جنگ انفصال - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +---- انجمن: معاصر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=45) +---- موضوع: جنگ انفصال (/showthread.php?tid=12713) |
جنگ انفصال - چه گوارا - 23-07-2012 در 1860 ایالات متحده آمریکا مبدل به قدرتی بزرگ از نظر اقتصادی و نظامی شده بود. هر چند این کشور هنوز در لاک دفاعی به سر می برد، ولی در اواسط قرن نوزدهم سرعت رشد آن به درجه ای رسید که همه مطمئن بودند به زودی این کشور از قدرت های تأثیر گذار جهان خواهد شد. اما در دسامبر 1860 اتفاقی رخ داد که این اتحادیه بزرگ را با اضمحلال مواجه کرد. انتخاب آبراهام لینکلن به ریاست جمهوری آمریکا سبب شد تا ایالت های جنوبی مطمئن شوند که قانون لغو برده داری به زودی به آنها تحمیل خواهد شد این در حالی بود که اقتصاد کشاورزی- صنعتی ایالات جنوبی آمریکا با کمک میلیون ها برده سیاه پوست به حرکت در می آمد. در پایان دسامبر 1860 ایالت کارولینای جنوبی از اتحادیه آمریکا خارج شد و در ماه بعد 6 ایالت می سی سی پی، فلوریدا، آلاباما، جورجیا، لوییزیانا و تگزاس و چندی بعد ویرجینیا، آرکانزاس، کارولینای شمالی و تنسی به آنها ملحق شدند. این ایالت ها بلافاصله شهر ریچموند را پایتخت قرار داده و جفرسن دیویس را به ریاست جمهوری برگزیدند. دیویس افسر جنگ آزموده و فارغ التحصیل دانشگاه وست پوینت بود. 4 مارس 1861 پس از آنکه لینکلن زمام امور را در واشنگتن به دست گرفت رسما اعلام کرد که خروج هیچ ایالتی را از اتحادیه آمریکا نمی پذیرد. اکنون برای همه مسلم شده بود که نبرد بین ایالت های صنعتی شمال و ایالت های برده دار و کشاورز جنوب اجتناب ناپذیر است. اولین نبرد قلعه سومتر در بندر چارلتون در کارولینای جنوبی در آوریل 1861 مورد حمله جنوبی ها قرار گرفت. مدافع قلعه یعنی ژنرال اندرسن شمالی قصد تسلیم نداشت اما سرانجام در اثر شدت آتش جنوبی ها قلعه را به مهاجمان واگذار کرد. غرش این توپ ها چندان ادامه نیافت و جنگ تقریبا با تلفات اندکی به پایان رسید چرا که طرفین قصد مبارزه تا پای جان را نداشتند اما سقوط دژ سومتر آتش نبردی را شعله ور ساخت که 4 سال به طول انجامید و 600 هزار تن را به کشتن داد. بسیج عمومی شمال در واشینگتن لینکلن از مردم درخواست 75 هزار داوطلب را کرد اما موج احساسات سبب شد تا پایان آوریل 300 هزار سرباز زیر پرچم گرد آیند. در جنوب نیز اوضاع به شدت متشنج بود. ده ها هزار مزرع دار در کنار فئودال های بزرگ در حال شکل دادن ارتشی بزرگ برای جلوگیری از رخنه شمالی ها بودند. در این زمان ایالات متحده 31 میلیون نفر جمعیت داشت که 22 میلیون آن متعلق به ایالات شمالی بودند. در جولای 1861، 30 هزار سرباز آمریکای شمالی حمله به سمت ریچموند، پایتخت دولت ائتلاف جنوب را آغاز کردند اما در جنوب غرب واشنگتن در اولین درگیری با ژنرال بورگارد فرمانده جنوبی ها از هم پاشیدند و به صورت نامنظم به سوی واشنگتن عقب نشستند. این شکست سبب شد تا لینکلن پی ببرد که که باید با درایت و در طول یک جنگ فرسایشی جنوبی ها را مغلوب کند. بنابرابن ابتدا تصمیم گرفت تا این ایالت ها را محاصره دریایی کند و بنابراین تا پایان جنگ در 1865 ایالت های جنوب آمریکا از راه دریا ارتباطی با جهان خارج نداشتند و طبیعتا از اسلحه بی نصیب ماندند. حرکت دوم لینکلن اعلام آزادی غلامان و سیاهان جنوب بود تا به این وسیله از انسجام نیروهای جنوب بکاهد. اما اقدام سوم او گسیل یک ارتش قدرتمند آموزش دیده به فرماندهی ژنرال گرانت بود. گرانت در فوریه 1862 رود تنسی را که برای حمل و نقل جنوبی ها بسیار با اهمیت بود تسخیر کرد و در آوریل به جنگ ژنرال شکست ناپذیر جنوبی ها یعنی بورگارد رفت. در جنوب غربی تنسی نبردی سنگین در گرفت و شجاعت جنوبی ها چیزی نمانده بود که سبب شکست گرانت شود اما در روز دوم نبرد قوای شمالی با استفاده از نیروهای عظیم امدادی، جنوبی ها را عقب راندند. در همین زمان قوای دریایی آمریکای شمالی، نیواورلئان در جنوب را به تصرف در آوردند. اکنون شمالی ها برای تصرف کامل می سی سی پی تنها شهر ویکسبورگ را پیش رو داشتند. ژنرال گرانت و ژنرال شرمن در نوامبر 1862 با حمله ای گاز انبری به نیروهای مستقر در اطراف شهر حمله بردندو سربازان جنوبی تحت فشار شدید مهاجمان ناگزیر به داخل شهر پناه گرفتند. 8 ماه نبرد خونین سبب مرگ ده ها هزار سرباز و افراد غیر نظامی شد اما در نهایت در ژوئیه 1863 پس از یک پایداری دلیرانه شهر به تصرف به شمالی ها در آمد. سقوط ویکسبورگ سبب سقوط مدافعان بندر هودسن نیز شد و عملا ارتباط مدافعان جنوبی با یکدیگر گسست. شکست چاتانوگا در پاییز 1863 سبب شد تا جنوبی ها کلا جنگ را در جبهه غرب ببازند. جنگ های جبهه شرق در این زمان در جبهه شرق ژنرال مک کیلان با 100 هزار سرباز مستقیما در حال تاخت به سوی ریچموند، پایتخت جنوبی ها، بود. اما در همین وقت واشنگتن نیز از سوی یک سپاه جنوبی تهدید می شد بنابراین به مک کیلان اعلام شد که انتظار قوای کمکی نداشته باشد. این ژنرال محتاط در حال تردید بود که مورد حمله ژنرال لی فرمانده شجاع سپاه جنوب، واقع شد. نبردی سخت درگرفت و ژنرال لی، در پایان موفق شد تا سپاه 100 هزار نفره شمالی ها را در هم بکوبد. وی مجددا در همان محورها (در فریدریکرزبورگ و چانسرویل) سپاه کمکی شمالی ها را شکست داد و سبب یأس شدید شمالی ها شد. نبرد گتیزبورگ جولای 1863 دره گتیزبورگ شاهد عظیم ترین جنگ قاره آمریکا بود. مردان ژنرال لی که اکنون با حمله به سمت پنسیلوانیا واشنگتن را با خطر سقوط مواجه کرده بودند قصد عبور از دو رشته کوه را داشتند حال آنکه ده ها هزار سرباز شمالی نیز با نصب صدها توپ مانع عبور مردان لی شده بودند. 48 ساعت نبرد بی امان سبب مرگ هزاران سرباز در پای کوه ها شد اما در ابتدای روز سوم هنوز جنگ برنده ای نداشت. ژنرال لی می دانست که اگر نتواند از این معبر گذر کند با رسیدن قوای کمکی شمالی ها دیگر برای همیشه فرصت تسخیر واشنگتن را از دست می دهد. بنابراین 15 هزار سوار شجاع خود را مأمور حمله به دامنه کوه و دور زدن سربازان شمالی کرد. هدف او از این کار بیرون کشیدن سربازان شمالی از پای کوه به دورن دره و دشت و نابود کردن آنها بود اما شمالی ها قصد بیرون آمدن از پای کوه ها را نداشتند. 15 هزار سرباز سوار با سرعتی خیره کننده و قدرتی رعب آور حمله را به پای کوه آغاز کردند و دیواری از آتش شمالی ها نیز سبب توقف آنها نشد. اما در نهایت علی رغم شجاعت زیاد به دلیل حجم شدید آتش شمالی ها و ناکار آمدی است در جنگ کوهستانی مجبور به عقب نشینی شدند. سپاه لی مجبور شد شبانه به سمت ویرجینیا عقب بنشیند در حالی که باخبر شده بود ژنرال گرانت با تصرف ویکسبورگ جنگ در جبهه غرب را تمام کرده است. نبرد گتیزبورگ سبب وارد آمدن تلفات سنگینی به دو طرف شد اما نتیجه مشخصی نداشت. فاتح پایتخت جنوبی ها شمالی ها در 1864 تصمیم گرفتند با تصرف بنادر جنوب شرقی آمریکا کار اتحادیه جنوب را یکسره کنند بنابراین گرانت از شمال و شرمن از غرب پیشروی به سمت ریچموند را آغاز کردند. ژنرال لی برای آنکه غول نظامی شمال یعنی گرانت را شکست دهد در جنگلی بر سر راه شمالی ها موضع گرفت و تلفات هولناکی بر آنها وارد کرد در نتیجه گرانت مجبور شد تا راه خود را به سمت غرب کج کند. اما در غرب سپاه شرمن بدون برخورد با مانع جدی آتلانتا (شهر مهم جنوبی ها ) را فتح کرد و 60 هزار سرباز او به هیچ کس و هیچ چیز رحم نکردند. شرمن سپس شهرهای ساوانا و چارلستون را نیز با خاک یکسان کرد و به دروازه ریچموند، پایتخت جنوب، رسید. تسلیم ژنرال لی و پایان جنگ اکنون لی در شمال رو در رو با صدها هزار سرباز گرانت و در جنوب در برابر 60 هزار سرباز شرمن بود. بنابراین ناچارا ریچموند را تخلیه و به ویرجینیا عقب نشستند. لی که در زمان خود یه نابغه نظامی محسوب می شد در این زمان مجبور به اتخاذ یک تصمیم حیاتی بود. سربازان گرسنه و خسته او حاضر به نبرد تا پای جان در برابر ارتش مجهز شمالی ها بودند اما چه حاصل؟ لی می دانست که شمالی ها با برخورداری از کارخانه های بی انتها و ناوگان قوی دریایی و ثروت بی کران قادر به بسیج صدها هزار سرباز دیگر نیز هستند حال آنکه جنوب دیگر حتی یک شهر بزرگ نیز در اختیار ندارد و تنها برای آنها یک ژنرال و مشتی سرباز گرسنه مانده بنابراین در 9 آوریل 1865 شخصا خود و ارتشش را به گرانت تسلیم کرد. گرانت نیز جوانمردانه به مردان او اجازه داد تا با تسلیم اسلحه با اسب هایشان به هر کجا که مایل باشند بروند. خبر تسلیم لی به منزله اعلام پایان جنگ سبب شد تا پس از 4 سال آمریکا طعم صلح را بچشد البته این شادی مردم دوام زیادی نیافت چرا که در 14 آوریل لینکلن رییس جمهور محبوب آمریکایی ها ترور شد. نتیجه جنگ های انفصال جنگ های انفصال آخرین فرصت جهان برای رهایی از شر قوی ترین نیروی اقتصادی نظامی تاریخ بود! قدرتی که در 1776 ایجاد شد و در سال های 1787 و 1803 به مساحتی معادل نیمی از آمریکای کنونی رسید و در نیمه قرن نوزدهم با عقب راندن مکزیک و خرید آلاسکا موقعیت خود را به عنوان سومین کشور وسیع دنیا تثبیت کرد. تنها جنگ های انفصال توانست روند پر شتاب رشد این کشور را کند کند اگرچه این روند هرگز متوقف نشد. می توان تصور کرد اگر ایالت های جنوی موفق به دفع حملات شمالی ها می شدند و می توانستند استقلال یابند، و این کشور پرچم کنونی آمریکا 50 ستاره به نشانه 50 ایالت نداشت، این کشور هرگز به قدرت فعلی نمی رسید. در حقیقت پیروزی شمالی ها برای همیشه فکر اعلان استقلال را از ایالت های آمریکایی گرفت و به مرور نظرات 22 ایالت صنعتی نظامی شمال را به کل ایالت های آمریکا (اتازونی) تحمیل کرد. حال آنکه ایالت های جنوبی اگر چه از روش های ساده استثماری نظیر برده داری و فئودالی استفاده می کردند اما هرگز شاتهای مشابه اییالت های شمالی را برای ورود به سیاست های جهانی نداشتند. می توان به طور قطع حکم داد که اگرجنگ های انفصال به سود جنوب تمام می شد روند تاریخ شکلی دیگر می یافت و سیل سرباز و سلاح آمریکایی جریان دو جنگ جهان را تغییر نمی داد RE: جنگ انفصال - ☭Nicola☭ - 23-07-2012 من اطلاعاتم در مورد این نبرد ناقص بود.اما با اطلاعاتی که ارائه دادید نکات خوبی دستگیرم شد .ممنونم. RE: جنگ انفصال - چه گوارا - 23-07-2012 جنگ انفصال 10 سال پیشرفت امریکا رو عقب انداخت من چند تا کتاب در این مورد خوندم (نسخه زبان انگلیسی که یکی از دوستانم از امریکا برام اورده بود ) نتیجه جنگ رو اگه خوب مطالعه کنیم بعضی از مورخین امریکایی بر این باور اند که اگه جنوبی ها پیروز می شدند مسیر و جهت گیری امریکا تغییر می کرد حتی در دو جنگ جهانی RE: جنگ انفصال - ☭Nicola☭ - 23-07-2012 تاریخ امریکا به نظرم سخته.من زیاد ازش دستگیرم نمیشه تاریخشون هم جالب نیست.خیلی کسل کننده است.واگر در بین نوجوانان امریکایی دقت کنید کسل کننده ترین درسشون تاریخه. RE: جنگ انفصال - FARID.SHOMPET - 23-07-2012 نقل قول: اگر در بین نوجوانان امریکایی دقت کنید کسل کننده ترین درسشون تاریخهاین که دلیل نمیشه چون اگه این جوری باشه یعنی تاریخ ما هم کسل کننده هست که دانش اموزای زیادی ازش فراری هستن؟؟؟ RE: جنگ انفصال - ☭Nicola☭ - 23-07-2012 نه دانش آموزان زیادی از تاریخ فراری نیستن.من اینو در مدارس دیدم. ولی در امریکا کلا علاقه به تاریخ وکلا علاقه به علم کمه.بچه هاشون از بچه های مادرس کم تر می خونن. RE: جنگ انفصال - چه گوارا - 24-07-2012 درسته در تاریخ امریکا فقط جنگ های استقلال جنگ های انفصال جنگ با اسپانیا بر سر کوبا و دو جنگ جهانی وجود داره که جذاب هستند بقیه به درد نمی خوره RE: جنگ انفصال - فلانی - 24-07-2012 (23-07-2012، 16:47)واسیلی سوخانوف نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ببینید امریکا چقدر پشتکار داشت که خودش را به کجا ها رساند RE: جنگ انفصال - ☭Nicola☭ - 24-07-2012 کار شاقی هم نکرده.خب ,امریکا در طول تاریخش جنگ خارجی سختی نداشته همیشه از میدان جنگ دور بوده.غالبا اروپا درگیر میدان جنگ بود وپیشرفتش از امریکا کند تر شد. |