گزیده اشعار اکبر اکسیر - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: گزیده اشعار اکبر اکسیر (/showthread.php?tid=110981) |
گزیده اشعار اکبر اکسیر - امیررضا* - 24-05-2014 شاعر طنز پرداز
ازآجیل سفره عید چند پسته لال مانده است آنها که لب گشودند؛خورده شدند آنها که لال مانده اند ؛می شکنند دندانساز راست می گفت: پسته لال ؛سکوت دندان شکن است ! اکبر اکسیر من تعجب می کنم چطور روز روشن دو ئیدروژن با یک اکسیژن؛ ترکیب می شوند وآب ازآب تکان نمی خورد! اکبر اکسیر پزشکان اصطلاحاتی دارند که ما نمی فهمیم ما دردهای داریم که آنها نمی فهمند نفهمی بد دردی است خوش به حال دامپزشکان! اکبر اکسیر بهزیستی نوشته بود: شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد پدر یک گاو خرید و من بزرگ شدم اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت جز معلم عزیز ریاضی ام که همیشه میگفت: گوساله ، بتمرگ! اکبر اکسیر شير مادر، بوي ادكلن ميداد دست پدر، بوي عرق (گفتم بچهام نميفهمم) نان، بوي نفت ميداد زندگي، بوي گند (گفتم جوانم نميفهمم) حالا كه بازنشسته شدهام هر چيز، بوي هر چيز ميدهد، بدهد فقط پارك، بوي گورستان و شانه تخم مرغ، بوي كتاب ندهد! اکبر اکسیر با اجازه محیط زیست دریا، دریا دکل میکاریم ماهیها به جهنم! کندوها پر از قیر شدهاند زنبورهای کارگر به عسلویه رفتهاند تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند جه سعادتی! داریوش به پارس مینازید ما به پارس جنوبی! اکبر اکسیر نيروي جاذبه شاعران را سر به زير كرده است بر خلاف منجّمها كه هنوز سر به هوايند تمام سيبها افتادهاند و نيوتن، پشت وانت سيبزميني ميفروشد آهاي، آقاي تلسكوپ! گشتم نبود، نگرد نيست! اکبر اکسیر مثل روزنامهها، اول همه را سر كار ميگذارند بعد آگهي استخدام ميزنند بچههاي وظيفه، يا شاعر شدهاند يا خواننده! خدا را شكر در خانه ما، كسي بيكار نيست يكي فرم پر ميكند، يكي احكام ميخواند يكي به سرعت پير ميشود و آن يكي مدام نق ميزند: مردهشور ريختت را ببرد چرا از خرمشهر، سالم برگشتي؟ اکبر اکسیر تعطیلات نوروز به کجا برویم پدر از بیپولی گفت و قسطهای عقبمانده مادر از سختی راه و بیخوابی و ملافه و حمام ساعت شد 12 نصف شب گفتیم برویم سر اصل مطلب یکی گفت برویم شیراز دیگری گفت نهخیر مشهد ساعت شد 5 صبح مادر گفت بالاخره کجا برویم پدر گفت برویم بخوابیم! دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. اکبر اکسیر جهان در اول دایره بود بعد از تصادف با یک کفشدوزک ذوزنقه شد تا در چهار گوشه ناهمگون آن بنشینیم و برای هم پاپوش بدوزیم! و شانه تخم مرغ، بوي كتاب ندهد! اکبر اکسیر من تعجب می کنم به گزارش خبرگزاری پارس میراث فرهنگی به وزارت نیرو پیوست بانک پاسارگاد- شعبه تخت جمشید وام ازدواج می دهد استخر,نام سابق دشت مرغان است به همت کارشناسان داخلی مقبره کوروش به جکوزی مجهز می شود شعار هفته: آب آبادانی ست – نیست ! اکبر اکسیر رخش،گاری کشی می کند رستم ،کنار پیاده رو سیگار می فروشد سهراب ،ته جوب به خود پیچید گردآفرید،از خانه زده بیرون مردان خیابانی برای تهمینه بوق می زنند ابوالقاسم برای شبکه سه ،سریال جنگی می سازد وای... موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند!! اکبر اکسیر این پارک پارکینگ می شود این درخت ،تیر برق این زمین چمن ، آسفالت و من که امروز به اصطلاح شاعرم روزی یک تکه سنگ می شوم با لوح یادبودی بر سینه درست،وسط همین میدان اکبر اکسیر مواظب وسایلتون باشین! من بودم و جمشید و یک پادگان چشم قربان! از سلمانی که برگشتیم سرباز شدیم در تخت های دوطبقه، خوابهای مشترک دیدیم یک روز که من نبودم تخت جمشید را غارت کرده بودند! اکبر اکسیر شب خیرات مادر ،یک ریز دعای باران خواند نزدیک های صبح رود کنار خانه پر شد از روی پل گذشت یواشکی به اتاق رفت پدر غسل ارتماسی کرد مادر ادامه داد: واجِب قریه اِلی ا... و ما به خیر و خوشی یتیم شدیم! اکبر اکسیر در راه کشف حقیقت سقراط به شوکران رسید مسیح به میخ و صلیب ما نه اشتهای شوکران داریم نه طاقت میخ و صلیب پس بهتر است بجای کشف حقیقت برگردیم و کشکمان را بسابیم! دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. اکبر اکسیر صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم از شما چه پنهان ما از درون زنگ زدیم! اکبر اکسیر منبع=http://jomalatziba.blogfa.com |