![]() |
آرتا - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +--- موضوع: آرتا (/showthread.php?tid=119210) |
آرتا - ابراهیم هادی - 13-06-2014 [rtl]تمدن آرتا[/rtl]
[rtl]پيشينه تمدن[/rtl]
[rtl]در متون کهن تاريخي ايران،داراي دو ايالت«انشان وآرت»است که براساس تحقيقات باستانشناسان و آثار به دست آمده انشان [/rtl]
[rtl]همان فارس کنوني است.اما اينکه آرت کجاست،سالهامحل بحث باستانشناسان بود تا اينکه سرانجام حدود 25 سال پيش دکتر [/rtl]
[rtl]مجيدزاده باستانشناس ايراني که هماکنون سرپرستهيئت حفاري باستانشناسي در جيرفت است نظريهاي را مطرح کرد که [/rtl]
[rtl]براساس آن جيرفت کنوني پايتخت حکومت آرت بوده استو البته اين نظريه تاکنون نه تنها مخالفي پيدا نکرده بلکه با توجه به [/rtl]
[rtl]آثار به دست آمده از آن تقريبا قطعي شده است.دکترمجيدزاده دراينباره ميگويد: طبق متون 4600 سال پيش،آرت سرزميني بود [/rtl]
[rtl]که داراي معماري و هنر بسيار بالايي بود،تا آنجاييکه شاهان بين النهرين از پادشاه آرت درخواست هنرمند و معمار [/rtl]
[rtl]داشتهاند.مجموعه اين امر نشان از غني بودن اينمحوطه تاريخي دارد،طوري که تاکنون خاستگاه تمدن بشري را بينالنهرين[/rtl]
[rtl](جنوب عراق) ميدانستند،اما من معتقدم کهکرمان(جيرفت)خاستگاه تمدن بشري است.[/rtl]
[rtl]حوزه فرهنگي هليلرود در اوايل هزاره سوم قبل ازميلاد يکي از بزرگترين مراکز صنعتي-تجاري شرق باستان بوده که در [/rtl]
[rtl]زمينه توليد و صدور کالاهاي ساخته شده همچونانواع سنگ و صابون، مرمر و مفرغ به ساير مراکز تمدني منطقه از جمله بين [/rtl]
[rtl]النهرين فعاليت داشته است.[/rtl]
[rtl]به گفته دکتر مجيدزاده،از آثاري که باقي ماندهميتوان به دو تپه بزرگ در منطقه اشاره کرده از جادهاي که از جيرفت به سمت [/rtl]
[rtl]کهنوج ميرود در 30 کيلومتري جيرفت روستايي بهنامکنار صندل قرار دارد که در آن دو تپه«الف و ب»وجود دارد که [/rtl]
[rtl]حفاريها از آنجا آغاز شده است(تصوير ?)[/rtl]
[rtl]حفاري در دو تپه در روستاي کنار صندل منجر به پيداشدن شهري بسيار بزرگ به مرکزيت تپه کنار صندل الف به عنوان [/rtl]
[rtl]حاکمنشين شده و نيز يک سازه خشتي مطبق عظيم کهاحتمالا سازهاي مذهبي[/rtl]
[rtl]بود(تپه کنار صندل ب)به اعتقاد دکتر مجيدزاده درطول دره هليلرود پادشاهي کهن با هنر و تمدن درخشان به نام«آرت»وجود [/rtl]
[rtl]داشته که نه تنها به صورت دالان فرهنگي عملکرده،بلکه در شکلگيري کهنترين تمدن بين النهرين که به سومريها نسبت داده [/rtl]
[rtl]ميشود نقش بهسزايي داشته و شايد خاستگاه آن بودهاست.[/rtl]
[rtl]داستان حماسياي به نام«انمرکار و فرمانروايآرت»که بر لوحي چهارگوش به ابعاد تقريبي 5/22 در 5/22 سانتيمتر در اوايل [/rtl]
[rtl]هزاره دوم ق.م به نگارش درآمده به وضوح نشانگرحضور تاريخي اين تمدن در جيرفت است.داستان که متن آن بالغ بر 600 [/rtl]
[rtl]سطر به خط ميخي و به زبان سومري است از اين قراراست که انمرکار پادشاه اوروک در بين النهرين به منظور دستيابي به [/rtl]
[rtl]مقاديري از سنگ گرانبها نمايندهاي از جانب خودبه حضور فرمانرواي پادشاهي آرت روانه ميکند.[/rtl]
[rtl]آرت پادشاهي ديگري در ايران بود که آن را هفترشتهکوه از پادشاههاي اوروک جدا ميساخت و راه يافتن به آن بسيار مشکل [/rtl]
[rtl]بود.آرت شهري خوشبخت بود و معادن فراوان فلز و سنگداشت،حال آنکه سرزمين پست و جلگهاي بين النهرين فاقد اين مواد [/rtl]
[rtl]بود و به شدت به آن نيازمند بود.[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]بنابراين انمرکار چشم طمع به آرت و ثروت آن دوختهبود.در پي اين تصميم انمرکار دست به دامان خواهر خويش«اينن»الهه [/rtl]
[rtl]نيرومند و حامي شهر اوروک شده و از وي ميخواهد کهمردم آرت را وادار کند به منظور تزئين معابد و نمازخانههاي متعدد [/rtl]
[rtl]بهويژه معبد«آبزو»يعني معبد دريا،براي او طلا ونقره و سنگ لاجورد و ديگر سنگهاي گرانبها بياورند.سرانجام در پايان [/rtl]
[rtl]داستان فرمانرواي آرت با درخواست پادشاه اوروکموافقت ميکند و مردم آرت به اوروک طلا و نقره و لاجورد ميآورند و آنها [/rtl]
[rtl]را در صحن مقدس معبد«اينن»بر روي هم انباشتهميکنند.[/rtl]
[rtl]اين لوح بازگوکننده نخستين باري است که فرمانرواييبراي آنکه کلمهاي از پيامش براي فرمانرواي سرزمين ديگري ناگفته نماند [/rtl]
[rtl]و تحريف نشود آن را به صورت مکتوب ارسالميدارد.اين داستان حماسي نشان ميدهد که در دوران سلسلههاي قديم،[/rtl]
[rtl]فرمانروايان بين النهريني از وجود اين پادشاهي ومعادن و سنگها و فلزهاي قيمتي آن آگاهي و شناخت کامل داشتهاند و آرت در [/rtl]
[rtl]هزاره دوم و سوم قبل از ميلاد پادشاهي نيرومندبوده است.همچنين از اين متون چنين برميآيد که صنعتگران و هنرمندان آرت [/rtl]
[rtl]حداقل در طي هزاره سوم قبل از ميلاد از شهرتچشمگيري برخوردار بودهاند و فرمانروايان دولتشهرها و پادشاهيهاي بين [/rtl]
[rtl]النهريني از آنها و هنرشان شناخت کامليداشتهاند.»[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]گورهاي کشف شده:[/rtl]
[rtl]«محوطههاي باستاني حاشيه رودخانه هليلرود ازمهمترين سکونتگاههاي بشر محسوب ميشوند.در جريان کاوشهاي [/rtl]
[rtl]باستانشناسي و حفاري گورها در اين محوطهنمونههاي بسياري از[/rtl]
[rtl]آثار سنگي،سفالي از هزاره سوم پيش از ميلاد به دستآمده است.شهر مردگان جيرفت چند برابر استقرارگاههاي ساکنان ? هزار [/rtl]
[rtl]ساله اين منطقه وسعت دارد.باستانشناسان هنوزدليلي براي وسعت گورستانها در برابر مناطق مسکوني جيرفت نيافتهاند.آنها [/rtl]
[rtl]تاکنون حدود 60 محوطه باستاني و 25 محوطهاستقرارگاهي در جيرفت به دست آوردهاند.[/rtl]
[rtl]داوود آبيان سرپرست هيئت بررسي و شناسايي حوزهتمدن هليلرود در مورد يافتههاي اخير خود در شهر مردگان جيرفت گفت:[/rtl]
[rtl]«در جريان بررسيهاي باستانشناسان که از دو سالپيش براي شناسايي اين محوطه در شهرستانهاي کهنوج،جيرفت و عنبرآباد [/rtl]
[rtl]آغاز شده است،بيش از 95 محوطه متعلق به هزاره پنجمپيش از ميلاد شناسايي شده که 60 محوطه آن گورستاني است.»[/rtl]
[rtl]گورستانهاي جيرفت و حاشيه هليلرود که تاکنون هيچگونه کاوش علمي در آن انجام نشده، حفاريهاي غيرمجاز گسترده و [/rtl]
[rtl]کشف هزاران قطعه شيء سنگي که در حراجيهاي بزرگدنيا به فروش ميرسند،از شهرتي جهاني برخوردارند.مردم باستان،با [/rtl]
[rtl]توجه به اعتقاد به زندگي بعد از مرگ،همراه مردگانخود اشياء باستاني را دفن ميکردهاند،به همين دليل گورستانهاي تاريخي، [/rtl]
[rtl]هميشه بيشترين اشياء باستاني را در خود جايدادهاند.[/rtl]
[rtl]آبيان با اشاره به اينکه هر گورستان حاشيههليلرود بهطور متوسط 600 متر در 400 متر وسعت دارد گفت:«با توجه به اينکه [/rtl]
[rtl]هنوز در گورستانهاي هليلرود هيچگونه کاوشي صورتنگرفته است، هنوز نميتوان آماري از جمعيت اين منطقه در پنج هزار [/rtl]
[rtl]سال پيش ارائه داد،اما تعداد و وسعت گورستانهانشان از حضور جمعيتي بسيار زياد در اين منطقه دارد.»[/rtl]
[rtl]کشف 60 محوطه گورستاني در مقابل 25 محوطهمسکوني،کارشناسان را به اين فکر واداشته است که اين جمعيت بسيار زياد [/rtl]
[rtl]در کدام محوطهها سکونت داشتهاند واستقرارگاههاي اين ساکنان کجا است؟[/rtl]
[rtl]آبيان دراينباره ميگويد:«طي چند سال گذشته بخشياز اين منطقه و تپههاي باستاني توسط کشاورزان تسطيح شده است و به [/rtl]
[rtl]احتمال زياد بسياري از محوطهها تخريبشدهاند.همچنين ممکن است بسياري از استقرارگاههاي اين منطقه هماکنون زير زمينهاي [/rtl]
[rtl]کشاورزي دفن شده باشند.»[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]زيگورات(سکوي پلهاي):[/rtl]
[rtl]«يکي از مهمترين آثار به دست آمده،يک سازهزيگورات مانند است که متعلق به نيمه اول هزاره سوم قبل از ميلاد [/rtl]
[rtl]است.زيگورات کلمهاي بين النهريني است که بهسازههاي«مطبق»طبق طبقه خشتي با کاربري مذهبي گفته ميشود.زيگورات [/rtl]
[rtl]کشف شده در جيرفت حدود 700 سال از کهنترينزيگورات کشف شده در بين النهرين قديميتر است.[/rtl]
[rtl]يوسف مجيدزاده سرپرست گروه کاوش در جيرفت در موردادامه کاوشها در زيگورات جيرفت گفت:«در جريان دو فصل [/rtl]
[rtl]گذشته کاوش در اين محوطه باستاني باستانشناسانتوانستهاند بخشهايي از اين سازه را از زير خاک بيرون بياورند اما هنوز [/rtl]
[rtl]شکل کلي اين بنا و ورودي يا وروديهاي آن به دستنيامده است.»[/rtl]
[rtl]وي با اشاره به اينکه اين سازه را بايد در زمرهاجداد زيگوراتهاي ساخته شده در بين النهرين دانست،گفت:«با توجه به اين [/rtl]
[rtl]نکته که سازه به دست آمده از زيگوراتهاي بينالنهرين قديميتر است،در کاوشهاي باستانشناسي در اين سازه به دنبال پيدا [/rtl]
[rtl]کردن شواهدي هستيم تا نشان بدهد که زيگوراتهايبعدي از روي اين سازهها ساخته شده است.»[/rtl]
[rtl]سازه زيگورات مانند کشف شده در جيرفت 170 مترارتفاع و در ساخت آن از 4 تا 5 ميليون قطعه خشت استفاده شده [/rtl]
[rtl]است.باستانشناسان در بررسيهاي خود موفق شدهانددو طبقه اين سازه را مشخص نمايند،اما در بخشهايي از اين محوطه [/rtl]
[rtl]شواهدي بر سه طبقه بودن سازه نيز به دست آمدهاست.طبقه اول اين سازه 400 در 400 متر و طبقه دوم آن 250*250 متر [/rtl]
[rtl]وسعت دارد.?درخصوص کاربرد اين سکوي پلهايميتوان احتمال داد که جنبه مذهبي داشته است و همچنين نقش بنا بر روي [/rtl]
[rtl]ظروف سنگي نيز مشاهده ميشود.[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]خط کشف شده[/rtl]
[rtl]خط کشفشده در محوطههاي تاريخي جيرفت که به بهشتگمشده باستانشناسان ملقب شده، متعلق به دو هزار و پانصد تا سه [/rtl]
[rtl]هزار سال پيش از ميلاد مسيح،همزمان با اختراع خطدر بين النهرين است.باستانشناسان،موفق شدند در ترانشه پنج(قسمتي از [/rtl]
[rtl]محوطه تاريخي)در محوطه کنار صندل ب در 30کيلومتري شهر تاريخي جيرفت اثر يک مهر دو در سه سانتيمتري را که روي [/rtl]
[rtl]آن آثار خط به صورت عمودي و افقي ديده ميشود کشفکنند.[/rtl]
[rtl]دکتر يوسف مجيدزاده سرپرست هيئت کاوش در محوطههايتاريخي جيرفت در مورد ضرورت خوانده شدن خط کشف شده [/rtl]
[rtl]گفت:«با توجه به اهميت بسيار خط در روشن شدن مسائلسياسي، اقتصادي،اجتماعي و زندگي ساکنان منطقه جيرفت و شکوه [/rtl]
[rtl]اين منطقه در پنج هزار سال پيش،خط کشفشده درجيرفت در اختيار خطشناسان بزرگ جهان در دانشگاههاي سوربن،پنسيلوانيا، [/rtl]
[rtl]شيکاگو،هاروارد و ديگر دانشگاههاي بزرگ جهان قرارگرفته است.»وي با بيان اينکه خط کشف شده يک خط کاملا جديد است [/rtl]
[rtl]که از هيچ خط ديگري تأثير نگرفته است،گفت:«خطکشفشده در جيرفت با توجه به جديد بودن آن به چيزي حدود چهل سال [/rtl]
[rtl]زمان براي خوانده شدن توسط کارشناسان مختلف دنيانياز دارد.»[/rtl]
[rtl]مجيدزاده همچنين در مورد اهميت اين خط گفت:«اينبراي نخستينبار است که در شرق ايران آثار خط کشف ميشود و با توجه [/rtl]
[rtl]به اينکه خط کشفشده همزمان با اختراع خط در بينالنهرين اولين خاستگاه تمدن بشري نبوده،نشان ميدهد همزمان با آن [/rtl]
[rtl]تمدنهاي ديگري نيز حضور داشتهاند.»[/rtl]
[rtl]به اعتقاد کارشناسان بزرگ جهان استفاده از خط درهر منطقه نشان حضور يک تمدن شکوفا در آن منطقه است که ميتواند [/rtl]
[rtl]باعث روشن شدن ساختارهاي اداري،سياسي،اجتماعي وفرهنگي يک جامعه بشود.[/rtl]
[rtl]دکتر هالي پيتمن استاد دانشگاه پنسيلوانيا درمورد اهميت کشف خط در جيرفت گفت،«خط کشفشده در جيرفت شباهتي به [/rtl]
[rtl]هيچيک از خطوط کشفشده تاکنون ندارد و با توجه بهجديد بودن و همدورهاي آن با اختراع خط در سومر نشان ميدهد که ما در [/rtl]
[rtl]جيرفت با تمدني روبهرو هستيم که ميتواند بانخستين تمدن بشري برابري کند و ممکن است در کاوشهاي آينده مسير تمدن بشري [/rtl]
[rtl]را تغيير دهد.»[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]همچنين با کشف بخشي از يک آجر کتيبهدار با دو سطرنوشته در بخش بناي يادماني محوطه باستاني کنار صندل در حوزه تمدن [/rtl]
[rtl]هليلرود و جيرفت وجود نگارش در اين منطقه در عصرمفرغ(نيمه نخست هزاره سوم پيش از ميلاد)بهطور قطع اثبات شد.دکتر [/rtl]
[rtl]يوسف مجيدزاده با مهم خواندن اين مطلب گفت:«اينکتيبه روي آجري نوشته شده که گوشه چپ پاييني آن بر جاي مانده [/rtl]
[rtl]است.اگرچه تنها بخشهايي از دو سطر کتيبه در دستاست،اما نوشته به روشني به عنوان نسخهاي از خط نوشتاري عيلامي قابل [/rtl]
[rtl]شناسايي است که شناخته شدهترين آن،کتيبه پوزوراين شوشنياک،پادشاه عيلامي در نيمه دوم هزاره پيش از ميلاد است که از [/rtl]
[rtl]حفاريهاي شوش به دست آمد.»[/rtl]
[rtl]کهنترين خط عيلامي شناختهشده که تاکنون به دستآمده به عيلامي مقدم شهرت دارد و متعلق به سه هزار سال پيش از ميلاد [/rtl]
[rtl]است.اين نوع خط در حفاريهاي گذشته شوش،تلمليان،سيلک، ازبکي،حصار يحيي و شهر سوخته به دست آمده است.[/rtl]
[rtl]دکتر مجيدزاده همچنين با اشاره به اينکه خط نوشتاريعيلامي که در کتيبه پوزور اينشوشنياک به دست آمده است،نسخه [/rtl]
[rtl]جديدتري از خط به دست آمده در کنار صندلاست،گفت:«بهنظر ميرسد خط کنار صندل خلالهاي ميان دو خط عيلامي مقدم و [/rtl]
[rtl]عيلامي پوزور اينشوشنيا را پر ميکند.»[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]مواد پروتئيني و وسايل بازي[/rtl]
[rtl]«بررسي استخوانهاي حيوانات به دست آمده درمحوطههاي تاريخي جيرفت نشان داد که ساکنان جيرفت در پنج هزار سال پيش [/rtl]
[rtl]از گوشت حيوانات اهلي به عنوان پروتئين غذايياستفاده ميکردهاند.[/rtl]
[rtl]مرجان مشکور استاد دانشگاه سوربن فرانسه و يکي ازاستخوانشناسان جهان در مورد بررسي استخوان حيوانات در جيرفت [/rtl]
[rtl]گفت:«در بررسيها در محوطههاي تاريخي جيرفت،آثاراستخوان حيوانات اهلي و وحشي نظير گاو،گورخر،آهو،گراز،خرگوش و [/rtl]
[rtl]برخي پرندگان کشف شد.تعداد استخوان گاو و گوسفند وبز در ميان محوطههاي تاريخي در مقايسه با استخوانهاي حيواناتي نظير [/rtl]
[rtl]آهو و گورخر و خرگوش نشان ميدهد که ساکنان جيرفتاز گوشت اين حيوانات به عنوان پروتئين اصلي غذايي خود استفاده [/rtl]
[rtl]ميکردهاند و در کنار آن از گوشت حيوانات شکارنيز مصرف ميکردهاند.»[/rtl]
[rtl]مشکور در مورد ديگر يافتههاي به دست آمده،گفت:«بهدست آمدن استخوان حيوانات وحشي نظير آهو،گراز،گورخر و پرندگان [/rtl]
[rtl]در محوطههاي تاريخي جيرفت نشان ميدهد که اينمنطقه از نظر اکوسيستم زندگي در پنج هزار سال پيش داراي آب و هواي [/rtl]
[rtl]مناسب براي زندگي حيوانات وحشي بوده و احتمالا درآن فضاهاي طبيعي و سبز زيادي وجود داشته است.»[/rtl]
[rtl]آخرين بررسي کارشناسان داخلي و خارجي روي چند قطعهشيء باستاني به دست آمده از محوطههاي باستاني جيرفت که از [/rtl]
[rtl]حفاران غيرمجاز به دست آمده نشان ميدهد کهساکنان محوطههاي باستاني جيرفت پنج هزار سال پيش وسايل بازي داشتهاند.[/rtl]
[rtl]يوسف مجيدزاده در مورد بازي در اين منطقه در نيمهنخست هزار سوم پيش از ميلاد گفت:«در ميان اشياء باستاني که از [/rtl]
[rtl]حفاران غيرمجاز در منطقه هليلرود و جيرفتگرفتهشده است پنج شيء باستاني وجود دارد که سه قطعه از آن به شکل عقاب،[/rtl]
[rtl]يک قطعه به شکل عقرب با سر انسان و شيء آخر همبه صورت يک صفحه تخت است که روي همگي آنها حفرههايي به تعداد [/rtl]
[rtl]مساوي 12 يا 18 با اندازههاي برابر وجود دارد کهبه احتمال بسيار زياد نوعي وسيله بازي بودهاند.»[/rtl]
[rtl]وي با اشاره به اينکه اين وسيله بازي مثل تخت نردبازي است که بازي ميکردهاند،گفت:«هنوز مشخص نيست که مردم ساکن [/rtl]
[rtl]اطراف هليلرود پنج هزار سال پيش با اين وسايلبازي ميکردهاند، اما نوع ساختار اين اشياء و وجود تعداد مساوي و برابر [/rtl]
[rtl]حفرههاي روي آنها نشان ميدهد که اين اشياء ابزاربازي خاصي بودهاند.»به گفته مجيدزاده وجود بازي در منطقه هليلرود در [/rtl]
[rtl]پنج هزار سال پيش ميتواند نشاندهنده وجودسرگرمي در اين منطقه در آن دوران باشد.علاوه بر کارشناسان داخلي تعدادي از [/rtl]
[rtl]کارشناسان مطرح بين المللي هم روي اين پنج قطعهشيء و کاربري آنها بررسيهايي انجام دادهاند.[/rtl]
[rtl]ژان پرو يکي از بزرگترين باستانشناسان جهان وکارشناس بازنشسته موزه لوور فرانسه که روي اشياء باستاني جيرفت [/rtl]
[rtl]بررسيهاي بسياري را انجام داده است با اشاره بهاينکه اين پنج قطعه شيء وسيله بازي بودهاند،گفت:«از اين وسيلههاي بازي که [/rtl]
[rtl]هنوز روش و سبک بازي با آنها مشخص[/rtl]
[rtl]نيست قبل از اين هم در محوطههاي باستاني در بينالنهرين با تعدادي مهره به دست آمده است که شکل و ساختار آنها نشاندهنده [/rtl]
[rtl]اين است که مردم باستان با اين وسايل بازيميکردهاند.»[/rtl]
[rtl]به گفته پرو هماکنون تعدادي از کارشناسان در حالبررسيهاي بيشتر روي اين اشياء هستند تا بتوانند روش اين بازي را مشخص [/rtl]
[rtl]کنند،پنج قطعه شيء پنج هزار سالهاي که به اعتقادکارشناسان وسيله بازي بودهاند هماکنون در موزه باستانشناسي جيرفت [/rtl]
[rtl]نگهداري ميشود.[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]انديشه و افکار[/rtl]
[rtl]«ژان پرو باستانشناس برجسته فرانسوي در اين موردميگويد:نتيجهاي که از طرز تفکر سازندگان اين اشياء داشتهايم،خيلي [/rtl]
[rtl]جالب است که حتي در آن دوران،يعني هزاره سوم پيشاز ميلاد نيز مردم اين ناحيه الوهيت را نه با صور انساني بلکه به شکل [/rtl]
[rtl]موجوداتي برتر از انسان به تصوير ميکشيدهاند کهموجودات ترکيبي،جانوران با دو سر و يا نقوش انسانهاي شاخدار نمونههايي [/rtl]
[rtl]از آنها هستند.در حقيقت اين افراد با کمک نمادهاييبه نمايش آن برتري الهي که در پسزمينه ذهنيشان وجود داشته، [/rtl]
[rtl]ميپرداختهاند.اما اينکه چرا اينطور بوده استدليل پيچيدهتري دارد.در واقع بايد گفت مسائلي مانند مذهب،هنر و خط و نگارش [/rtl]
[rtl]همگي بههم مرتبط هستند و تقريبا در تمام جوامعيکه در دوره مشابهي قرار دارند،بهطور همزمان به وجود ميآيند.»[/rtl]
[rtl]اهميت نقوش جيرفت اين است که سازندگان بعضي ازآنها در دوران باستان با اين کار سعي کردهاند محيط طبيعي اطراف خود [/rtl]
[rtl]را نشان دهند و به اين ترتيب به نوعي زيستبومطبيعي خود را در آن دوران به تصوير کشيدهاند.دومين مسئله حائز اهميت [/rtl]
[rtl]درباره اين نقوش اين است که سازندگان آنها از نقشتصاوير درختان،طبيعت،گياهان و جانوران روي سنگها هدف خاصي را [/rtl]
[rtl]دنبال ميکردهاند.[/rtl]
[rtl]اينکه چرا سازنده اين اشياء از تصوير فلان حيواناستفاده ميکرده و براي مثال شکل جانور ديگري را نقش نکرده است از [/rtl]
[rtl]اهميت بسيار زيادي برخوردار است.چرا که بدون شکهنرمندان دنياي باستان دلايل خاصي براي به تصوير کشيدن اين جانوران [/rtl]
[rtl]و گياهان داشتهاند.يک مسئله جالب ديگر که ارزشبررسي بسيار دارد،قدرت تخيل اين مردم است که فراتر از انتظار ظاهر شده [/rtl]
[rtl]است.اين قدرت تخيل که ظاهرا در بين تمام افراداين جامعه وجود داشته و از همينرو من آن را قدرت تخيل جمعي مينامم به [/rtl]
[rtl]خلق و ظهور موجوداتي نظير انسانهايشاخدار،عقابهاي دوسر و يا موجودات ترکيبي از انسان و يک جانور ديگر مانند:گاو [/rtl]
[rtl]نر،شير و يا عقاب منجر شده است.در حقيقت بايداعتراف کرد که انسانهاي باستاني اين ناحيه بهخاطر نحوه شکلگيري و روند [/rtl]
[rtl]تکامل فکري خود[/rtl]
[rtl]متخصصان بسياري از جمله معماران،باستانشناسان باتخصصهاي گوناگون و ديگر کارشناسان مربوطه را شگفتزده کردهاند.[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]نقوش روي ظرف[/rtl]
[rtl]«بخش عمده اشياي بازيافتي را ظروف تزئينيساختهشده از صابون تشکيل ميدهد.از ميان حدود هزار قلم شيء بازيافتي در [/rtl]
[rtl]حدود سيصد قلم را ظروف سنگي تزئينشده با نقوشبرجسته و گاه کنده براي ترصيع تشکيل ميدهد که نقش مايههاي تزئيني آنها [/rtl]
[rtl]را از انواع خاصي از جانوران،موجودات هيولايي وافسانهاي،انسان و نيز گونههاي چندي از گياهان مانند نخل خرما،نماي [/rtl]
[rtl]باروي شهرها و بناهاي درون آن را دربرميگيرد.بقيه اين اشياء بهطور تقريبا برابر ميان گونهاي ديگر از آثار هنري تقسيم شده [/rtl]
[rtl]است که آنها عبارتند از:الف)سرديس و تنديس انسان وجانوران از سنگ مرمر؛ب) پيکره انسان و جانوران از سنگ صابوني؛[/rtl]
[rtl]ج)پيکره انسان و جانوران از مفرغ يا بخشي ازاشياي تزئيني پيچيدهتر؛د)افزون بر ظروف،گونههاي متعددي از اشياي متفاوت از [/rtl]
[rtl]همان سنگ مانند چهارپايه(به احتمال نماي معبد باشباهت بسيار زياد به يافتههاي مشابه از حفريات شهداد؛هـ)اسفال منقوش يا [/rtl]
[rtl]ساده شبيه سفالهاي به دست آمده از شهداد،يحيي درکرمان و شهر سوخته در سيستان که تاريخ آنها به اواخر هزاره چهارم و [/rtl]
[rtl]هزاره سوم ق.م ميرسد؛و)اشياي کوچک گوناگون ازسنگ لاجورد مانند مهرههاي مسطح و استوانهاي با نقش مايههاي انسان،[/rtl]
[rtl]شير با سر انسان،عقاب و نقوش هندسي همراه باپيکرکهاي انسان و جانور؛ز)و سرانجام ظروف ساده،مهرهاي استوانهاي و [/rtl]
[rtl]پيکرکهاي گوناگون از سنگ مرمر.[/rtl]
[rtl]در پيکرههاي جيرفت همانند پيکرههايسومري،بالاتنه همه مردان برهنه و دامن به کمک شال بزرگي به کمر محکم شده است.با [/rtl]
[rtl]اين تفاوت که در اينجا آنها گردنبندي با آويزبزرگي از فيروزه به اشکال هندسي گرد و يا بيضي به گردن دارند.آنها بدون استثناء [/rtl]
[rtl]موي بلندي دارند که از پشت تا انتهاي کمر ادامهيافته است.[/rtl]
[rtl]تزئين سنگنشاني همچنين در نوار ياتلي که بالايپيشاني بر گيسوان عقرب انسان بسته شده و نيز در گلبرگهاي درختاني که [/rtl]
[rtl]بزها قصد خوردن شاخ و برگهايشان را دارند،اجراشده است. در يک گيلاس بسيار زيبا دو موجود انساني را ميبينيم که [/rtl]
[rtl]هرکدام با هر دست پلنگي را از دم گرفته و آن رابه هوا بلند کردهاند.يکي از آنها دامني بلند بر تن دارد،اما ديگري ترکيبي است [/rtl]
[rtl]از احتمال فراوان لکههاي بدن گاو نر را نشانميدهد.اين نقش که بيترديد گاو-مردي است،شال پهني به دور کمر و مچبندهايي [/rtl]
[rtl]بر مچ و پاها دارد.مچبندها و دستبندهاي اينگاو-مرد و دستبندهاي انسان در سمت ديگر ظرف در اصل سنگنشاني شده بود که [/rtl]
[rtl]همه آنها از ميان رفته است.افزون بر آن،[/rtl]
[rtl]دامن مرد در اين ظرف که راهراه نشان داده شده استدر اصل به کمک يک يا چند رنگ سنگنشاني شده بود که همه آنها نيز [/rtl]
[rtl]از ميان رفته است.[/rtl]
[rtl]اگرچه نقشمايه سلطان جانوران که از هزاره چهارمق.م بر مهرهاي استوانهاي دورههاي شوش واروک جديد پديدار ميشود،[/rtl]
[rtl]کيفيت کار و در درجه مهارت و استادي بهکار رفتهدر ساخت و پرداخت ظروف جيرفت و بهطور کلي اشياي بازيافتي نشان [/rtl]
[rtl]ميدهد که آغاز مکتب صنعت سنگ در جنوب شرق ايران وبهويژه در منطقه جيرفت ميبايست به چندين سده پيش بازگردد.بر [/rtl]
[rtl]روي ظروف جيرفت ما نه تنها کرارا به نقشمايهتزئيني سلطان جانوران برميخوريم،بلکه سلطان با رامکننده در يک ظرف به [/rtl]
[rtl]صورت ترکيبي گاو-مرد و در ظرف سنگي ديگري در شکلشير-مرد ظاهر ميشود و اين از پنجه و چنگالها و دم ستبر و بلند [/rtl]
[rtl]آن قابل تشخيص است.اين موجودات انساني يا هيولاييانواع گوناگون جانوران وحشي مانند پلنگها،مارها يا انسانها عقربها را [/rtl]
[rtl]در کنترل دارند.[/rtl]
[rtl]يکي ديگر از نقشمايههاي روي ظروف سنگي بازيافتياز جيرفت که در هنر سومري متداول است، رويارويي دو جاندار وحشي [/rtl]
[rtl]است.اما شکل خاصي از اين نقشمايه که ويژه دورهاوروک جديد بهشمار ميرود از دو جانوري تشکيل شده است که دم يا [/rtl]
[rtl]گردنهاي بلندشان در يکديگر تاب خورده است.ايننقشمايه تنها بر روي مهرههاي استوانهاي ظاهر ميشود.ما هنوز نميدانيم که [/rtl]
[rtl]آيا اين نقشمايه بر مهرهاي استوانهاي در جيرفتنيز ظاهر ميشود يا نه،زيرا ما تنها دو مهر استوانهاي از اين منطقه در اختيار [/rtl]
[rtl]داريم.(ت.6)اما صحنه رويارويي يکي از متداولتريننقشمايههاست که ما با آن در تزئين ظروف سنگي روبهرو ميشويم.اين [/rtl]
[rtl]جانوران خشمگين با دهان بسيار باز به حالت رودررواز دو پلنگ و دو مار و يا يک پلنگ و يک مار تشکيل ميشود. [/rtl]
[rtl]رودررويي اين جانوران،بهويژه در مورد مارها هميشهبا مهارت و زيبايي خاصي کار شده است.زيرا گردن و دم حتي در [/rtl]
[rtl]نمونهها به تمامي بدن آنها همانند ريسماني درهمپيچيده است.صحنه رويارويي ديگر نبرد يک عقاب با دو مار را دربر [/rtl]
[rtl]ميگيرد.اگرچه اين نقشمايه به اندازه روياروييمارها با پلنگها متداول نيست،اما بيترديد طراحي آنها به دست بزرگترين [/rtl]
[rtl]استادان کارگاههاي؛ سنگتراشي انجام گرفتهاست.نقشمايه متداول ديگري جانوران شاخدار و گياهخوار را نشان ميدهد که در [/rtl]
[rtl]صلح و آرامش در مرغزار به چرا مشغولند.در اينصحنهها اغلب دو بز کوهي را ميبينيم که رو به يکديگر در دو سوي درختي [/rtl]
[rtl]به حالت کاملا قرينه ايستاده و يا بر روي پاهايجلو ايستاده و به صورت نمادي قصد خوردن شاخ و برگ درخت را دارند.نسخه [/rtl]
[rtl]قديميتري از اين صحنه بر يک مهر استوانهاي ازدوران اوروک جديد حک شده است که در آن مردي که گفته ميشود ممکن [/rtl]
[rtl]است حاکم باشد بزها را با شاخههاي درختي که دردست دارد تغذيه ميکند.اما نمايش واقعي دو بز رودررو و در دو سوي يک [/rtl]
[rtl]درخت از دوره پرتو ايلامي از شوش III و يحيي IVC به دست آنها است. نمونههايواقعي نماد و درخت زندگي و بزهاي کوهي [/rtl]
[rtl]بر ظروف سنگي جيرفت در طبيعيترين و زيباترين شکلممکن بارها و بارها ظاهر ميشود.بزي که هر چهارپايش بر زمين [/rtl]
[rtl]قرار دارد و خميدگي شاخهايش رو به بالاست بزي کهيکي از پاهاي پيشين را بالا آورده است.بزي که روي دو پاي عقب ايستاده [/rtl]
[rtl]و يکي از پاهاي پيشين را تا نزديکي پوزه بالاآورده است،يا اينکه آن را روي شاخه درخت قرار داده است و بزهايي که در دو [/rtl]
[rtl]رديف و در دو جهت مخالف از چپ به راست و از راستبه چپ و در حالات گوناگون قرار دارند.[/rtl]
[rtl]در اين صحنهها گونهاي متفاوت از بزهاي کوهي راميتوان از شکل شاخهايشان تشخيص داد. جزئيات بيشتر جنسيت،يعني نر يا [/rtl]
[rtl]ماده بودن،سن يعني بالغ يا نابالغ بودن را نشانميدهد.گوناگوني انواع در مورد نباتات نيز به خوبي مشهود است.اگرچه نقشهاي [/rtl]
[rtl]گوناگوني مانند انسان،عقرب انسان،شير انسان،مارعقاب،عقرب پلنگ،شير گاو،گاو کوهاندار و بز کوهي به کرات بر ظروف [/rtl]
[rtl]سنگي جيرفت ظاهر ميشود،اما در ميان آنها تنها بدنموجودات خاصي(پلنگ،مار،عقرب،عقاب، انسان)سنگنشاني شده [/rtl]
[rtl]است.افزون بر آن،در چندين مورد نقش عقاب،عقرب وعقرب انسان را در سطح تخته سنگهاي نازک حجاري و بدنشان را [/rtl]
[rtl]سنگنشاني کردهاند.سوراخهاي ايجاد شده را پشت هريک از اين پيکرهها نشان ميدهد که آنها خود زماني همچون قطعهاي از [/rtl]
[rtl]ترصيع در صحنه تصويري سطح گستردهتري نشانده شدهبودند.[/rtl]
[rtl]نقشمايه جالب توجه ديگري که در تزئين ظروف سنگيجيرفت ظاهر ميشود عقرب انسان است. اگرچه ما هنوز درباره اهميت [/rtl]
[rtl]و مفهوم اين وجود ترکيبي و هيولايي چيزينميدانيم،اما در؛ اسطورهاي بودن آن ترديدي وجود ندارد.زيرا ما با اين مخلوق در [/rtl]
[rtl]حماسه اسطورههاي گيلگمش در نقش نگهبان دروازهکوههاي مشو،دروازهاي که براي ورود به شهر ظلمات ميبايست از آن گذر [/rtl]
[rtl]کرده مواجه ميشويم و سرانجام نمايش معماري بر ظروفسنگي جيرفت اهميت بسيار زيادي دارد.[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]مجسمههاي لولايي[/rtl]
[rtl]بررسيهاي باستاني و اشياء به دست آمده از محوطهباستاني جيرفت،نشان ميدهد که ساکنان اين محوطه،پنج هزار سال پيش [/rtl]
[rtl]مجسمههايي با دست و پاي متحرک و لولادار شبيهعروسکهاي خيمهشب بازي ميساختند.[/rtl]
[rtl]يوسف مجيدزاده سرپرست گروه کاوشهاي باستانشناسيجيرفت دراينباره گفت:«طي کاوشهاي باستانشناسي انجام شده در [/rtl]
[rtl]جيرفت و همچنين در ميان اشياي باستاني کشف شده ازقاچاقچيان بخشهايي از تعدادي مجسمه شبيه به عروسکهاي خيمهشب [/rtl]
[rtl]بازي به دست آمده که دست و پاي آنها از بدن جداستو احتمالا به وسيله ميلهاي آهني اجزاي بدن آنها به هم وصل ميشده [/rtl]
[rtl]است.»وي گفت:«اين مجسمههاي لولايي که دست و پايآنها هم حرکت ميکرده از جنس سنگ مرمر بوده که در اندازههاي 35 [/rtl]
[rtl]تا 40 سانتيمتر ساخته شدهاند.»[/rtl]
[rtl]به گفته مجيدزاده اين مجسمهها که به شکل انسان وحيوان ساخته ميشدهاند در محوطههاي باستاني جيرفت استان کرمان جاي [/rtl]
[rtl]گرفتهاند.اين محوطههاي باستاني که در هزاره سومپيش از ميلاد آثار ارزشمندي را در خود جاي دادهاند،جزو غنيترين [/rtl]
[rtl]محوطههاي باستاني جهان محسوب ميشوند.در طولرودخانه هليلرود تاکنون بيش از 100 محوطه باستاني شناسايي شده است.[/rtl]
[rtl]مجيدزاده،همچنين با اشاره به اينکه هنر حکاکي وسنگتراشي مردم جيرفت از هنر مجسمهسازي آنها بسيار قويتر بوده است،در [/rtl]
[rtl]مورد مجسمههاي ديگر شناسايي شده از اين محوطهگفت:«به جز مجسمههاي لولايي نوعي ديگر از مجسمهها نيز در اين محوطه [/rtl]
[rtl]شناسايي شدهاند که از جنس سنگ کولريت هستند ويکتکه ساخته ميشدند.»[/rtl]
|