.: دلنوشته های غمگین 93 :. - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: .: دلنوشته های غمگین 93 :. (/showthread.php?tid=124491) |
.: دلنوشته های غمگین 93 :. - Ξrιc logιc - 23-06-2014 احساسِ من درد میکشد و افکارِ من تو را بر روی این دیوار ! . . از یک جایی به بعد فاصله دیگر دور نیست ، درد است ، نزدیک است ! . . ماشین به راه افتاد … حس میکنم اما چیزی از من به جا مانده ؛ بر روی سینه می گذارم آهسته دستم را … جای دلم خالی ! . . ارزش دل قد یک مورچه است !!! هر دو خواسته یا ناخواسته زیر پا له میشوند. . . دردناک ترین جدایی ها آنهایی هستند که نه کسی گفت چرا و نه کسی فهمید چرا ! . . هوا بارانی ست ولی شیشه ؛ چرا بخار نمیگیری ؟ نترس ؛ رفت … دیگر اسمش را رویت نمی نویسم ! . . تمام آرزوی امشب من ، ندیدن فرداست … . . دلم شاخه ی شاتوتی که باد خونش را به در و دیوار پاشیده است. . . کاش شبی روزی جایی بر لبان تو تکرار میشد نامم … . . هرچه لباس می پوشم افاقه نمی کند ، نبودنت کنارم زمستان سختی است. . . گاهی باید باور کرد که خیلی از آرزوها و رویاهامون فقط توی عکسها و فیلمها واقعیت دارند ! . . غمگینم همانند گمشده ای که بجای اینکه دنبالش بگردند ، بیشتر فراموشش میکنند … . . فاصله زمین تا آسمان ، همان فاصله دل من تا دل توست. . . بعضی درد ها را باید نوشت بعضی درد ها را باید گفت بعضی درد ها را باید کشید … . . از وقتی رفته ای چشمانم را نبسته ام ، روی پلکم نشسته ای ! میترسم ببندم و دیگر نبینمت ؛ من تصویرِ بودنت را اینجا به چشمانم نشانده ام … . . بعد تو یه صداى مزاحمى هیچوقت ولم نکرد ! یه صداى مبهمى که هر دم تو گوشم میگفت : باختى … . . خسته ام از هر چیزی که نبودنت را به رخم می کشد … از همه چیز ! . . آنقدر از حادثه پرم که وقتی به خانه می رسم ، تلویزیون لم می دهد روی کاناپه تا مرا تماشا کند !!! . . آرزو کردند باران ببارد ولی خبر نداشتند مترسک فقط دلبسته ی سایه ی خود بود ! . . کابوس امشبم شده ای تو ؛ دوم شخص مفردی که زمزمه ی دوستت دارم را در گوشم نجوا میکرد و حال میگوید برو … تک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امرش را نداشتم ! . . چه غم انگیز است سرنوشت ماهیِ کوچک وقتی به هوای جفت خود به اقیانوس می زند و نهنگ ها عاشقش می شوند. . . نمی توان هیچ کس را مجبور به انجام کاری کرد ، مجبور به داشتن حسی … در نهایت به جایی می رسی که میفهمی هرکس دلیل خودش را دارد و فقط میتوانی امیدوار باشی تا دلیل کسی بشوی و دلیل کسی بمانی … . . قحطی همدم است ؛ من به خوشآمدگویی تابلوی خیابان هم دلخوشم. . . شرمنده می کنی ؛ گاهی در خواب به من سر می زنی ! . . جمله “بی تو میمیرم” را هیچوقت باور نکن … من بی تو هنوز زنده ام ، زنده ای که روزی هزار بار آرزوی مرگ دارد ! . . بی تو ، زندگی چیزی شبیه هر روز مردن ست ! . . آرام در گوشه ای نشسته ام ، کار از چسب و باند و پانسمان گذشته ؛ زخم به روحم رسیده ! . . لحظاتی وجود دارند که دراز کشیده ای و خیره به آسمان و یک چیزی مثل صاعقه وجودت را خالی میکند. زیرلب میگویی : دیگه مهم نیست ! . . حواسم را پرت کرده ای … آنقدر دور که دیگر یادم نیست “تو” رفته ای و “من” حواسم نیست ! . . گرچه همه بودند اما تو که نبودی و بودن همه نبودن بود تا بودن … تو نبودی و من در فراقت تمام خلوتم را با خودم تقسیم کردم ! . . بهترین لذت دنیا وقتی است که وقت رفتن ، نرود … . . از دیروز که لبخند زدی هزار سال میگذرد اما ، اکنون تو رفته ای و لبخندت به جا مانده که امروز به من می خندد ! . . من همونم که میگفتی به هزار گریه میارزه پس نزا از غمه دوریت شونه های من بلرزه . . بزرگ که میشوی ، غصه هایت زودتر از خودت قد میکشند ، دردهایت نیز … غافل از اینکه لبخندهایت را در آلبوم کودکی جا گذاشته ای … . . تمام زندگی ام را حراج کردم ولی او رفت و گفت : هیچ ارزانی بی علت نیست ! . . تقویم دنیایم این سالها پرشده است از قرمز های بی دلیل … اینجا که نباشی ، زندگی ام تا اطلاع ثانوی تعطیل میشود ! RE: .: دلنوشته های غمگین 93 :. - || Mιѕѕ α.η.т || - 01-05-2015 منتقل شد |