ای متاع!!! - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35) +--- موضوع: ای متاع!!! (/showthread.php?tid=125550) |
ای متاع!!! - F A R ! N - 25-06-2014 ای متاع درد در بازار جان انداخته
گوهر هر سود در جیب زیان انداخته نور حیرت در شب اوصاف تو بس همایون مرغ عقل از آشیان انداخته از کمان تا جسته در چشم تحیر کرده جا معرفت کو تیر حکمی بر نشان انداخته ای به طبع باغ کون از بهر برهان حدوث طرح رنگ آمیزی از فصل خزان انداخته سرعت اندیشه را افکنده در دامان تیر عادب خمیازه در جیب کمان انداخته در چمن های محبت هر قدم چون کربلا از نسیم عشوه فرش ارغوان انداخته مرغ طبع اندر هوای معصیت نگشوده بال عفو تو شاهین رحمت را بر آن انداخته سایه پرورد غمت در آفتاب رستخیز فرش استبرق به زیر سایبان انداخته طعمه ی عشق تو را از مغز جان آورده ام آن هما تا سایه بر این استخوان انداخته ای مذلت را روایی داده در بازار عشق عزت و شأن را از اوج عز و شأن انداخته هر کجا تاثیر غم را داده ای اذن عموم شادی راحت فشان را ناتوان انداخته زین خجالت چون برون آیم که دل در موج خون نو عروسان غمت را مو کشان انداخته فیض را نازم که هر کس پا به راهت مانده است دل به دست آورد و جان را از میان انداخته صید دل را بهر آگاهی ز صیاد ازل در کمند طره ی عنبر فشان انداخته کرده از عرفان لباس عجز را دامن دراز کوتهی در جیب عقل نکته دان انداخته طعمه ای کز خوان عشق افکنده ام درکام دل ریزه ی آن را جحیم اندر دهان انداخته شرع گوید منع لب کن، عشق گوید نعره زن کای تو هم در راه عشق خود عنان انداخته دولت وصلت که در یابد که با آن محرمی جوهر اول علم بر آستان انداخته حیرت حسن تو را نازم که در بزم وصال جام آب زندگی از دست جان انداخته وصف صنعت کز لب هز ذره می ریزد برون نطق را در معرض عقداللسان انداخته در ثنایت چون گشایم لب که برق ناکسی منطقم را آتش اندر خان و مان انداخته من که باشم عقل کل را ناوک انداز ادب مرغ اوصاف تو از اوج بیان انداخته مست ذوق عرفی ام کز نغمه ی توحید تو لذت آوازه در کام جهان انداخته |