بزرگترین اعتراف - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: بزرگترین اعتراف (/showthread.php?tid=135258) صفحهها:
1
2
|
بزرگترین اعتراف - Ayda khoshgele - 13-07-2014 سلام شما تو اینجا میتونید بزرگترین اعترافات تون رو بگید به خاطر این نزاشتم تو موضوع بحث و گفت . گو چون آخرشم یه سوال تصویری هم هست همین جوری من بزرگترین اعترافم مربوط به امروزه یعنی امروز اتفاق افتاده میگم توی ترول ها این کلمه ی (دیوث) که هست اعتراف میکنم که تا الان فکر میکردم که کلمه ی داداش رو به داش و اون رو به دوس و در نتیجه به (دیوث) تبدیل کردن نگو اونه.............................................. نه خیرم بی کیفیتم نیست خیلی هم با حاله حرف اضافی نزن اگه میتونی اعتراف کن سر راه سپاس رو هم بده سوال رو هم جواب بده یه نون بربری هم بگیر RE: بزرگترین اعتراف - sev sevil - 13-07-2014 اعتراف میکنم اونی که کپسول تو مدرسه ترکوند و امتحان ریاضی کنسل شد من بودم اعتراف میکنم اون دختری رو که زدم تو والیبال انگشتشو شکستم من بودم اعتراف میکنم اونی که ساعت کلاس رو میکشید جلو من بودم اعتراف میکنم اونی که تو روز معلم تو شربتا نمک ریخت من بودم اعتراف میکنم اونی که ماشین خانومو پنچرکرد منو نگین(دوستم)بودیم اعتراف میکنم اونی که زنگ خونه مردم رو میزد و در میرفت اونم ساعت3الی4 من بودم بازم بگم....!!!! ازمرگ هم میترسم آیدا جونم RE: بزرگترین اعتراف - jemsbind - 13-07-2014 اعترافی ندارم RE: بزرگترین اعتراف - **sara** - 13-07-2014 (13-07-2014، 1:10)sev sevil نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. چه شری بودی تو.... RE: بزرگترین اعتراف - torklord - 13-07-2014 اعتراف میکنم اونی که سوالا رو از ایمیل مسئول تکثیر ور میداشت و میداد به بچه ها من بودم. اعتراف میکنم کسی که باعث شد سرور مدرسه ۲ روز بخوابه من بودم. اعتراف میکنم اونی که نمره ی کارنامه های بچه هارو تغییر میداد من بودم. دیگه اعتراف خاصی نمونده هرچی مونده دیگه نمیشه اعتراف کرد از مرگ هم. زیاد نمیترسم اما خوشم هم نمیاد بمیرم! RE: بزرگترین اعتراف - Ayda khoshgele - 13-07-2014 دس مریضا به همتون گل کاشتین لطفا سپاس بدید RE: بزرگترین اعتراف - چشم طوسی - 13-07-2014 اعتراف میکنم یه بار امپول با دارو کزاشتم تو شوفاز ترکید معلممون داست سکته میکرد رفت بیمارستان ما هم بزن برقص راه انداختیم اعتراف میکنم گردنبندی که داداشم میخواست بده به دوست دخترشو پاره کردم چون گفتم بده من برای اون یکی دیگه بخر گوش نکرد از مرگ میترسم RE: بزرگترین اعتراف - ŁŪ¢ĩƒ£Ŕ - 13-07-2014 اعتراف ميكنم اوني كه ادامس چسبوند به لباس خانم پريدار( معلم پرورشي ) من بودم اعتراف ميكنم اوني كه نمكا رو ريخت رو زمين من بودم چون بعدش اومدن گفتن كي بوده منم انداختم گردن يكي ديگه اعتراف ميكنم اوني كه اشغالاي سطل اشغال مدرسه رو ريخت من بودم حواسم نبود پام خورد بش اعتراف ميكنم اوني كه پارسال شب قدر ايفول زد فرار كرد من بود + ترانه + يسنا اعتراف ميكنم اوني كه كفشاي پاشنه ده سانتيشو محكم تو راه پله هاي اپارتمان ميكوبيد من بودم اعتراف ميكنم اوني كه شربت ريخت رو لباس مجلسي يسنا من بودم اعتراف ميكنم سيم كارتامو ازم گرفتن اما من هنوزم يكي ديگه قايم كردم بهشونم نميدم اعتراف ميكنم تا به حال اينقده تو عمرم اعتراف نكردم RE: بزرگترین اعتراف - BlAcK dAy - 13-07-2014 اعتراف میکنم مقصر همه ی بد بختیام خودمم از مرگم ترس ندارم... RE: بزرگترین اعتراف - Avril. - 13-07-2014 اعتراف میکنم از اینکه حال سومیا رو گرفتم حال کردم اعتراف میکنم که یادم نمیاد چه اعترافی دارم!!!! از مرگ نمیترسم از بعدش میترسم |