عاقبت درس نخواندن!(طنز) - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: عاقبت درس نخواندن!(طنز) (/showthread.php?tid=13334) |
عاقبت درس نخواندن!(طنز) - pegah-p - 30-07-2012 ما یک رفیقی داشتیم که از نظر باحال بودن دو سه برابر ما بود(دیگر حسابش را بکنید که او کی بود) این بنده خدا به خاطر مشکلات زیادی که داشت نتوانست درس بخواند و در دبیرستان درس را طلاق داد و رفت سراغ زندگیش. زده بود توی کار بنائی و عملگی ساختمان (از همین کارگرهائی که کنار خیابان می ایستند تا کسی برای بنائی بیاید دنبالشان) از اینجای داستان به بعد را خود این بنده خدا تعریف می کند: یه روز صبح زود زدم بیرون خیلی سرحال و شاد. با خودم گفتم امروز چهل، پنجاه هزار تومن کار می کنم. حالا ببین! اگه کار نکردم! نشونت میدم! (این گفتگو ها را دقیقا با خودش بود!!) خلاصه کنار خیابون مثل همیشه منتظر بودیم تا یه ماشین نگه داره و مثل مور و ملخ بریزیم سرش که ما رو انتخاب کنه. یه دفعه دیدیم یه خانم سانتال مانتال با یه پرشیای نقره ای نگه داشت اولش همه فکر کردیم می خواد آدرس بپرسه واسه همینم کسی به طرف ماشینش حمله نکرد. ولی یهو دیدم از ماشین پیاده شد و یه نگاه عاقل اندر سفیهی به کارگرها انداخت و با هزار ناز و ادا به من اشاره کرد گفت شما! بیاید لطفا! من داشتم از فرط استرس شلوار خودم را مورد عنایت قرار می دادم. رسیدم نزدیکش که بهم گفت: میخواستم یه کار کوچیکی برام انجام بدید. من که حسابی جا خورده بود گفتم خواهش می کنم در خدمتم. سوار شدیم رفتیم به سمت خونه ش. تو راه هی با خودم می گفتم با قیافه ای که این خانم داره هیچی بهم نده حداقل شصت، هفتاد تومن رو بهم میده! آخ جون عجب نونی امروز گیرم اومد. دیدی گفتم امروز کارم می گیره؟ حالت جا اومد داداش؟! (مکالمت درونی ایشان است اینها!) وقتی رسیدیم خونه بهم گفت آقا یه چند لحظه منتظر بمونید لطفا. بعد با صدای بلند بچه هاشو صدا کرد: رامتین! پسرم! عسل! دختر عزیزم! بیاید بچه ها کارتون دارم! پیش خودم می گفتم با بچه هاش چی کار دار دیگه؟ البته از حق نگذریم بچه هاش هم مودب بودن هم هلو!! بچه هاش که اومدن با دست به من اشاره کرد و به بچه هاش گفت: بچه های گلم این آقا رو می بینید؟ ببینید چه وضعی داره! دوست دارید مثل این آقا باشید؟ شما هم اگر درس نخونید اینطوری می شیدا! فهمیدید؟! آفرین بچه های گلم حالا برید سر درستون! بچه هاش هم یه نگاه عاقل اندر احمقی! به من انداختن و گفتن چشم مامی جون! و بعد رفتند. بعد زنه بهم گفت آقا خیلی ممنون لطف کردید! چقدر بدم خدمتتون؟ منم که حسابی کف و خون قاطی کرده بودم گفتم: - همین؟ گفت: - بله گفتم: - میخواید یه عکس از خودم بهتون بدم اگر شبا خوابشون نبرد بهشون نشون بدید تا بترسن و بخوابن؟ گفت: - نه ممنونم نیازی نیست! فقط شما معمولا همون اطراف هستید دیگه؟!! گفتم: - خانم شما آخر دیگه آخرشی ها! گفت: خواهش می کنم لطف دارید آقا!! اگر ممکنه بگید چقدر تقدیمتون کنم؟ منم که انگار با پتک زده باشن تو سرم گیج گیج شده بودم و گفتم: شما که با ما همه کار کردید خب یه قیمت هم رومون بذارید و همون رو بدید دیگه! زنه هم پنج هزار تومن داد و گفت نیاز نیست بقیه ش رو بدی بذار تو جیبت لازمت میشه! نتیجه گیری اخلاقی: اگه درس نخونید مثل رفیق ما میشیدا. نظروسپاس یادت نره RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - سلن دیون - 30-07-2012 خیلی جالب و خنده دار بود ممنون. RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - Bahador1 - 30-07-2012 نمیخوام اسپم بزنم فقط میخواستم سپاس بدم ولی گفتم که برات نظر هم بزارم خیلی قشنگ بود امیدوارم هیچ کس اینجوری نشه RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - zeinab - 30-07-2012 خیلی جالب بود ممنون RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - pegah.d - 30-08-2012 :4chs::4chs::4chs::4chs::4chs::4chs::ag54::ag54::ag54::ag54::ag54: RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - **MOHAMMAD** - 31-08-2012 آجی خیلی حال کردم باهاش.... RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - ^نهال ^ - 31-08-2012 مرسی RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - ♫♪M.J.X♪♫ - 31-08-2012 مر30 خیلی خوب بود RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - best~girl - 31-08-2012 تکراری RE: عاقبت درس نخواندن!(طنز) - **MOHAMMAD** - 31-08-2012 (31-08-2012، 8:01)best~girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. نمیتونی بگی قشنگ بود؟؟؟ باید تو ذهنی بزنی همش؟؟؟؟ |