تنهايي.... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: تنهايي.... (/showthread.php?tid=10722) |
تنهايي.... - Armina - 30-06-2012 تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست ...
تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست ... تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم ... تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست ... تنهايي را دوست دارم زيرا.... در کلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد... RE: تنهايي.... - melodi+ - 03-07-2012 کمکم تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت. ا...ینکه عشق تکیهکردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر. و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند و هدیهها، عهد و پیمان معنی نمیدهند. و شکستهایت را خواهی پذیرفت سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه و یاد میگیری که همهی راههایت را همامروز بسازی که خاک فردا برای خیالها مطمئن نیست و آینده امکانی برای سقوط به میانهی نزاع در خود دارد کم کم یاد میگیری که حتی نور خورشید میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری. بعد باغ خود را میکاری و روحت را زینت میدهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد. و یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی... که محکم هستی... که خیلی میارزی. و میآموزی و میآموزی با هر خداحافظی یاد میگیری...! RE: تنهايي.... - ...Sara SHZ... - 04-07-2012 چه شبی است امشب
همه مجنون شده اند یا شاید دنیا وارون شده است صدای ساز سکوت تا آن طرف دیوار اشک به بلندی فریاد مرگ به گوش اهالی شهر تنهایی میرسد چه غمی دارد امشب این شب موج نگاه ملتمس بی کسی پشت همه غروز را می کوباند و دم سرد خستگی شکوفه های نورانی عشق را کمر شکسته می کند همه از این آشوب خسته اند خسته.... RE: تنهايي.... - melodi+ - 04-07-2012 تنهایی من قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست. چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی! که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری… RE: تنهايي.... - Armina - 04-07-2012 باتو بودن را ترجیح میدادم به هرچیز...
اما حالا تنهایی را ترجیح میدهم تا با توبودن... لیاقتت همینه.... RE: تنهايي.... - melodi+ - 04-07-2012 نبودنت هستیمو نابود میکرد ولی حالا بودنت . . . میشه نباشی ؟ RE: تنهايي.... - *mahya* - 04-07-2012 وزی خیانت به عشق گفت:دیدی؟من بر تو پیروز شده ام. عشق پاسخی نداد. خیانت بار دیگر حرفش را تکرار کرد. ولی باز هم از عشق پاسخی نشنید. خیانت با عصبانیت گفت:چرا جوابی نمی دهی؟ سپس با لحنی تمسخر آمیز گفت:انقدر بار شکست برایت سنگین بوده است که حتی توان پاسخ هم نداری؟ عشق به آرامی پاسخ داد:تو پیروز نشده ای. خیانت گفت:مگر به جز آن است که هر که تو آن را عاشق کرده ای من به خیانت وا داشته ام؟ عشق گفت:آنان که عاشق خطابشان می کنی بویی از من نبرده اند. چرا که عاشقان هرگز مغلوب تو نمی شوند RE: تنهايي.... - melodi+ - 04-07-2012 وقتی کسی حالش بده بهش نگيد ای بابا اينم می گذره . . . شما زندگی اون آدم رو از وقتی به دنيا اومده تجربه نکرديد! دستش رو بگيريد. . . بغلش کنيد. . . سکوت کنيد . . . RE: تنهايي.... - Armina - 18-08-2012 چوپان قصه ی ما دروغگو نبود ،
او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ سرمیداد ، افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد و در پی گرگ بودند و در این میان فقط گرگ فهمید که چوپان تنهاست. RE: تنهايي.... - Armina - 14-09-2012 کاش مي شد فرياد بزنم… پايان!
دلم خيلي گرفته….! اينجا نمي توان به کسي نزديک شد! آدمها از دور دوست داشتني ترند... |