انجمن های تخصصی  فلش خور
قتل دختر جوان پس از آشنايي در پارتي شیطانی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42)
+---- انجمن: حوادث (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=77)
+---- موضوع: قتل دختر جوان پس از آشنايي در پارتي شیطانی (/showthread.php?tid=102753)



قتل دختر جوان پس از آشنايي در پارتي شیطانی - رکسانا h/2 - 21-04-2014

قتل دختر جوان پس از آشنايي در پارتي شیطانی

جوان ۲۶ ساله اي که پس از آشنايي با دختري در يک پارتي شيطاني با وي ازدواج کرده و چند ماه بعد نيز به دليل اختلافات شديد خانوادگي او را به قتل رسانده بود، پنجشنبه گذشته در حضور قاضي ويژه قتل عمد و پزشک قانوني، ماجراي جنايت خود را تشريح کرد.

متهم اين پرونده جنايي که داراي مدرک تحصيلي کارشناسي ارشد است در حالي که دستبندهاي آهنين بر دستانش گره خورده بود در محل ارتکاب قتل، مقابل دوربين قوه قضاييه ايستاد.

او با توصيه «قاضي موحدي راد» مبني بر اين که مواظب اظهارات خود باشد و حقيقت ماجرا را بيان کند لب به سخن گشود و پس از معرفي خود گفت: چند ماه قبل از وقوع اين حادثه با نامزدم در يک مجلس پارتي آشنا شدم و با هم ازدواج کرديم اما هميشه حرکات و رفتار و معاشرتش با دوستان ناباب عذابم مي داد. خانواده ام راضي به اين ازدواج نبودند ولي باز هم من با او ازدواج کردم چون او دختر خيلي زيبايي بود. به خاطر همين مسائل با هم اختلافات شديدي داشتيم.

اين گزارش حاکي است: متهم به قتل در حالي که سعي مي کرد اظهارات قبلي خود را در حضور قاضي ويژه قتل عمد و کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي به نوعي زيرکانه انکار کند، درباره چگونگي وقوع جنايت ادامه داد: پدرم فوت کرده است و مادرم نيز به همراه ديگر نزديکانم براي خريد از منزل بيرون رفته بود و من در خانه تنها بودم که نامزدم دير وقت به خانه آمد و در پاسخ من که پرسيدم کجا بودي؟ گفت: با دوستانم به طرقبه شانديز رفته بودم. به همين خاطر مشاجره ما شروع شد و او در اين حال به پدر و مادرم توهين کرد. البته او هميشه مرا تحقير مي کرد ولي اين بار از توهين هايش خيلي ناراحت شدم. در اثناي مشاجره لفظي او از جايش بلند شد و به سمت دستشويي رفت که ناگهان پايش روي سراميک هاي منزل سر خورد و به زمين افتاد. نمي دانم چطور شد که يک لحظه شيطان در جلدم نفوذ کرد من هم به طرف او رفتم و در حالي که روي زمين افتاده بود با هر دو دستم گلويش را حدود ۱۵ تا ۲۰ دقيقه فشار دادم که ديگر تکان نمي خورد البته نمي دانم وقتي من دستم را روي گلويش گذاشتم او به خاطر اصابت به زمين مرده بود يا نه!

وقتي متهم اين اظهارات را مطرح کرد مقام قضايي از او پرسيد: پاي نامزدت دقيقاً در کجا سر خورد که او نقطه اي از منزل را نشان داد اما محل سقوط را در نقطه ديگري نشان داد. در اين هنگام قاضي موحدي راد از وي سوال کرد: آيا وقتي همسرت به زمين افتاد از سر، گوش يا بيني او خون آمد و يا دچار تشنج شد که متهم پاسخ منفي داد.

در ادامه بازسازي صحنه جنايت، دکتر ناصر غروبي (پزشک باتجربه قانوني) که در محل حضور داشت خطاب به قاضي ويژه قتل عمد گفت: از نظر پزشکي اظهارات متهم با واقعيت انطباق ندارد.

سپس متهم در پي درخواست مقام قضايي براي توضيح ادامه ماجرا گفت: وقتي گلويش را رها کردم مدتي کنارش نشستم و پشيمان شدم که اين چه کاري بود کردم. در اين حال دوستم که قبلاً با او تماس گرفته بودم به دنبالم بيايد، زنگ زد و گفت: من کنار منزل منتظرت هستم، مي خواستم با او دور بزنم چون حالم خوب نبود. جسد را به داخل اتاق بردم و رفتم. شب که بازگشتم ديدم جنازه تکان نخورده است. صبح هم سر کارم رفتم و بعدازظهر پرايد دوستم را گرفتم و جسد را داخل ملحفه اي پيچيدم و آن را در صندوق عقب پرايد گذاشتم و بعد هم به طرف جاده آسيايي رفتم. در نزديکي روستاي منزل آباد قصد داشتم جسد را کنار يک درخت توت بگذارم که چشمم به حفره اي مانند حوضچه افتاد. جسد را از سوراخ حوضچه رها کردم و ديگر هم به آن منطقه نرفتم. وقتي پدر و مادر همسرم نگران شدند به خاطر اين که به من مشکوک نشوند به همراه آنان براي اعلام مفقودي به پليس آگاهي رفتم تا اين که کارآگاهان به من مظنون شدند و مرا دستگير کردند اما جسد را من نسوزانده ام.

اين گزارش حاکي است: در ابتداي بازسازي صحنه جنايت نيز افسر پرونده خلاصه اي از ماجراي قتل دختر ۲۱ ساله و چگونگي دستگيري متهم را تشريح کرد و در پايان «قاضي موحدي راد» دستور انتقال متهم به زندان را صادر کرد تا اين پرونده جنايي ديگر مراحل قانوني را طي کند.