انجمن های تخصصی  فلش خور
حكايت شیخ ابوسعید و بوعلي سينا - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: حكايت شیخ ابوسعید و بوعلي سينا (/showthread.php?tid=14328)



حكايت شیخ ابوسعید و بوعلي سينا - mohammadreza... - 10-08-2012

یک روز شیخ ما ابوسعید در نیشابور مجلس مي گفت. خواجه ابوعلی سینا رحمة الله علیه از درِ خانقاه شیخ درآمد و ایشان هردو پیش از آن یکدیگر ندیده بودند. اگرچه میان ایشان مکاتبت بود.

چون بوعلی از در درآمد شیخ ما روی به وی کرد و گفت: حکمت دانی آمد.

خواجه بوعلی درآمد و بنشست.

شیخ به سرِ سخن شد و مجلس تمام کرد و از تخت فرود آمد و در خانه شد و خواجه بوعلی با شیخ در خانه شد و درِ خانه فراز کردند و سه شبانه روز با یکدیگر بودند به خلوت و سخن مي گفتند که کس ندانست و هیچ کس نیز به نزدیک ایشان در نیامد مگر کسی که اجازت دادند و جز به نماز جماعت بیرون نیامدند.

بعد از سه شبانه روزخواجه بوعلی برفت.

شاگردان از خواجه بوعلی پرسیدند که: شیخ را چگونه یافتی؟

گفت: هرچه من مي دانم او مي بیند.

و متصوّفه و مریدان شیخ چون نزدیک درآمدند، از شیخ سؤال کردند که: ای شیخ! بوعلی را چگونه یافتی؟

گفت: هرچه ما می بینیم او می داند.


RE: حكايت شیخ ابوسعید و بوعلي سينا - ✘ றДƬДᗡØЯЄ ✘ - 10-08-2012

یاد کتاب ادبیاتمون افتادم......
تازه داشت کتاب متاب رو یادم میرفت ها
ممنونBig Grin