![]() |
رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ (/showthread.php?tid=288727) |
RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - _sehun_ - 27-09-2020 خب مگه نگفتم کوکو کنید؟/= فقط یه نفر باید کوکو کنع؟/= خب ادامشو میزارم ![]() بچه ها بعد یه نکته من واقعا یه خر سیاه واقعی دارم/= منطقه ما بیشتر مردم دامداری دارن منم خر همسایمونو دوس دارم کردمش خر خودم زمستونا بیرون میاد اگه شد عکسشو میزارم ...................................................................................................................................................................................................................................................................... هممم باید برم خونه عمو صابر باید بهترین لباسامو بپوشم جلو بقیه کم نیارم/= بهترین لباسمو میپوشم دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ![]() میرم به آدرسی که دادع ععع حاج صابر عجب خونه ای دارع(قهوه ایه در خونشع اون خط سیاها ام دیوارن) دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ![]() همه ماشالا جلو در ماشین با کلاس دارن من فقط با خر اومدم/= نیگا نیگا نفس و جیمینا تا دوروز پیش سوار اسب و خر بودم الان سوار بی ام وی شدن اصن به من چع خرم از همشون خوشگلترع میرم تو بح بح جمع همه جمعه منم میرم تو ایییشش باید سنگین باشم صابر=سلام خوش اومدید مرسی من=چی چیو سلام؟خونت900 مترع اونوقت یه پارکینگ خر نذاشتی اگه دوباره خط بیوفته رو خرم تو جواب میدی؟ صابر=ببخشید مرسی/= میرم بین دخترا میشینم من=هااعیییی بیقیه=....... /= رمیر(آناهید) =نیش ناش ناش دیش داش داداش بقیه=بح بح عجب صدایی من= ![]() چرا علیه من تبعیض قاعل میشید؟ بقیه=چقد هوا سرده شامو میارن جلوی من سوشی گذاشتن من=سوشی چرا؟حال بهم زنع چرا جلو رمیر(آناهید) قورمه سبزی گذاشتید؟چرا ملیکا کباب دارع؟چرا جیمینا ماکارانی دارع؟ صابر=سوشی بخور شاد شی مرسی *بله امشب شام نخوردم* من=یکم به من غذا میدید؟ نه نمیدیم نه نمیدیم/= RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - _sehun_ - 07-10-2020 ایح این چه مهمونی مزخرفی بود من میرم خونه یه خودمون ![]() خب صبحه دیگه باید بیام فلش هورااا یه اطلاعیه یه پ.خ از طرف حاج صابر من چقد شاخم عمو صابر بم پ.خ میده ![]() عنوان=سلام پیام=شما به دلیل مسخره کردن سلطان حاج صابر 50 درصد اخطار دریافت میکنید مرسی اه خب اینم از روز ما/= برم گ.آ ببینم چخبره فسیلامون جمعشون جمعه دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ![]() صنم=بچه ها یادتونه روزی که دایناسورا منرض شدن؟ بقیه=مگه میشه یادمون بره ممد=اون هیچ بابا اونروزرو که آدم و حوا اومدن و یادتونه؟ نسیم=آره روز خوبی نبود آرمی=خیلی ام خوش گذشت ایناعم چیا یادشونه من برم کلا تو افق/= عع یادم رف به خرم غذا بدم دوروزه غذا نخورده بچم لاغر شدههه میرم بش غذا میدم حین غذا خخوردن بم جفتک میزنه/= امروز کلا روز خوبی نیست دستامو روبه آسمون میکنم= خدایا یه خوبی ی امروز بهمون بده جبرعیل=اوکی هوراا خب میرم گ.آ به به دوستام اینجان(ملیکا.رمیر.جیمینا) جیمینا=بیا عشقم میدونم عاشق قهوه و کاپوچینوعی بیا برات درست کردم بخور عزیزمممم رمیر =عع سر پا زشته بیا بشین بغلم فدات شم ملیکا=عی جان بیا برات قمه خریدم گفتم قمه ات کهنه شده *تو دلم=دعام گرفت خدارو شکر* یهو همشون میان جلو رمیر=یه تومن دستی داری؟ من=نه پاعی دارم هارهارهار/= ملیکا=یه یه تومن دستی به هرکدوممون بده میشه 3 ملیون چیز زیادی که نیست من=من اگه پول داشتم نمیرفتم دزدی///= جیمینا=ای کوفتت بشه اون کاپوچینوعی کع میخوری *رمیر منو از بغلش پرت میکنه پایین* خاک تو اون سرت کنن گدای بدبخت *ملیکا قمه رو میکوبه تو سرم* گدا. گشنه. بدبخت. این قمه رو خودم یبرم خاک تو سرت حیف اونهمه لطفم بهت بله ینم از روز خوب من من چقد خوشبختم خدا RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - (ʂէεllმ(R - 07-10-2020 منم راه بده وگرنه خودمو میکشم ![]() ![]() RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - red_Queen - 07-10-2020 تو هر وضعیتی باشم نوشته های تو منو به خنده وا میداره ![]() افرین ت باید نویسنده شی ![]() RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - *VENUS* - 08-10-2020 ووووویییییییی مچکرم دُردونه!!! پس اسممون فسیلاست ؟ LOLLL RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - _sehun_ - 08-10-2020 (08-10-2020، 2:06)*VENUS* نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. خواهش نمیکنم آره دیگه شما فسیلید/= RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - لــــــــــⓘلی - 08-10-2020 سهونا ترکیدم ینی ![]() لنت بهت خیلی خوبی تو D:♡♡ RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - _ƇRAƵƳ_ - 08-10-2020 نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستندD: خیلی خوب بودند خداوند سایه ات را بالای سر فلشخور نگه دارد البته بعد از آقا صابر RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - BIG-DARK - 31-10-2020 منتظریما RE: رمان طنز فلشخوری با حضور آقا صابر و کاربران فعال گ.آ - _sehun_ - 31-10-2020 گایز اسپم ندید ب خاطر اسپماتون اخطار گرفتم/: ممد پارت بعدی همونیو میزارم که میخوستی ............................................................................. من:جبرعیل چرا بدبختم کردی؟ جبرعیل:تو گفتی ی خوبی نگفتی ی عالمه که من:خب ی عالمه خوبی بده جبرعیل:نچ نچ روزی ی خوبی/: بلی من دیگه از این شهر میرم میرم ب دوستام خداحافظی کنم من:جیمینا میخوام برم جیمینا:واقعاا؟؟ واییی هوراااا ایسان بیا این میخواد بره هوراااااا آیسان:واقعاا؟باید جشن بگیرییییمممم من=/: من:رمیر ملی آرمی دیگه باید برم دوستون ندارم اصلا خدافظ/: اونا=وای خداروشکر خدارو شکر حالا ب سلامتی کجا گم و گور میشی من:نمیدونم/: شقا شقا میخوام برم... شقا=آها باشه سر راهت دو کیلو خیارم بخر هییی هیچکس دوسم نداره): آها یادم اومد یکی دوسم دارهههههه حاج صاببررررر بدو بدو سوار خرم میشم میرم خونشون من:سلام حاجی من میخوام برم از این شهر.. صابر:چ جالب دیگه کسی نیست مزاحمم شه خدافظ خوش اومدید مرسی من دیگه باید افسردگی بگیرم)): ![]() عع ی پ.خ از طرف یکی از مدیرا شما ب دلیل رفتن 20 درصد اخطار میگیریدم ///////////////////////////////////////////////::::::::::::::::::: |