![]() |
جلسه محاكمه عشق بود - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: جلسه محاكمه عشق بود (/showthread.php?tid=9598) |
RE: جلسه محاكمه عشق بود - *Nafas* - 12-03-2013 ما همه با زندگی معامله می کنیم …! با خودمان هم معامله میکنیم و با کسانی که دوستشان داریم هم …! اگر نبخشی ، نمی بخشم خیانت کنی ، خیانت میکنم بدی کنی ، بدی میکنم دروغ بگویی ، دروغ می گویم و همیشه کوچک می مانیم ؛ بدون تجربه ی زندگی بالاتر و آرمانی تر …! این را بدانیم که با خوب ، خوب بودن هنر نیست ... RE: جلسه محاكمه عشق بود - ICe Angele - 12-03-2013 وقتـــــــي کســـي تو را .. عاشقانـــــــه ... دوســــت دارد .. شيوه ي بيــان اســــــم تـو .... در صداي او متفاوت است ! و تــــو ... مـــــــي دانـــــــي که نامت .. در لبهـاي او ايـــمــــــن است…!! RE: جلسه محاكمه عشق بود - *Nafas* - 12-03-2013 خدای عاشقانِ خسته، دل شکسته!
تو میدانی چقدر سخت است ساده بودن و ساده ماندن در دنیای آدمکها، نقشها، نقابها، ادعاها و چه جرم بزرگیست سادگی! که اینگونه تنِ نحیفِ عشق به درد میآید… تو را قسم به اشکهای لرزانِ آن دلِ ساده که ساده شکست تو را قسم به نگاهِ نگرانِ چشمهای منتظر به راه تو را قسم به سادگیِ آن “اسمِ سه حرفی” تو را به “عشق”، به “اشک”، تو را به “خدا” قسم هوایِ سادگانِ عاشقات را داشته باش… RE: جلسه محاكمه عشق بود - ICe Angele - 12-03-2013 می گویند : شاد بنویس...!! نوشته هایت درد دارند...!! و من یاد مردی می افتم ، که با ویالونش...!! گوشه ی خیابان شاد میزد...!! اما با چشمهای خیس...! RE: جلسه محاكمه عشق بود - *Nafas* - 12-03-2013 آن روزها شوری بود و صدایی حتی در سکوت آن روزها هیاهوی زندگی بود آن روزها بودند؛ایمان داشتم که بودند این روزها نه شوری مانده ، نه هیاهویی این روزها سکوت زندگی هست ولی شک دارم که صدایی باشد این روزها فقط هستند و من شک دارم به این "روزها" RE: جلسه محاكمه عشق بود - ÐeaÐ GiЯl - 12-03-2013 تــو خنـכه ـہــایتــــ رـآ بــآ כیگـرـآטּ تقسیمــ مے کنے ... مـَـטּ غـُصـّـہ ـہـآیمــ رـآ بــآ خــوכمــ (!) ایــטּ یعنے تنـہــآیے! خیــآلتــــ کہ همیشہ هستــــ ... اَمــّـــآ امـــروز ایـלּ כلــــ خــوכتـــُــ میخوآستــــ ! نہ خیـــآلتـــُــ .. RE: جلسه محاكمه عشق بود - *Nafas* - 12-03-2013 دنیای عجیبی شده است . . . برای دروغ هایمان ، خدا را قسم میخوریم ، و به حرف راست که میرسیم ؛ می شود جان ِ تــو… RE: جلسه محاكمه عشق بود - L.A.78 - 12-03-2013 میدونی خدا تو دنیات گاهی اوقات آدما به جایی می رسن که دلشون می خواد داد بزنن و بگن "بســـــــــــــــــــــــه دیگه نمی کشم" میدونی من به اونجا رسیدم صدای خورد شدنم رو حس می کنم اما عرضه ی فریــــــــــــــــــــــــــــــاد زدن ندارم شاید اگه داد بزنم سریع بیای ولی مثل آدمی شدم که می خواد داد بزنه و انگار یکی جلو دهنش رو گرفته واست نوشتم چون نتونستم داد بزنم حس بــــــــــــدی دارم تنهایی شکستن با وجود اینکه بدونی چند نفر دوست دارن خیلی بده اینکه فقط به خاطر اونا تحمل کنی و بازم مثل همیشه در جواب سوالاشون بگی خیلی خوبـــــــــــــــــم و بزنی زیر خنده تو دنیات ماسک زندگیت بهم چسبیده خدا RE: جلسه محاكمه عشق بود - ICe Angele - 12-03-2013 محمدرضا هی غـریبه!!! قیـافــت خیـــلی آشـناسـت. . . من و تـو قبلأ جـایــی همـدیگه رو ندیـدیـم؟ آهـان یـادم اومـد . . . یه روزایی . . . یه جاهایی. . . یه خاطـره هایی باهـم داشتیـم!! راستـی قبـل رفتـنت : دیـگه هیـچ حســی بهـت ندارم ... وقـتی دیدمــت دلـــم نلـــزیـد ... ایــنـم تـه مـونـده ی هـمون احسـاسـیه کـه بهــش خــندیــدی. . . خــواسـتم بــدونــی..!! RE: جلسه محاكمه عشق بود - *Nafas* - 12-03-2013 تیک تیک ثانیه ها در گوش دقایق می خوانند و...
دقایق برای ساعتها نجوا می کنند.... ساعتها، روزها را به بازی می گیرند و.... روزها ،ماه ها را و .... ماه ها..... سالها را واین چنین می شود که ایام می گذرد ومن روزهای بی قراری و دلتنگی و تنهاییم را باهزار روایت بی الفبا از حضور تو ترسیم می کنم و... می گویم:. . . انگار همین دیروز بود |