انجمن های تخصصی  فلش خور
انتخابات رشت تحریم شد! - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34)
+---- انجمن: معاصر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=45)
+---- موضوع: انتخابات رشت تحریم شد! (/showthread.php?tid=140164)



انتخابات رشت تحریم شد! - # αпGεʟ - 21-07-2014

انتخابات آن زمان مثل امروز نبود که در سراسر کشور و در یک روز برگزار شود، بلکه مسئولان هر شهر در هر روزی که تشخیص می‌دادند، می‌توانستند انتخابات را برگزار کنند. زاهدی هم که اوضاع را تا پیش از این به ضرر خود می‌دید، انتخابات را به تأخیر انداخت تا با گذر زمان، اوضاع را به نفع خود عوض کند. او به قدری این انتخابات را به تأخیر انداخت که مجلس شورای ملی افتتاح شد و نمایندگان به این عمل او اعتراض کردند.
در این زمان که زاهدی، آیت‌الله رسولی را در بند خود می‌دید و خوشحال از این‌که توانسته قیام مردم را سرکوب کند، دستور برگزاری انتخابات را صادر کرد. انتخابات برگزار شد و بعد از آن «انجمن نظارت بر انتخابات» مشغول قرائت آرای ساختگی شدند.
خروش مردم و ابطال انتخابات رشت
مردم از برگزاری انتخابات ساختگی به خروش آمده و از خفقان شدیدی که زاهدی ایجاد کرده بود، نهراسیدند. چندین هزار کفن‌پوش تظاهرات را آغاز کردند و با خشم و غضب به‌سمت محل شمارش آرا رفتند. آن‌ها می‌گفتند که اگر قرار نیست نمایندگان حقیقی مردم از صندوق‌ها خارج شوند، همان بهتر که هیچ نماینده‌ای از صندوق خارج نشود.
این بار جمعیت آن‌ها به‌قدری بود که نیروهای تیپ شمال هم برای سرکوب آن‌ها نتوانستند اقدامی کنند. برای همین زاهدی دستور تیر به نیروهایش داد. مأموران شروع به تیراندازی کردند و درگیری خونینی بین مردم و دسته‌های مسلح سرباز و پلیس رخ داد و عده‌ای از مردم به شهادت رسیدند، ولی مردم وارد محوطه‌ی انجمن نظارت شده و صندوق را در اختیار گرفته و به آتش کشیدند.
این مسئله باعث شد که انتخابات رشت باطل شود. مردم به این طریق فهماندند که وقتی قرار نیست نمایندگان حقیقی‌شان به مجلس راه یابند، همان بهتر که نمایندگانی که می‌خواستند با حمایت کنسولگری انگلیس روانه‌ی مجلس شوند نیز از این کار باز بمانند. علاوه‌بر این، زاهدی هم که نتوانسته بود مردم را سرکوب کند، به خاطر عدم توانایی در اداره‌ی منطقه برکنار شد!
در زمان رضاخان، کسی حق اعتراض نداشت و فشار و خفقان به حدی بود که کوچک‌ترین مخالفتی با سخت‌ترین شکل سرکوب می‌شد
عنصر خطرناک
آیت‌الله رسولی به‌عنوان یک عنصر خطرناک برای رژیم رضاشاه، وقتی از تبعید بازگشت نتوانست در گیلان بماند و به ناچار به تهران رفت. در تهران مورد توجه فقها و مجتهدین بزرگ وقت چون آیت‌الله «کاشانی» قرار گرفت و به تدریس علوم دینی پرداخت. در مسجد امامزاده زید در بازار کفاشان به اقامه‌ی نماز جماعت مشغول شد و در تمام دوران رضاخان، تحت نظر بود.
آیت‌الله رسولی در کنار مجتهدان صاحب نامی چون آیت‌الله «سیدابوالقاسم کاشانی»، آیت‌الله «سیدمرتضی لنگرودی» و آیت‌الله «شیخ‌جواد حائری فومنی»، هیأت علمیه‌ای تشکیل دادند. ده نفر از بزرگ‌ترین علمای پایتخت در آن هیأت گرد آمدند که به معادل امروزی این تشکل، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را می‌توان نام برد. پیگیری مسائل اسلامی و دفاع از حقوق مردم از علت‌های اصلی ایجاد این هیأت بود.
آیین اسلام
در آن زمان رایج‌ترین رسانه‌ها، نشریات بودند که بیش‌تر آن‌ها به دست کسانی منتشر می‌شد که ارتباطی با دین نداشتند. آن‌ها به نام خرافه‌زدایی، به مقابله با دین رفته و مسائل اساسی دین را مورد هجوم قرار می‌دادند. در این اوضاع، مجله‌ی «آیین اسلام»، به‌عنوان مجله‌ای اسلامی انتشار پیدا کرد. چاپ این مجله در آن زمان اهمیت بسزایی داشت و رسانه‌ی مهمی به حساب می‌آمد، اما در هیاهوی رسانه‌های دین‌ستیز، صدای ضعیف این مجله به گوش کسی نمی‌رسید و کسی آن را نمی‌شناخت. آیت‌الله رسولی به همراه علمای هیأت علمیه، اعلامیه‌هایی را در حمایت از مجله‌ آیین اسلام و ضرورت کمک به این مجله منتشر کردند. نگاه عمومی مردم به مجلات، مثبت نبود، برای همین انتظار نداشتند که علما از یک مجله حمایت کنند. این اقدام آیت‌الله رسولی و بقیه‌ علما در حمایت از مجله‌ آیین اسلام، کار جدیدی بود که برای مردم جالب آمد. مردم که دیدند این مجله مورد حمایت علمای بزرگ قرار گرفته، با آن آشنا شدند و بسیاری برای خرید آن اقدام کردند.
انتخابات رشت تحریم شد! 1
انتخابات سال 1325
تازه اختناق رضاخانی از میان رفته بود. در سال 1325 آیت‌الله کاشانی از علمای ساکن تهران درصدد بود تا برای مبارزه با رژیم پهلوی به مجلس شورای ملی وارد شود. او بهترین راه برای انجام اصلاحات اساسی را ورود به مجلس شورای ملی می‌دید. برای همین اشخاص مورد اعتمادش را برای ورود به مجلس شورای ملی در شهرهای مختلف کاندیدا کرد. برای کاندیدای رشت آیت‌الله رسولی در نظر گرفته شد. آیت‌الله رسولی قبلا سابقه کاندیداتوری مجلس را در زمان رضاخان تجربه کرده بود که آخرش به زندان، شکنجه و تبعید ختم شده بود. این مسائل باعث انزوایش نشد، بلکه وقتی فهمید برای این مسئله در نظر گرفته شده، آمادگی خود را اعلام کرد؛ چراکه این مسئله را وظیفه‌ی شرعی خود در مبارزه با رژیم می‌دید.
در همین روزها عده‌ای از متدینین و بازاریان رشت، وی را دعوت کردند تا از سوی این شهر کاندیدا شود. آیت‌الله رسولی دعوت مردم رشت را پذیرفت و به‌سوی رشت رهسپار شد. مردم استقبال شایانی از وی به جا‌ آوردند.
آیت‌الله کاشانی در خرداد سال 1325 مسافرت‌هایی را برای سازماندهی نیروهای متعهد و دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات، به شهرهای مهم ایران کرد؛ زیرا انتخابات‌ها تا آن زمان به صورت فرمایشی برگزار می‌شد و مردم علاقه‌ای به شرکت در انتخابات نشان نمی‌دادند. استقبال فراوان مردم گیلان از آیت‌الله رسولی باعث شده بود که آیت‌الله کاشانی، گیلان را از آماده‌ترین نقاط کشور برای انتخاب نیروهای متعهد تشخیص دهد و اولین مسافرتش را به گیلان انجام داد. ایشان در خرداد 1325 به گیلان سفر کرد و به شهرهای رشت، بندر انزلی، لاهیجان، لنگرود و رودسر سفر کرد و مورد استقبال چشمگیر مردم و روحانیون منطقه قرار گرفت.
قوام‌السلطنه و حزب دموکراتش، حزب توده، خاندان‌های اشرافی گیلان و دربار از جریان‌هایی بودند که پیش از این نقش عمده‌ای در انتخاب نمایندگان داشتند و می‌توانستند در این انتخابات خلل ایجاد کنند. «حسن اکبر» و «ابوالقاسم امینی» دو کاندیدایی بودند که از دو خاندان اشرافی معروف گیلان برای انتخابات کاندیدا شده بودند و مورد توافق سایر جریان‌ها غیر از حزب توده واقع شدند.
مردم که از دخالت مستقیم زاهدی با قوه قهریه، در انتخابات ناراحت بودند شروع به مخالفت کردند و در مدت کمی ده‌ها هزار نفر از مردم به رهبری آیت‌الله رسولی در تلگرافخانه رشت متحصن شدند
تحریم انتخابات
مبارزه‌های انتخاباتی داغی برپا شد. جریان‌های مختلف که رقابت جدی‌ای را در مقابل خود می‌دید، با تمام توان وارد گود شد. قوام‌السلطنه، نخست‌وزیر از طریق حزب دموکرات و اداره‌های دولتی، دخالت‌های زیادی در امر انتخابات کرد. این مسئله در رشت مخالفت‌های بسیاری را برانگیخت و گروه‌های مختلف به اعتراض پرداختند. مردم متدین به مخالفت با دخالت‌های آشکار اداره‌های دولتی پرداختند. حزب توده به نشانه‌ اعتراض، انتخابات رشت را تحریم کرد و اعلام کرد که در انتخابات شرکت نمی‌کند. مقابله با رژیم به دانش‌آموزان نیز سرایت کرد، به‌طوری‌که از دبیرستان‌های مختلف به‌صورت راهپیمایی به میدان مرکزی شهر رفته و اعتراض کردند. مردم که دخالت آشکار نیروهای دولتی را در انتخابات می‌دیدند، اعتراض‌های خود را ادامه دادند و ده‌ها نفر از علمای رشت به رهبری آیت‌الله رسولی در طبقه‌ آخر ساختمان پست و تلگراف متحصن شدند و خواهان رفع تبعیض‌ها شدند. بازار رشت هم بسته شد و فضا ملتهب گردید. این فضا مدتی ادامه پیدا کرد، اما متحصنین نتوانستند در رسیدن به مطالبات‌شان موفق شوند. انتخابات برگزار شد و باوجود تلاش مردم، کاندیداهای مورد تأیید دربار از صندوق‌ها بیرون آمد. البته این مسئله مختص رشت نبود، بلکه با توطئه‌های دربار، در تمام کشور هیچ نماینده‌ای از کاندیداهای مورد حمایت آیت‌الله کاشانی به مجلس راه پیدا نکرد! تنها در تهران بود که به خاطر پافشاری نیروهای فدائیان اسلام و نظارت‌شان بر انتخابات، عده‌ی معدودی از طیف متعهدین به مجلس راه یافتند و کارهای مفیدی انجام دادند.
آیت‌الله رسولی پس از این جریان‌ها به تهران بازگشت و در کنار آیت‌الله کاشانی به حمایت از مبارزات اسلامی پرداخت. وی در سال 1332، پس از عمری مجاهدت رحلت کرد و در حرم حضرت معصومه(س) مدفون شد.