"شعر نو از فروغ فرخزاد" - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: "شعر نو از فروغ فرخزاد" (/showthread.php?tid=111845) |
"شعر نو از فروغ فرخزاد" - Dead Silence - 26-05-2014 چون سنگها صدای مرا گوش میکنی سنگی و ناشنیده فراموش میکنی رگبار نو بهاری و خواب دریچه را از ضربه های وسوسه مغشوش می کنی دست مرا که ساقه سبز نوازش است با بر گ های مرده هم آغوش میکنی گمراه تر از روح شرابی و دیده را در شعله می نشانی و مدهوش میکنی ای ماهی طلایی مرداب خون من خوش باد مستیت که مرا نوش میکنی تو دره بنفش غروبی که روز را بر سینه می فشاری و خاموش میکنی در سایه ها فروغ تو بنشست و رنگ باخت او را به سایه از چه سیه پوش میکنی؟ RE: "شعر نو از فروغ فرخزاد" - masuooood - 26-05-2014 تمام روز را در آئینه گریه میکردم بهار پنجره ام را به وهم سبز درختان سپرده بود تنم به پیلهء تنهائیم نمیگنجید و بوی تاج کاغذیم فضای آن قلمرو بی آفتاب را آلوده کرده بود نمیتوانستم ، دیگر نمیتوانستم صدای کوچه ، صدای پرنده ها صدای گمشدن توپهای ماهوتی و هایهوی گریزان کودکان و رقص بادکنک ها که چون حبابهای کف صابون در انتهای ساقه ای از نخ صعود میکردند و باد ، باد که گوئی در عمق گودترین لحظه های تیرهء همخوابگی نفس میزد حصار قلعهء خاموش اعتماد مرا فشار میدادند و از شکافهای کهنه ، دلم را بنام میخواندند |