سرش خون میرفته در خانه رهایش کرده او قبلا هم یکبار موژان را کتک زده و دخترم با حالت قهر به خانه ما آمده بود اما بهخاطر بچهاش دوباره به خانه سروش برگشت. بعد از مرگ دخترم متوجه شدم او فهمیده بود شوهرش معتاد شده است و بارها سر این موضوع با وی درگیر شده بود و شوهرش او را خیلی کتک میزد اما هیچوقت گلایهای به ما نمیکرد تا مبادا من با شوهرش دعوا کنم.» پدر مقتول گفت: «موژان پسری سهساله داشت که بعد از مرگ مادرش و بازداشت پدرش، خانواده دامادم او را آوردند و جلو خانه من رها کردند. به دادگاه رفتم و قیم بچه شدم و بهعنوان یادگار دخترم از او مراقبت میکنم و هرچه در توان دارم میگذارم تا مبادا این بچه اذیت شود.»
سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را قبول کرد و گفت: «یکهفته قبل از این ماجرا ما به شهرمان رفته بودیم. همسرم میخواست آنجا بماند میگفت چون اقوامش آنجا هستند بیشتر بمانیم. گفتم بهتر است برویم، نامادریات از وجود من در خانه ناراحت است اما قبول نکرد چون روی حرفم حرف زده بود خیلی ناراحت شدم و وقتی سوار ماشین شدیم تا به تهران بیاییم در ماشین او را کتک زدم. مردم جلو آمدند و ما را آرام کردند اما تا وقتی به تهران رسیدیم درگیری ما ادامه داشت. همسرم قهر کرد و به خانه پدرش رفت. او بچه را پیش من گذاشته بود چندروز بعد برای عذرخواهی و برای اینکه از دلش دربیاورم دوباره به شهرمان برگشتم و بچه را هم با خودم بردم همچنان زنم اصرار داشت چند روزی بمانیم چیزی نگفتم و ماندیم. موقع برگشت برادر همسرم هم با ما آمد میخواست برای استخدام در ادارهای امتحان بدهد البته من فهمیدم به این بهانه آمده تا از خواهرش مراقبت کند به ما گفت دعوا نکنید و سر زندگیتان باشید خیلی ناراحت بودم که همسرم قهر کرده و حرفم را زمین گذاشته است به همینخاطر هم شیشه خریدم و سهروز پشت سرهم شیشه کشیدم، اصلا نخوابیده بودم. روز حادثه وقتی به خانه برگشتم با زنم درگیر شدم و او را زدم. نمیخواستم بکشمش حالم خوب نبود متوجه نبودم چه میکنم و تحتتاثیر شیشه به او حمله کردم.
در این هنگام قاضی عزیزمحمدی- رییس دادگاه- به متهم گفت: «آنطور که در پرونده اعتراف کردهای همسرت اهل سازش بود و هیچ وقت گلهای از تو پیش پدرش نمیکرد و حتی وقتی کتکش میزدی سکوت میکرد. او وقتی فهمید اعتیاد داری و سرقت میکنی با تو درگیر شد. او میخواست کارهای خلاف را کنار بگذاری. اختلاف شما بر سر همین مساله بود؟» متهم جواب داد: «بیشتر سر این مساله با هم درگیر میشدیم البته زمانی که موژان از من میخواست ترک کنم به تریاک اعتیاد داشتم و شیشه نمیکشیدم. با اینکه اعتیاد داشتم و از کارهای من راضی نبود اما وقتی حرفی میزدم دیگر تمام بود و روی حرفم حرف نمیزد اما آن روز که من را در شهرمان خراب کرد خیلی ناراحت شدم و از سر ناراحتی شیشه کشیدم که این اتفاق افتاد.» بعد از دفاعیات متهم و وکیلمدافع او، هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و متهم را در قتل عمدی مجرم شناختند و به یکبار قصاص محکوم کردند. همچنین پدر مقتول موظف شد قبل از اجرای حکم نصفدیه یک مرد مسلمان را به اولیایدم متهم بپردازد و سهم دیه صغیر را هم رعایت کند. |