انجمن های تخصصی  فلش خور
ܓܨبُـ ـغض قلََََـ ــ ـم ܓܨ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58)
+---- موضوع: ܓܨبُـ ـغض قلََََـ ــ ـم ܓܨ (/showthread.php?tid=174516)



RE: آخرین حرف تو چیست؟ - pink devil - 31-12-2012

هر چه این احـــــــــــــــــــــــساس را در انزوا پنهان کند

می تواند از خودش تا کی مرا پنـــــــــــــــــــــهان کند؟

عشق، قابیل است؛ قابیلـــــــــــــــــی که سرگردان هنوز

کشته خود را نمی داند کجا پنــــــــــــــــــهان کند!

در خودش، من را فرو خورده ست، می خواهد چه قدر

ماه را بیهوده پشت ابرها پنــــــــــــــــــــهان کند؟!

هرچه فریاد است از چشمان او خواهم شنید!

هر چه را او سعی دارد بی صدا پنــــــــــــــــــــهان کند...

آه!، مردی که دلش از سینه اش بیرون زده ست

حرف هایش را، نگاهش را، چرا پنـــــــــــــــــــــهان کند؟!!

خسته هرگز نیستم، بگذار بعد از سال ها

باز من پیدا شوم، باز او مرا پنــــــــــــــــــــــــــهان کند..."



RE: باران عاشقي - ÐeaÐ GiЯl - 31-12-2012

آنقدر به این روزهای تلخ عادت کرده ام..
که وقتی لبخند میزنم قلبم تیر میکشد..
بیچاره دلم!!
چقدر زود عادت میکند..
به نبودن آنچه که میخواست..!!!


RE: باران عاشقي - Apathetic - 31-12-2012

روی آن شیشه ی تب دار تو را رها کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم



RE: آخرین حرف تو چیست؟ - Apathetic - 01-01-2013

آن سوی دلتنگی ها. آن سوی دلتنگی ها همیشه خدایی هست که داشتنش جبران همه نداشتن
هاست.


RE: هیچ رفتــنی تو کار نیستــ - Apathetic - 01-01-2013

همه ی حواسم را جمع میکنم تا خیالت را کم کنم اما تمام یادت در”من” ضرب میشود و “من” تقسیم میشوم در “تو” …
می بینی ؟ عجب دنیای بی حساب و کتابی ست ؟


RE: قصه از حنجره ایست! - Apathetic - 01-01-2013

كاش می شد راه سخت عشق را

بی خطر پیمود و قربانی نداشت


RE: آخرین حرف تو چیست؟ - Armina - 03-01-2013

یــــــــک رפּز
به خــפּבت می آیـــــی
آن رפּز می فهمـــــی خــــــפּבت را
به پـــــای کســـی کـــــه هیـــــچ פּقــــت
پیـــــشت نبـــــــפּבه ، پیـــــر کــــرבی


RE: هیچ رفتــنی تو کار نیستــ - Armina - 03-01-2013

مداد ِ ســیاهم را بر میــدارم ،

جـاده اے مــے کشــم از اینجا تا خود ِ خــــُـــــدا ...

ســفرے به مقــصد ِ آغوشــش ،

تـــــــو کـه خوبـــ میــدانــے

رویاهـاے رنگــے ام, حوالـے ِ خــانه خـــُـــدا پرســـه مــے زننــد .


RE: هیچ رفتــنی تو کار نیستــ - pink devil - 03-01-2013

حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات باشد، قبول…لااقل این نکته را بدان:

آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم

در سینه می تپید،

دلم بود…

نا مهربان.. خداحافظ



RE: هیچ رفتــنی تو کار نیستــ - s.sahar - 03-01-2013

حســــــرت !
يعنی رو بـه رويـــم نشستـه ای

و باز خيسی چشمـــانـــمـ را ،

آن دستمال خشک بی احساس پاک میکنــــد



حســــــرت !
يعنی شانـه هايت دوش بـه دوشـــــــم باشد

اما نتوانــــم از دلتنگی بـه آن پناه ببـــــــرم



حســــــرت !
يعنی تـــو کـه در عين بـــــــــودنت

داشتنت را آرزو می کنــــــــم...