انجمن های تخصصی  فلش خور
درباره "آن ها را با مهربانی بکش:killing them softly " با بازی برد پیت - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: فیلم و سینما (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=22)
+--- موضوع: درباره "آن ها را با مهربانی بکش:killing them softly " با بازی برد پیت (/showthread.php?tid=151504)



درباره "آن ها را با مهربانی بکش:killing them softly " با بازی برد پیت - Ƒαкє ѕмιƖє - 04-08-2014

درباره "آن ها را با مهربانی بکش:killing them softly " با بازی برد پیت 1

" آنها را با مهربانی بکش:killing them softly " به بیان یک درام جنایی پرخون و خونریزی قانع نیست و میخواهد چیزی فراتر از همه جنایات و

خشنونت هایی که مطرح میکند، باشد. اندرو دومینیک، نویسنده و کارگردان فیلم که پیش از این توانایی های خود را با فیلم " ترور جسی

جیمز به دست رابرت فورد بزدل " به اثبات رسانده بود، در اینجا رمانی از جورج و هیگینز را به تصویر میکشد.

این زمان متعلق به سال 1974 است و بلایایی را که کاپیتالیسم امریکایی سال 2008 بر سر مردم دنیا میآورد، پیش بینی میکند.

البته اندرو دومینیک به طرح داستان قانع نیست و بی هیچ خجالتی میخواهد تیز هوشی خودرا در کارگردانی نیز به مخاطب نشان دهد.

از این حیث او کاملا ًبرعکس کاراکتر اول داستان این فیلم عمل میکند. این کاراکتر اول، کسی است که تجارت برایش همه چیز است و نقش او را براد پیت بازی میکند.

نویسنده داستان های جنایی

هیگینز که یک وکیل، پروفسور و دستیار وکیل بود تبحر ویژه ای در نوشتن داستان های جنایی داشت .27 رمان او به چنین داستان هایی میپردازد .

به همین دلیل او خیلی خوب میدانست که میخواهد چه چیز و چگونه بنویسد. اولین رمان او با عنوان دوستان اوی کایل که سال 1970نوشته شد،

سه سال پس از انتشار تبدیل به فیلمی قابل توجه شد. اکنون نیز سومین رمان او با عنوان تجارت کوگان دستمایه اندرو دومینیک برای ساخت " آنها را

با مهربانی بکش:killing them softly " به بیان یک درام جنایی پرخون و خونریزی قانع نیست و میخواهد چیزی فراتر از همه جنایات و خشنونت هایی که مطرح میکند، باشد.

اندرو دومینیک، نویسنده و کارگردان فیلم که پیش از این توانایی های خود را با فیلم " ترور جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل " به اثبات رسانده بود،

در اینجا رمانی از جورج و هیگینز را به تصویر میکشد. شده است.

دومینیک داستان تجارت کوگان را در فضای نیواورلئان پس از توفان کاترینا که در آن حتی یک توریست نیز دیده نمی شود، بیان میکند.

او در اثر جدید خود،کاری هوشمندانه و منظم را ارائه میدهد. که شامل گویش و زبان طبقات پائین است.

فیلم همچنین پسزمینه ای از سخنرانی های تبلیغاتی باراک اوباما ،پیش از پیروزی در انتخابات 2008 آمریکا دارد.

به هر حال داستان از این قرار است که مردی با سر و شکل قدیمی به

اسم جانی آماتو _ وینسنت کوراتولا _ دو جوان به نام های فرانکی _ اسکات مک نایری _ و راسل _ بن مندلسون _ را استخدام میکند تا

از فردی به اسم مارکی تراتمن _ ری لیوتا _ سرقت کنند. تراتمن خود پیشتر دست به سرقت از آماتو زده بوده است.


جنایت هنرمندانه

دومینیک در حالی که به سرنوشت این آدم های فقیر که در فقر خود با افتخار زندگی میکنند .می پردازد،

در عین حال گوشه نگاهی نیز به ریزه کاری های هنری مورد علاقه خود دارد. ریزه کاری هایی مثل حرکت های افقی دوربین و یا طرح جذاب کلاه یکی از

جوان ها که تصویری از یک سگ کوچک احساس برانگیز برروی آن نقش بسته است. این ریزه کاری هانشان میدهند که این دو جوان با وجود مشکلات

بسیاری که دارند و مسایل جانبی چنین شغل هایی، چگونه به کار خود ادامه میدهند این ادامه کار آنها بدترین خبر برای مارکی است که تصور میشود

دائم در حال فرار از دست این آدم ها و نقشه هایی است که برای او در سر دارند.

در پایان به نظر میرسد همه اینها زیر سررئیس یک دارودسته است که نه نام او ذکر میشود و نه تا آخر فیلم خود رانشان میدهد اما آدمی مثل راننده

_ ریچارد جنکینز _ دارد که به سراغ جکی کوگان _ برد پیت _ پلیس باهوش میرود تامثل همیشه کار خود را که به هم ریختن همه چیز است، انجام دهد.

مارکی بدون اینکه واقعاً نیازی باشد، دست به کتک کاری میزند و درمقابل کوگان هم سراغ یک قاتل اجیری به اسم میکی _ جیمز گاندولفینی _ میرود تا حتی

قبل از اینکه او دستور دهد با خون و خونریزی های بی امان به اوکمک کند.


بی توجه به مخاطب

هرچند طرح داستانی فیلم در برخی از سکانس ها برجسته و خوب است اما درکل داستان فیلم مثل داستان همه فیلم های جنایی است که

درآنها واقعاً اهمیت ندارند که مخاطب تا چه حد کاراکترهای قصه را میشناسد و تا چه حد به علت كارهايي که کاراکترها انجام میدهند ،واقف است و

یا متوجه میشود که چرا این بلایا به سر کاراکترها میآید. در این داستان نیز مثل همه داستان های پلیسی هر کسی که درفیلم وجود دارد ازجهاتی گناهکار است.

بنابراین مخاطب بابت پایان وحشتناک قصه و اتفاقاتی که برای این کاراکترها رخ میدهد، احساس چندان بدی ندارد.

آنچه که درفیلم بیش از سرنوشت این آدم ها اهمیت دارد، طرز رفتار وسبک و گرایش هایی است که دومینیک مثل یک سس

با قاشقی بزرگ بر روی کاراکترهای معمولی خود میریزد تا متفاوت از کاراکترهای معمول فیلم های پلیسی شوند. در طول فیلم کاراکتر

راسل که اتهام های مواد مخدر را رد میکند، در فضای های گوناگون با موسیقی و صداو... بیشتر و بیشتر معرفی میشود.او در اوج هیجان

های داستان و هرج ومرج های موجود به تعقیب یک قربانی در خارج از ساختمانی میرود. در اين سکانس اوج تعقیب وگریزها است ، ناگهان کوگان

با آهنگی از جانی کش با عنوان مرد از راه میرسد وارد میشود.

این سکانس یادآور سبک های دهه 60 و70 میلادی است که در خلال آنها کاراکتر اول داستان از زوایای مختلف با حرکتی

اسلوموشن از انفجار و خرد شدن شیشه ها و شلیک گلوله هایی که اینجا و آنجا را سوراخ میکنند، نشان داده میشد.


فیلمی برای هنرجویان

در همین راستا برخی از سکانس های حاوی دیالوگ هایی قابل توجه، عالی به نظر میرسند. بویژه مونولوگ هایی

که گاندولفینی بازگو میکند. این سکانس ها میتوانند سکانس هایی آموزشي برای هنرجویان رشته سینما محسوب شوند و به راحتی

میتوان دانشجویان را در حال دکلمه آنها تصورکرد. آنها را با مهربانی بکش از هر منظری که نگریسته شود، فیلمی هوشمندانه است که اجراهایی

خوب دارد و از ابتدا تا انتها کاری هنری محسوب میشود.

با این حال ایراد فیلم در این نکته است که هیچ گاه ،به مخاطب خود اجازه نمی دهد این هوشمندانه بودن فیلم را فراموش کند.این هوشمندی

و هنرمندی فیلم را میتوان از شباهت رفتاری و ظاهری پیت با توماس جفرسون از بنیانگذاران آمریکا تا آخرین جمله ای که بیان میکند و می گوید: «جنایت کار و بار آمریکا است» دریافت.

فیلم نوآرهای اواخر دهه 1940 واوایل 1950 درباره سختی های ملموسی بودند که امریکا دچار آنها بود. اما این دشواری ها بیشتر از آن که

بخواهند موضوع فیلم ها باشند، ته رنگ و پس زمینه آنها بودند. در اینجا دومینیک با حوصله به شرح و بیان این دشواری ها میپردازد ونشان میدهد

با پول چه اتفاقاتی میتواند رخ دهد و وقتی فردی مجبور است پول خود را حفظ کند، ممکن است دست به چه کارهایی بزند. این پیام برای مردم امروز

آمریکا که در بحران اقتصادی به سر میبرند، معنایی ویژه دارد.

منبع :Hollywood Reporter