انجمن های تخصصی  فلش خور
باغ دل... - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58)
+---- موضوع: باغ دل... (/showthread.php?tid=141787)



باغ دل... - #marya# - 23-07-2014

باغ دل... 1
از وجود توست که مهربانی
حالت از هم گسسته اش را باز می یابد
و انسان از بازی تیغ و شاهرگهای دوخته به پیرهنش دست می کشد
در آن سایه ساری که دست های توست
در آن آفتابی که
از پشت پلک های تو سرک می کشد...




تو متن اصلي بودي... 
و باقي زيبايي ها... 
ترجمه اي نارسا... 
به زبان هاي ديگر بود...





به شادی.
تو را دارم...
به اندوه،
جهان را...





ﻣﺮﺍ ﮐﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﺍﯾﻦ ﻭﺯﻥ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ: ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺷﺪﯾﺪ ﺍﺳﺖ ﺯﻭﺩ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ ﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﻣﻦ ﺳﺮﻣﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺿﻌﻒ ﯾﺎ ﮔﺴﺘﺎﺧﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ، ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﺮ ﺑﭙﺎﯾﺪ، ﺷﺘﺎﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻋﻤﺮ، ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﺮﺍ ﮐﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ، ﺍﯾﻦ ﻭﺯﻥ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ: ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﯼ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺲ ﺗﻮ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﮐﻤﺘﺮ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﺪﺍﺭﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻧﺮﺳﺪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮐﻢ ﻫﻢ ﻗﺎﻧﻌﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺍﻧﺪﮎ، ﺍﻣﺎ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻦ ﺭﺍﺿﯽ ﺍﻡ. ﺩﻭﺳﺘﯽ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭﺗﺮ، ﺍﺯ ﻫﺮﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺍ ﮐﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ...









گاهی اوقات مجبوریم بپذیریم 
بعضی از آدم ها فقط می توانند 
در قلبمان بمانند نه در زندگیمان...




خالی از تو
پُر می‌کنم تمام سطرهای شعر را،
این‌روزها
پُر از خالی‌اَم...








کوچه...
وقتی کوچه بود
که عبور تو بود
سلام نگاه تو بود
کوچه وقتی کوچه بود
که باران بود
پرستو بود
هزار رویای بر زبان نیامده بود
وگرنه کوچه چه بود
جز راهی اندک
با آدم هایی اندک...




هیچ بارانی را به یاد ندارم
جز آن بارانی
که زیر چتر تو بودم و
خیسم کرد...








هرکس که ساختن زندان انفرادی به کله اش زده آدم جالبی بوده 
و خوب می دانسته چطور با آدم ها بازی کند
یعنی درست تر آن است که بگویم 
می دانسته آدم بزرگترین دشمن خودش است،
لازم نیست او را بزنند یا زیر شکنجه لَت و پارش کنند
بهترین راه این است که خودش را با خودش تنها بگذارند 
تا خودش دخل خودش را بیاورد...




دموکراسی بین من و تو این است که
همیشه در همه چیز،
حق با چشم هایت است...





من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم...









عشق وسیله‌ای است که تمام دردسرهای کوچک را به یک دردسر بزرگ تبدیل می‌کند...








سبب ساز آرامش باش و هرجا هستي، شادي و تكاپو را با خود به آنجا ببر و اين چنين است كه همه ي موانع برداشته مي شوند...








نادر اشخاصی قادرند عاشق شوند زیرا نادر اشخاصی قادرند همه چیز را از دست بدهند...








وقتى نابغه اى حقيقى در دنيا پيدا مى شود
مى توانيد او را از اين نشانه بشناسيد كه:
تمام ابلهان عليه او متحد مى شوند...









ﻋﺸﻖ،
ﺭﺍﻫﯽﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ …
ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﻓﻘﻂ ﻋﺸﻖ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ
ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻧﺞﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻭﺍﺯﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻢ
ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯﻡ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ
ﻣﺤﺒﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ...









اگر کسی بخواهد بخشی از زندگی شما باشد حتما خواهد بود. پس برای کسی که هیچ تلاشی برای ماندن نمی کند، خودتان را به زحمت نیندازید تا جایی را برایش نگه دارید...








منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم…








مرد به این امید با زن ازدواج می کند، که زن هیچگاه تغییر نکند...
زن به این امید با مرد ازدواج می کند، که روزی مرد تغییر کند...
و همواره هر دو ناامید می شوند ...