راه هراز چگونه باز شد؟ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +---- انجمن: معاصر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=45) +---- موضوع: راه هراز چگونه باز شد؟ (/showthread.php?tid=139593) |
راه هراز چگونه باز شد؟ - # αпGεʟ - 20-07-2014 آخر هفتهها که می شود خیلی از ما به خصوص تهرانیها بار وبندیل مان را جمع میکنیم و راهی شمال میشویم. اما جادهای که امروز به عنوان جاده هراز می شناسیم برای خودش ماجرایی دارد. جاده هراز و چالوس مهمترین جادههای، تهران ـ مازندران هستند. راه هراز نزدیکترین راه اصلی به قله دماوند و کوتاهترین مسیر تردد میان شهر تهران و آمل است. این جاده از حد فاصل دو شهر بومهن و رودهن از جاده فیروزکوه منشعب شده و پس از عبور از بالادست دره مشاء، آبعلی، گردنه امامزاده هاشم، پلور، آب اسک، رینه و لاریجان را پشت سر گذاشته، در نهایت به شهر آمل متصل میشود. مازندران به دلیل وضعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی همواره با مشکل راههای ارتباطی مواجه بوده است. وضع راههای مازندران به تهران در دوره ناصرالدین شاه که موضوع اصلی سفرنامه مسیو برونیار است، بسیار نابسامان به نظر میرسد. مسیو برونیار سرهنگ صاحبمنصب فرانسوی و مأمور دولت علیه ایران، در آغاز سفرنامه از فواید درازمدت ساخت راه مازندران و اهمیت برقراری راه ارتباطی مناسب بین تهران و مازندران برای امر تجارت سخن به میان آورده و معتقد بود راه باید محکم و با شیب معین ساخته شود تا کالسکه و عرابه به راحتی بتوانند در آن رفت و آمد نمایند. برونیار جاده آمل به تهران را «بسیار صعب» قلمداد میکند و پس از ذکر جزئیات راه، «ساختن راه آمل به جهت کالسکه و عرابه [را] ناممکن» میداند و پیشنهادات خود را برای ساختن راه عرابهرو در مسیر فیروزکوه و سوادکوه و همچنین اخذ مالیات راه برای جبران خرج دولت را ارایه می دهد. در اینجا به ذکر نمونهای از اظهارات نامبرده در سفرنامهاش بسنده میگردد: در اروپا یک قطعه زمینی که قابل زراعت باشد از جانب دولت و ملت بلاتامل اخراجات مینمایند و منافعی که در قلیل زمانی از آن حاصل می کنند، بیش از منافعی است که در عمل معادن طلا و الماسها حاصل میشود. مخارج لازمه که به جهت ساختن راه مازندران به طهران است نه اینکه محض کاروان معموله ولایت باشد، بلکه برای کالسکه و عرابه که مخصوصا به جهت حمل و نقل متاع تجارتی و هیمه و الوار باشد. این اخراجات هرچند در دفعه اول عمده به نظر آید لیکن به منافع زراعت و صنعت که به واسطه تجارت دریای تحت طهران حاصل می شود، بسیار قلیل و اندک است و نتیجه اول این کار تنزل قیمت برنج و گندم و جو و طیور و اقسام ماهیها که در ایران معمول نیستند و شکار و الوار به جهت عمارات و ذغال و ابریشم و کتان خواهد بود. اکنون معلوم می کنم که دولت اخراجاتی که به جهت این راه و برای مراوده تجارتی این مملکت با شهرهای واقعه در جنوب البرز میکند، به چه مستمسک میتواند به مرور دریافت نماید [و] خرجی که از دولت میشود دوباره داخل خزانه گردد. به واسطه یک مالیات جزئی که در دروازههای طهران و سایر ولایات قرار دهند که آن مالیات بیش از صد یک قیمت اجناس نباشد و به این طریق در مدت چند سال میتوان اخراجاتی که شده است دریافت نمود.1 در اواسط دوره ناصری تلاشهای بسیاری برای بهبود راههای مازندران صورت گرفت. اما در یک نگاه کلی تغییر چشمگیری در این دوره، حتی تا پایان دوره قاجار، صورت نگرفت و جاده پیشنهادی برونیار به همان شکل باقی ماند و در ادوار بعدی تبدیل به راه شوسه گردید. مجموعه اسنادی که در ادامه معرفی میگردند، گویای اقدامات ناصرالدین شاه برای بهبود راه مازندران است. سند نخست در دو برگ، دستخط ناصرالدین شاه به عضدالملک است که در 1292 هجری قمری نوشته شده است و طبق آن به عضدالملک اجازه داده شده تا کارهایی را که در مازندران ناتمام مانده است در عرض سه سال به اتمام برساند. عضدالملک موظف است قبل از هرگونه اقدامی، مخارج امور محوله را به اطلاع ناصرالدین شاه برساند. ناصرالدین شاه عضدالملک را مأمور اتمام آن کرده است، ادامه ساخت راه لاریجان از هلامه سر تا آمل است. «این راه باید به صورت خیابان پشت ماهی، با ذغال و شن کوبیده شود و از دو طرف نهر و زهکش داشته باشد و در نهایت خوب و محکم باشد»
ساخت عمارتی بسیار عالی از کیسه عضدالملکعلیرضا خان قوانلو ایلخانی قاجار عضدالملک، پسر موسی خان، دائی ناصرالدین شاه، در سال 1238هـ.ق متولد شد. او در زمان سلطنت محمد شاه و سنوات اول سلطنت ناصرالدین شاه غلامبچه بود و در سال 1271ق. به جای محمدابراهیم خان محلاتی صدیق خلوت، غلامبچهباشی شد و بعد پیشخدمت خاصه شاه گردید. در سال 1285ق. ملقب به عضدالملک شد و در همین سال مهردار شاه نیز گردید. در سفرهایی که ناصرالدین شاه به عتبات و اروپا داشت، او جزو ملتزمین رکاب بود. در سال 1288ق. به سمت خوانسالاری تعیین شد و ضمناً حکومت مازندران نیز به او داده شد. از جمله مواردی که در سند اول به آن اشاره شده و ناصرالدین شاه عضدالملک را مأمور اتمام آن کرده است، ادامه ساخت راه لاریجان از هلامه سر تا آمل است. «این راه باید به صورت خیابان پشت ماهی، با ذغال و شن کوبیده شود و از دو طرف نهر و زهکش داشته باشد و در نهایت خوب و محکم باشد». همچنین از آمل تا بارفروش [بابل]، به خرج تجار و اعیان مازندران، خیابان دیگری مستحکم و کالسکهرو ساخته شود. و از بارفروش به ساری نیز راه دیگری به خرج دولت ساخته شود. تأکید شده است که این راهها و پلهای موجود در مسیر به قدری محکم باشند که هرگز عیب نکنند و عیوب موجود مرمت گردند. عضدالملک، میبایست آثار سلاطین سلف و تمام ابنیه قدیمه صفویه را در فرحآباد، از جمله: حیاطها، مسجد، عمارت، کاخ، سدّ، کاروانسرا و... را شناسایی کرده و با استفاده از مصالح موجود، مانند اول حفظ نماید. تمامی باغات و مکانها، از جمله: عمارات، آبدارخانه، کالسکهخانه، رختدارخانه و... با هزینه کم، مرمت و در صورت نیاز از نو ساخته شوند، چنانکه هنگام عزیمت به فرحآباد تمامی امکانات فراهم باشد. ساخت دوبرج عریض در دهنه رود تجن، و قرار دادن دو عراده توپ برایشلیک هنگام اعیاد یا تشریفات سلطنتی و حراست، تعمیر باغ گل تپه در نیم فرسخی فرحآباد، دستور آوردن خانههای چوبی از حاجی ترخان، و تخمین گنجایش و قیمت تمام شده آن، سپس درخواست ملزومات و اسباب مورد نیاز از فرنگستان برای تجهیزخانهها از سایر دستورات مرقومه اند. عضدالملک باید با خرج خود عمارتی بسیار عالی نیز بسازد که بعد از عمارت دولتی، عمارت او اولین بنای فرحآباد باشد تا این کار اعیان و اکابر مازندران را به ساخت عمارت در کنار روخانه تشویق کند. در نظر گرفتن فضای مناسب جهت ساخت خانه برای اعیان هنگام اردو در کنار عمارت دولتی، خریداری کالسکه و درشکه همراه با اسباب اسب، با مبالغ مختلف، خرید سی فروند قایق پارویی و تقسیم آنها در فرحآباد و سایر رودخانههای مازندران به تناسب کوچک و بزرگی رودخانه و در نهایت سپردن این قایقها به کدخدای هر محل و دریافت قبض از دیگر فرامین شاهاند و همچنین ساخت و تمیز کردن راه چالوس از پل کرات در کنار رودخانه مانند سایر راهها که تأکید در استحکام آنها شده و ارسال قرارنامه این کار، که با ساعدالدوله بسته شده است. بخش دیگر این سند، درخصوص تعمیرات مهم و اساسی است که باید انجام شود، از جمله : ساخت و کاشیکاری دروازه عمارت، ساخت پنج اتاق در عمارت سابق غلامخانه که هزینه هر اتاق پنجاه تومان باشد، ساخت سردر جامع و خوب جهت دروازه باغ و عمارت که در آینده از آن به عنوان کشیکخانه استفاده خواهد شد. مرمت و پاکیزه کردن عمارت دیوانخانه، تراش درختها، مرمت خیابانها، تمیزکردن حوض و نهرها، باغچهبندی و نهالکاری و غیره نیز باید انجام گردد. جز اینها از موارد دیگری نیز یاد شده همچون: تعمیر و پاکیزه کردن چند حوض و نهری که خشک شده و جلوگیری از تقلبی که احیاناً توسط سکنه صورت گرفته است، خراطی و نقاشی ستونهای چوبی وسط تالار، طوری که زیبا و خوشآیند، شوند، سنگ حوض میان تالار و آبشارها خوب ساییده شوند، صاف و تمیز گردند، آینهکاری سقف و دو طرف بدنه تالار، کاغذ دیواری اتاقهای کناری تالار، نصب پنجره و اُرسی خوب جهت این اتاقها، تراشیدن علفهای هرزه و درختهای بیثمر، کاشت درختهای مرکبات، نهال و غیره در باغ اندرونی، مرمت حوضخانه اندرونی، ساخت حمام اندرونی، ساخت بیست اتاق سفال پوش آجری قشنگ در دو طرف حوضخانه، ساخت جا و منزل جهت خواجهها و سایر نوکرباب در این مکان به جای صفیآباد، که قبلاً قرار بود در آنجا ساخته شود، جاری شدن آب حوضخانه از آبشار دم دروازه به دیوانخانه. در انتها، ناصرالدین شاه به خط خود دستور خرید 6 عدد چهلچراغ، برای تالار داده است و قیمت و مکان نصب را نیز مشخص کرده است. در پایان سند توسط ناصرالدین شاه امضاء شده است. در اواسط دوره ناصری تلاشهای بسیاری برای بهبود راههای مازندران صورت گرفت. اما در یک نگاه کلی تغییر چشمگیری در این دوره، حتی تا پایان دوره قاجار، صورت نگرفت و جاده پیشنهادی برونیار به همان شکل باقی ماند و در ادوار بعدی تبدیل به راه شوسه گردید
بازدید ناصرالدین شاه از بازسازی پل پلورسند دوم، عریضهای است که در تاریخ 4 جمادیالثانی 1292 خطاب به [ناصرالدین شاه] نوشته شده و درخصوص بازدید و مراحل بازسازی پل پلور در مسیر جاده تهران به آمل میباشد. مواردی که در این سند به آن اشاره شده عبارتند از: علت به تأخیر افتادن، نوشتن این عریضه، سرکشی و بازدید کل مسیر و رفع نواقص موجود، راهی کردن ابراهیم بیگ، نایب اول دسته مهندسی، به همراه گروهی از سربازان مهندس و لاریجانی به سمت آمل و آقای ذوالفقار خان سرهنگ محلاتی به همراه سایر عمله به سمت پلور و دادن دستورالعملهای لازم به هر گروه، اظهار رضایت از پیشرفت کار و احتمال اتمام کار تا حدود چهل روز یا دو ماه آینده، ارسال سواد مقاطعهنامه درخصوص پل پلور که بعد از بررسیهای لازم توسط آقایان محمدمیرزا و میرزا محمدعلی مهندس تشخیص داده شد که نیاز به تعمیر ندارد، اما در بازرسی جدید معایب آن از جمله: بنایی، عرض کم و انحطاط زیاد آن مورد توجه قرار گرفته که نیاز به تعمیر یا نوسازی دارد و در صورت موافقت اعلیحضرت، مبالغ اضافی باید جهت انجام این امور ارسال گردد. جز موارد فوق به امور دیگری نیز اشاره شده ، نظیر: انهدام یکی از پلهای کوچ در مسیر فوق به واسطه باران و سیل و احتیاج به مبلغ حدود یک صد و شصت تومان برای ساخت مجدد پل یاد شده، عدم پرداخت اجرت میرزا علیاکبر حجارباشی و کارگران وی، و درخواست دستور پرداخت صورتحساب به نامبرده برای ادامه یافتن کار حجاری تمثال همایون. در پایان حسنعلی خان از محضر شاه درخواست کرده است تکلیف وی را درخصوص موارد یاد شده روشن کند. سند توسط حسنعلی، نویسنده عریضه فوق، مهر گردیده است. پیکر بر جامانده ناصرالدین شاه در تنگه بندبریده
پیکرتراشی از دیرباز در ایران رواج داشته و شاهان و فرمانروایان نیز از آن بینصیب نبودهاند. در تنگه بندبریده، در سمت چپ آب هراز، تمثال و کتیبهای از ناصرالدین شاه بر جای مانده است. بلندی آن از کف فعلی جاده تا زیر نقش 270 سانتیمتر است. در ازای این نقش و کتیبهها هشت متر تمام و پهنای کتیبهها که دور میچرخد، 24 سانتیمتر و عمق قسمت پایین شکل 160 سانتیمتر است. در شکل شاه، ناصرالدین شاه در وسط بر اسب سوار است و پنج تن از درباریان طرف راست و پنج تن طرف چپ او حجاری شدهاند. ابیاتی در طرفین شکل حک شده است. وسط سنگ زیر سم اسب ناصرالدین شاه عبارت «عمل کمترین علیاکبر فی سنه 1295» 2 حجاری گردیده است.سیاهه مخارج حجاری تمثال ناصری بر کوه سند سوم، شرح صورتحساب کارگران و لوازم مورد نیاز جهت حجاری تمثال [ناصرالدین شاه] است که در بالا شرح داده شد. در این سند به افراد و لوازمی اشاره شده که مختص این حرفه میباشد. همچنین هزینه ابزار و دستمزد افراد به تناسب موقعیت آنها (استادکار، کارگر و ...) ذکر گردیده است. جهت انجام این حجاری، قراردادی فیمابین استادکار و دیوان همایونی منعقد شده است. به دلیل تأکید بر اتمام کار در زمانی زودتر از موعد مقرر، توسط استاد این کار [میرزا علیاکبر حجارباشی] که خود یکی از طرفین قرارداد میباشد، نیروی بیشتری درخواست شده است. |