مقـــاله دربارهی کیوریتوری - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35) +--- موضوع: مقـــاله دربارهی کیوریتوری (/showthread.php?tid=119367) |
مقـــاله دربارهی کیوریتوری - Navisa. - 14-06-2014 بوریس گرویس|ترجمهی اشکان صالحی این مقاله یک نوشتار مفصل است که خلاصه ای از آن پیش رو دارید. برای خواندن کل مقاله می توانید در پایان همین نوشته روی لینک “درباره کیوریتوری” کلیک کنید. * کار کیوریتور عبارت از قراردادن آثار هنری در فضای نمایشگاهی است و همین امر کیوریتور را از هنرمند متمایز میکند، زیرا امتیاز هنرمند این است که میتواند چیزهایی را به نمایش بگذارد که پیشاپیش به شأن اثر هنری رسیدهاند. شأن هنری این چیزها دقیقاً به واسطهی حضور آنها در فضای نمایشگاهی احراز میشود. * اما وضع همیشه بر این منوال نبوده است. در آغاز، آنچه هنر را هنر میکرد تصمیم کیوریتور بود، نه هنرمند. نخستین موزههای هنر در اوایل قرن نوزدهم پدید آمدند و در طول این قرن به واسطهی انقلابها، جنگها، پیروزی امپراتوریها و غارت فرهنگهای غیراروپایی تثبیت و مستقر شدند. در این زمان، انواع و اقسام اشیاء کاربردی «زیبا» – که پیش از آن در اجرای مناسک مذهبی، تزئین کاخهای قدرتمندان، و یا فخرفروشی ثروتمندان به کار میرفتند – جمعآوری شدند و به عنوان اثر هنری به نمایش درآمدند * کار کیوریتور در واقع این است که برای اثر هنری مکانی پیدا کند، آن را در بستر مشخصی قرار دهد، و روایت خاصی برای آن فراهم سازد – کاری که لاجرم به نسبیسازی[۱] اثر منجر میشود. به همین خاطر بود که هنرمندان مدرن شروع کردند به نکوهیدن کیوریتورها، چراکه کیوریتور را همچون تجسم جنبهی تاریک و خطرناک و شمایلشکنانهی عمل نمایشدادن و نیز همچون همزاد مرموز[۲] هنرمند، همو که هنر را با نمایشدادن آن خلق میکند، تلقی میکردند: معمولاً موزهها را با گورستان و کیوریتورها را با مأموران کفنودفن مقایسه میکردند. * برای آنکه کار کیوریتوری دیده شود باید همزمان پتانسیل شمایلشکنانهی آن را بسیج کرد. البته، هدف شمایلشکنی معاصر اساساً میتواند و باید خود هنر باشد، نه شمایلهای دینی. با قراردادن یک اثر هنری در یک محیط کنترلشده، یعنی در بستر چیزهای دیگری که بهدقت انتخاب شدهاند، و مهمتر از همه با جایدادن آن در متن یک روایت مشخص، کیوریتور دست به حرکتی شمایلشکنانه میزند. * اینجا کیوریتور مستقل، که در هنر معاصر پیوسته بیش از پیش نقشی محوری مییابد، وارد میدان میشود. کیوریتور مستقل اساساً درست همچون هنرمند معاصر عمل میکند. کیوریتور مستقل به دور دنیا سفر میکند و نمایشگاههایی ترتیب میدهد که میتوان آنها را با چیدمانهای هنرمند مقایسه کرد – از این جهت که نتیجهی پروژهها، تصمیمها، و کنشهای کیوریتورانهاند. * ارزشی که یک اثر هنری در بازار دارد با ارزش روایی یا تاریخی آن دقیقاً همانند نیست. «ارزش موزهای» یک اثر هنری هرگز با ارزش بازاری آن یکسان نیست. اثر هنری میتواند میل ما به تصاحب آن را تحریک کند، به جوشش درآورد، و ارضاء کند – و این همه را بدون برخورداری از ربط یا اهمیت تاریخی، و در نتیجه، بدون برخورداری از ربط یا اهمیت روایی موزهای صورت دهد. |