انجمن های تخصصی  فلش خور
رشـــد وزیــبــآیــی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: رشـــد وزیــبــآیــی (/showthread.php?tid=105938)



رشـــد وزیــبــآیــی - ғдф!ทд ^ــ^ - 05-05-2014

سال های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه ی کوچک بود.
دانه دلش می خواست به چشم بیاید اما نمی دانست چگونه. گاهی سوار باد می شد و از جلوی چشم ها می گذشت. گاهی خودش را روی زمینه ی روشن برگ ها می انداخت و گاهی فریاد می زد و می گفت: من هستم، من این جا هستم. تماشایم کنید. اما هیچ کس جز پرنده هایی که قصد خوردنش را داشتند یا حشره هایی که به چشم آذوقه ی زمستان به او نگاه می کردند، کسی به او توجه نمی کرد.
دانه خسته بود از این زندگی ، از این همه گم بودن و کوچکی خسته بود . یک روز رو به خدا کرد و گفت: نه، این رسمش نیست. من به چشم هیچکس نمی آیم. کاشکی کمی بزرگتر، کمی بزرگتر مرا می آفریدی.
خدا گفت:  اما عزیز کوچکم! تو بزرگی، بزرگتر از آن چه فکر می کنی. حیف که هیچ وقت به خودت فرصت بزرگ شدن ندادی. رشد ماجرایی است که تو از خودت دریغ کرده ای. راستی یادت باشد تا وقتی که می خواهی به چشم بیایی، دیده نمی شوی. خودت را از چشم ها پنهان کن تا دیده شوی.
دانه ی کوچک معنی حرف های خدا را خوب نفهمید اما رفت زیر خاک و خودش را پنهان کرد. رفت تا به حرف های خدا بیشتر فکر کند. سالهای بعد دانه ی کوچک، سپیداری بلند و باشکوه بود که هیچکس نمی توانست ندیده اش بگیرد؛ سپیداری که به چشم همه می آمد.
رشـــد وزیــبــآیــی 1
گـــآهـــی بــرآی دیـــده شـــدن بـآیـــد اُز چشــمــ هــآ پنــهــآن شـــد
گــآهـــی بــرآی اینــکـــه کســی بشـــیـمـ ،چیــــزی بشــیــمـ
دیـــده بشـــیـــمـ بــآیـــد پـــوشــیـــده بشیـــمـ
دیـــده نشــیـــمـ!
فـــرصتـــ رشـــد وبــزرگــ شــدن رو بـــه خـــودتـــون بـــدیــد!
یــآدمـــون بـــآشـــه:
پــــوشـــیـــدگـــی دوآمـــی بـــرآی [sup]رشـــد وزیــبــآیــی[/sup] ســتـــ!