- گفتگو آزاد نسخه 327 - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +---- انجمن: بحث و گفتگو (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=36) +---- موضوع: - گفتگو آزاد نسخه 327 (/showthread.php?tid=270903) صفحهها:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
|
RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - امیرحسین - 28-11-2018 به قول یکی چ بحثایی (: RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - Actinium - 29-11-2018 خب تو این چند هفته اگر حرفی زدم ناخوداگاه که باعث ناراحتی کسی شد بازم باید بگم عذر می خوام. من هیچ وقت به قصد دلخور کردن کسی حرفی رو نمی زنم. حرف هام همه در لحظه خلق می شه و در همون لحظه هم دفن می شه. یعنی روی لحظه سیال و جاریه. بخصوص باید از مدیرای عزیز و علی الخصوص کوروش یک عذرخواهی دیگه بکنم اگه چیزی گفتم که جدی تلقی کردن. البته جایی نمی خوام برم همین جا هستم فقط چون ممکنه دیگه کمتر فرصت کنم توی بحث ها شرکت کنم گفتم. درود بر شما RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - Actinium - 29-11-2018 تو مدرسه هیچ وقت انشائام رو جرئت نداشتم بخونم. یعنی عمدا مجبور بودم چرندش کنم معلم بهم نگه کی کمکت کرده. هر وقت انشام رو می خوندم معلم بهم می گفت کی کمکت کرده. من می گفتم هیشکی. باور که نمی کرد. کلاس پنجم دبستان یک بار یک مسابقه داستان نویسی بود. اسم شخصیت های داستانم رو "لانی" و "دانی" گذاشته بودم. بعد وقتی بردم دفتر تحویل بدم مدیر گوشم رو گرفت گفت این چه اسم های جلفیه روی این شخصیت ها گذاشتی؛ برو بذار علی و زهرا. من هم کلا آدم نازک نارنجی ای بودم با گریه پوشه نوشته رو با هم پاره کردم ریختن تو سطل. هنوز یادم نمی یاد اون روز دقیقا چی نوشته بودم. حتی فلسفه اینکه اسم لانی و دانی را انتخاب کردم یادم نمی یاد. ولی می دونم یه خواهر و برادر بودن تو یتیم خونه که از هم جدا می شن. وبعدا با یک نشونه هم رو پیدا می کنن. یکی می رفت توی جنگل و یکی پیش یک خانواده. نمی دونم. ولی فکر کنم از داستان الیور تویست ناخودآگاه الهام گرفته بودم که خواهرم برام خونده بود چند سال قبل. ولی خب این حس جدایی میان اضداد عالم میان قطب های مخالف هستی همیشه انگار توی من نهادینه بود. اینکه از هم دایم دور می یفتن و تا ابد باید رد هم بدوند و از قضا هرگز هم به هم نمی رسن... اینکه الان یاد این ها افتاد واسه اینه که دارم ترانه "آرزو" از محسن چاوشی رو گوش می کنم. این ترانه من رو یاد اون حسی که توی داستان داشتم می ندازه...انگار از همون حس ناشی شده باشه.. این بچه لاک پشت نگون بخت سالهاست از تخم در می آید و سوی تو می دود اما مقدر است که در آخرین قدم یعنی در آستانه دریا دمر شود... RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - Đęąđ.ğïřł - 29-11-2018 دوستان تو تایپک های دیگه مشغولن اینجا غریب افتاده RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - محمّد - 29-11-2018 (27-11-2018، 20:58)zahra222 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.سلام. معمولا تو گ.آ سلام نمیدن چون بی جواب میمونه. (29-11-2018، 2:26)Actinium نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. یه لحظه فکر کردم میخوای خودکشی کنی RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - امیرحسین - 29-11-2018 @Actinium چقد طولانی تایپ میکنی :/ RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - Đęąđ.ğïřł - 29-11-2018 هعییی RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - Actinium - 29-11-2018 جدا تایپ های من تو طولانی می زنه؟ اینکه به نسبت سایر متن هام خیلی کوتاه بود... این ماحصل دو هفته کاره: RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - вαнαr - 30-11-2018 سلام خوبین ؟ RE: - گفتگو آزاد نسخه 327 - †ᴾᴼᴵˢᴼᴺ† - 30-11-2018 سلام تو خوبی! ×__× |