انجمن های تخصصی  فلش خور
داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ (/showthread.php?tid=100368)



داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - ♪♫ ¥MËLØÐ ♪♫ - 08-04-2014

چشمتون روز بد نبینه.چند وقت پیش تو بیمارستان بودیم که یه پسر جوونی رو با عجله آوردن تو اورژانس.
از یکی از همراهاش پرسیدم که چش شده بود؟اونم گفتش که آقا این جوون عاشق یه دختری شده بود و خیلی اینو میخواست.
دختره هم اینو خیلی میخواست و قرار بود با هم ازدواج کنن.
حتی قرار مدار عروسیشونم گذاشته بودن.
که یهو دختره زد زیر همه چیو با یه پسر دیگه ای گذاشت رفت.این بیچاره هم تا اینو شنید حالش اصلا یه جور دیگه ای شد.
پا شد رفت ۱۰۰ccبه خودش بنزین تزریق کرد و حالو روزش شد این….
آقا بگذریم پسره که تو اغما بود بعده دو هفته به هوش اومد.ما هم تو بیمارستان بودیم که یه دختر جوونی اومد با یه دسته گل رفت تو اتاق پسره واسه ملاقات.
پسره تا چشاشو باز کرد دید بله همون خانومیه که اینو قال گذاشته و رفته .خلاصه آقا پسره که خون جلوی چشاشو گرفته بود دستشو انداخت و یه چاقویی که واسه باز کردن در کمپوت بغل دستش بود رو برداشت و سرم هارم از روی دستش کند و افتاد دنبال دختره.
دختره هم که خیلی ترسیده بود با یه جیغ وحشتناک از اتاق زد بیرون و پشت سرش هم پسره با یه چاقویی تو دستش….
پسره دختره رو دنبال کرد تا رسید به ته سالن بیمارستان. وقتی که دید هیچ راه فراری نداره تسلیم شد و خودشو به دیوار سالن تکیه داد و در حالی که به شدت گریه میکرد با حالت التماس به پای پسره افتاده بود که یهو پسره چاقو رو برد بالا تا بکوبه به قلب دختره…..

بازم چشمتون روز بد نبینه….



پسره چون فقط ۱۰۰ccبه خودش بنزین زده بود یهو بنزین تموم کرد و افتاد رو زمین……!!!!



در ضمن بنده عمه ندارمBig Grin به روح هم اعتقادی ندارمTongueConfuseds32:Confuseds32:Confuseds32:



RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - ℙ@я☤ᾔ@ℨ - 03-06-2015

خو عمه نداری ب روحم اعتقاد نداری
ولی ننه ک داری
پس .........
استغفرالله
بذارید دهنم بسته بمونه


RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - عسل شیطون - 17-06-2015

بی...................................ررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر​رررررر
خـ............................................رررررررررررررررررررر


RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - adminSurd Girl # - 26-06-2015

عزیزم عمه نداری ننه ک درای
Big Grin


RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - caran - 16-07-2015

ایییییییییییییییییییییییی


RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - عاغامحمدپارسا:الکی - 17-07-2015

لایییییییییییییییییک


RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - Silver Sun - 21-09-2015

پاک اسکل شدیم|:



RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - 尺ξžά - 09-10-2015

 لایک ه


RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - جوجه کوچول موچولو - 09-10-2015

ینی من موندم چرا +18 رو زدی


RE: داستان یک تراژدی دردناک و عاشقانه ۱۸+ - shirin.bala - 09-10-2015

کثااااااافت خخخخخخخخخ لایک