این حادثه حوالی ساعت 10:30 صبح یکشنبه در خیابان عدل در هسته مرکزی شهر دزفول اتفاق افتاد.

گفته می‌شود کسانی که قصد سرقت از خانه این پزشک را داشتند پس از ورود به خانه، با پسرخانواده درگیر شده و با شلیک گلوله وی را زخمی کرده‌اند. در این حادثه پسر پزشک از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به بیمارستان دزفول منتقل شده است.

فرماندار دزفول با تأیید این حادثه گفت: گروهی که ظاهراً قصد سرقت داشته‌اند وارد خانه این پزشک شده و هنگامی که با مقاومت فرزند خانواده روبه رو شدند به وی شلیک کردند.

 در حمله وحشیانه این مرد روانی در منطقه فاریاب، زن جوان بینی خود را به طور کامل از دست داده است. سیدآقا اندرابی از پلیس منطقه می‌گوید: حمله در روز یکشنبه گذشته بیست و هفتم دی ماه جاری انجام شده و بستگان این زن به پلیس گفته‌اند ضارب پس از ارتکاب به جرم به منطقه‌ای که گروهک تروریستی طالبان حضور دارند گریخته است.

مقام‌های وزارت بهداشت می‌گویند: زن جوان نیاز به جراحی ضروری بینی دارد اما این عمل جراحی در فاریاب امکانپذیر نیست. خشونت علیه زنان از سال‌ها پیش در کشورهایی چون افغانستان، پاکستان و هند رو به افزایش است.

به گزارش جام جم آنلاین ، فرماندهی انتظامی شهرستان گچساران از حادثه تیراندازی شب گذشته ،منطقه کارکنان گچساران خبر داد.

علی‌کرم بازیان امروز در جمع خبرنگاران اظهار کرد:طبق اطلاعات و گزارشات دریافتی شب گذشته در منطقه جنوبی کارکنان ،کوچه 10 جوانی 28 ساله با اسلحه ساچمه زنی اقدام به تیراندازی نموده است که این حادثه منجر به قتل دایی پسر تیرانداز شده است.

بازیان با اشاره به ساعت وقوع حادثه اعلام کرد:قاتل 29 ساله «الف ـ پ» ساعت یک شب به منزل دایی خود «م ـ م» مراجعه کرده و پس از مشاجره لفظی با وی با اسلحه ساچمه‌زنی وی را به قتل می‌رساند.

فرمانده انتظامی گچساران علت درگیری را اختلافات مالی عنوان کرد وگفت:بر اساس اعترافات قاتل دلیل اصلی مشاجره لفظی قاتل با مقتول اختلافات مالی بوده است که در این حادثه «الف ـ پ» با شلیک از اسحله ساچمه‌زنی به مقتول وی را مورد اصابت قرار داده که متأسفانه پس از اعزام به بیمارستان به دلیل شدت جراحات وارده «م ـ م» جان خود را از دست می‌دهد.

به گزارش جام جم آنلاین، روزهای پایانی هفته گذشته مردی همراه دختر 12 ساله‌اش با حضوردر پلیس فتای شهرستان سبزوار با طرح شکایتی گفت، نمی‌داند چه کسی عکس‌های خصوصی دخترش را در تلگرام و واتس‌آپ منتشر کرده و آبروی خانواده‌شان را به خطر انداخته و هر روز افراد مختلفی با خانه‌شان تماس می‌گیرند و خواهان ارتباط دوستی با فرزند وی هستند و مزاحمشان می‌شوند.
 
در این مرحله ماموران فتا به تحقیق از دختر 12 ساله شاکی پرداختند که او نیز گفته‌های پدرش را تائید و با تاکید بر این‌که نمی‌داند چه کسی این کار را کرده است، گفت بعد از این مزاحمت‌های اینترنتی، دیگر نمی‌خواهم به مدرسه بروم؛ چون دوستان و همکلاسی‌‌هایم نگاهشان به من تغییر کرده است. دیگر نمی‌خواهم به این زندگی ادامه دهم.
 
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، جستجوی پلیس فتا برای شناسایی و دستگیری متهم اینترنتی آغاز شد تا این که ماموران به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد، یک پسر دست به این کار زده است. با به دست آمدن مشخصات وی او تحت‌تعقیب پلیس فتا قرار گرفت و دو روز پیش در خانه‌اش در یکی از محله‌های شهرستان سبزوار دستگیر شد.
 
متهم که پسر 14 ساله‌ای بود با انتقال به پلیس فتا در بازجویی اظهارات ضدونقیضی بیان و ادعا کرد دختر 12 ساله را نمی‌شناسد. این در حالی بود که ماموران در بازرسی از گوشی تلفن همراه متهم، عکس‌های خصوصی دختر دانش‌آموز را کشف کردند.

در این مرحله متهم نوجوان به ناچار سکوت خود را شکست و به انتشار عکس‌های خصوصی دختر 12 ساله اعتراف کرد.

پسر نوجوان در اظهاراتش گفت: دو ماه پیش به‌طور اتفاقی با دختر 12 ساله در یکی از بوستان‌های شهر سبزوار آشنا شدم و ارتباطمان شکل گرفت.
 
در جریان دیدارهایمان در بوستان‌های شهر او را اغفال کرده و پس از جلب اعتمادش، از او عکس‌های خصوصی گرفتم. او هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد روزی این عکس‌ها را منتشر کنم. یک روز از او خواستم به خانه‌مان بیاید که خواسته‌ام را نپذیرفت و بعد از دعوا با من دوستی‌اش را قطع کرد و حتی تماس‌های تلفنی‌ام را نیز بی‌پاسخ گذاشت. برای این‌که از او انتقام بگیرم، عکس‌هایی را که از او تهیه کرده بودم، در تلگرام و واتس‌آپ منتشر کردم.
 
سرهنگ جواد جهانشیری، رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی با هشدار به خانواده‌ها ازآنها خواست اجازه ندهند فرزندانشان با هر فرد غریبه‌ای ارتباط دوستی برقرار کنند و به راحتی فریب این افراد را بخورند و در دام آنها گرفتار شوند. از دختران نوجوان نیز می‌خواهیم براحتی به غریبه‌ها اطمینان نکنند و عکس‌های خصوصی خود را در اختیار آنها قرار ندهند تا مورد سوءاستفاده قرار نگیرند.

رامین که از کرده خود پشیمان بود گفت: پدر و مادرم هر دو تحصیلکرده هستند. هیچ کم و کسری هم در زندگی ندارم  و هر چه خواسته ام خانواده ام مهیا کرده‌اند. نمی‌دانم چرا چنین فکر احمقانه ای به سرم زد و با خرید یک دست لباس کامل زنانه ،خودم را به شکل یک زن در آوردم و برای زنان ایجاد مزاحمت می‌کردم.

پسر دانشجو افزود: پدر و مادرم با هم اختلاف نظرهای زیادی داشتند.  مادرم زنی سختگیر بود و از طرفی پدرم از نظر اعتقادی و باورهای زندگی 180 درجه با مادرم اختلاف نظر دارد .  او می‌گوید آدمیزاد باید آزاد زندگی کند و نباید هیچ محدودیتی در زندگی داشته باشد. آنها به خاطر همین اختلاف نظر‌ها همیشه با هم درگیر بودند.

  همین حرف‌ها و سختگیری‌های مادر و تمسخرهای پدرم باعث شد دچار دوگانگی شوم.با خودم درگیر بودم که چرا ما باید مرز تعادل را حفظ کنیم. مانده بودم که حق را به کدام یک از آنها بدهم؛ پدرم راست می‌گوید یا مادرم؟ این سؤالی بود که ذهنم را به خودش درگیر می‌کرد.
هیچ وقت ننشستند و بگویند خوب و بدهای این دنیای جدید چیست و چه تهدیدهایی در صورت استفاده نادرست می‌تواند داشته  باشد.

دیگر از این دعواهای تکراری خسته شده بودم. البته در همه این مدت به طور مخفیانه با شبکه‌های مجازی تلفن همراه در ارتباط بودم و حتی می‌دانستم پدرم هم در این شبکه‌ها پایبند مسائل اخلاقی نیست.

ما به مسافرت آمدیم. نمی‌دانم در اینجا چرا چنین حماقتی کردم .

  هشتمین روز از ماه بهمن سال‌جاری بود که زن جوانی در حالی که مضطرب و نگران بود و کودکی نیمه جان را در آغوش گرفته بود به بیمارستان بوعلی ساری مراجعه کرد.

وضعیت جسمانی کودک مجروح چنان وخیم بود که پزشکان بلافاصله دستور بستری شدن او را در بخش مراقبت‌های ویژه صادر کردند.  در حالی که تلاش‌های تیم پزشکی برای بازگرداندن پسر بچه به زندگی آغاز شده بود او همچنان بی‌حرکت روی تخت بیمارستان افتاده بود و هشیاری‌اش هر لحظه کمتر می‌شد.
 
زن جوان در حالی که خود را مادر کودک معرفی می‌کرد مدعی بود که پسرش در جریان بازی‌های بچگانه زمین خورده و دچار جراحات شده است.
 
با گذشت چند روز از بستری شدن کودک سه ساله در بیمارستان مرد جوانی به آنجا مراجعه کرده و ادعا کرد که پدر کودک بوده و باید درباره علت وقوع این حادثه برای بچه‌اش بررسی‌های دقیق صورت گیرد.  بدین ترتیب بود که پای پلیس جنایی مازندران به پرونده باز شده و پرده از یک حادثه هولناک برداشته شد.
 
در حالی که 11 روز از ماجرای انتقال پسر بچه به بیمارستان و بستری شدن او می‌گذشت، وی بی‌آن‌که چشمانش را باز کند با زندگی وداعی تلخ داشت و در آغوش مرگ آرام گرفت.
 
بدین ترتیب با دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای ساری تحقیقات پلیس آگاهی درباره علت و چگونگی وقوع این حادثه در دستور کار قرار گرفت.
 
در این تجسس‌ها بود که مشخص شد هویت قربانی حادثه محمد حسین بوده و او با اصابت جسم سخت به سرش بی‌هوش شده و در بیمارستان جان سپرده است.
 
در همین راستا پدر قربانی حادثه از سوی پلیس مورد بازجویی قرار گرفت. وی در این باره گفت: 7 سال پیش با این زن آشنا شده و با هم ازدواج کردیم. بعد از مدتی با هم دچار اختلاف شدیم اما تصور می‌کردیم با تولد نوزادی زندگی روی خوشش را به ما نشان خواهد داد. محمد حسین که به دنیا آمد، باز هم تغییرات زیادی در وضعیت ما به وجود نیامد تا اینکه یک ماه پیش بعد از جر وبحث‌های طولانی زندگی مان به بن‌بست خورد و از هم جدا شدیم.
 
همسرم بعد از این اتفاق بی‌اطلاع از ما محل زندگی‌اش را تغییر داد و تنها به تلفن‌های پدرم جواب می‌داد. من حدود یک ماهی از وضعیت بچه‌ام بی‌خبر بودم تا اینکه یکی از آشنایانمان همسرم را در بیمارستان دیده و از ماجرای رخ داده برای فرزندم اطلاع پیدا کرده و به من اطلاع داد. به نظرم این ماجرا یک اتفاق ساده نبوده و احتمالاً عامل وقوع آن همسرم است.  با توجه به این اظهارات جسد بی‌جان قربانی حادثه برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد.
 
متخصصان پزشکی قانونی در جریان بررسی‌ها و کاوش‌های دقیق خود اعلام کردند که علت مرگ محمد حسین خونریزی مغزی ناشی از اصابت جسم سخت به سرش بوده است.  در گزارش پزشکی قانونی همچنین آمده است که آثاری از سوزانده شدن قسمت‌هایی ازبدن، ساییدگی در ساعد، کبودی لاله گوش، خراشیدگی صورت، ‌آثار ضرب دیدگی در شانه‌ها و کتف و سوختگی‌های عمیق در برخی از قسمت‌های پا دیده می‌شود.
 
بر اساس اعلام پزشکان قانونی همچنین برخی از جراحت‌ها و کبودی‌ها حکایت از آن دارد که مدت طولانی از وقوع آن می‌گذرد.  با توجه به این اعلام نظر بود که به دستور بازپرس پرونده فاطمه مادر 26 ساله قربانی حادثه بازداشت شد و تحت تحقیق قرار گرفت.  جزئیات تکمیلی این حادثه هنوز از سوی بازپرس پرونده منتشر نشده است و تحقیقات در این باره ادامه دارد.