داستان های حقیقی و تاریخی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +--- موضوع: داستان های حقیقی و تاریخی (/showthread.php?tid=632) |
RE: داستان های حقیقی و تاریخی - ☭Nicola☭ - 05-11-2012 در مورد نادر یه چیز دیگه که میخواستم بگم داستانی در مورد زیرکی نادر در بدست اوردن الماس کوه نور ودریای نور بود. که البته دقیق به خاطرم نیست ولی شاید دوستان بدونن... RE: داستان های حقیقی و تاریخی - بر پشت شیر،خورشید اثر - 05-11-2012 در مورد نادر انگار میگفتن که شاه هندوستان تاج خودشو با غنیمت نادر(که ارزشمندتر بوده) عوض کرده. نادر این رو میفهمه و در جلو مردم میگه من با ایشون هیچ مشکلی نداریم و با هم دوستیم میخواید بفهمید چجوری؟؟ ببینید تاج اون مال من ناج من مال اون. البته روایات درباره نادر زیاده و من این رو شنیدم با این حال در صحتش شک دارم. مطلب نادر پسر شمشیر یکی از معتبر ترین داستانها در مورد نادرشاه افشاره. RE: داستان های حقیقی و تاریخی - mhr137 - 07-11-2012 (05-11-2012، 21:57)بر پشت شیر،خورشید اثر نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. نادر میگه : رسم ما بر اینست که کلاه های خود را با دوستمان عوض می کنیم و به این ترتیب محمد شاه را خیت کرده الماس را با پشم عوض میکند!!!!!! دمش گرم RE: داستان های حقیقی و تاریخی - Pachacuti Hirohito - 07-11-2012 (07-11-2012، 0:55)mhr137 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ای بابا! ینی زورگیری و دزدی [و در حقیقة کلاهبرداری] اینقدر به نظر شما افتخار آمیزه؟! یا شاید به کشتار 20000 نفر از اهالی بی گناه دهلی به دست نادر مفتخرید... RE: داستان های حقیقی و تاریخی - Snow-Girl - 07-01-2013 شیرین" ملقب "ام رستم" دختر رستم بن شروین از سپهبدان خانان باوند در مازندران و همسر فخرالدوله دیلمی(387ق. ـ 366ق.) که پس از مرگ همسر به پادشاهی رسید او اولین پادشاه زن ایرانی پس از ورود اسلام بود. او بر مازندران و گیلان ، ری ، همدان و اصفهان حکم می راند . به او خبر دادند سواری از سوی محمود غزنوی آمده است . سلطان محمود در نامه ی خود نوشته بود : باید خطبه و سکه به نام من کنی و خراج فرستی والا جنگ را آماده باشی . ام رستم ، به پیک محمود گفت : اگر خواست سرور شما را نپذیرم چه خواهد شد ؟ پیک گفت آنوقت محمود غزنوی سرزمین شما را براستی از آن خود خواهد کرد . ام رستم به پیک گفت : که پاسخ مرا همین گونه که می گویم به سرورتان بگویید : در عهد شوهرم همیشه می ترسیدم که محمود با سپاهش بیاید و کشور ما را نابود کند ولی امروز ترسم فرو ریخته است برای اینکه می بینم شخصی مانند محمود غزنوی که می گویند یک سلطانی باهوش و جوانمرد است برروی زنی شمشیر می کشد به سرورتان بگویید اگر میهنم مورد یورش قرار گیرد با شمشیر از او پذیرایی خواهم نمود اگر محمود را شکست دهم تاریخ خواهد نوشت که محمود غزنوی را زن جنگاور کشت و اگر کشته شوم باز تاریخ یک سخن خواهد گفت محمود غزنوی زنی را کشت . پاسخ هوشمندانه بانو ام رستم ، سبب شد که محمود تا پایان زندگی خویش از لشکرکشی به ری خودداری کند . به سخن دانای ایرانی حکیم ارد بزرگ : "برآزندگان شادی را از بوته آتشدان پر اشک ، بیرون خواهند کشید ." ام رستم پادشاه زن ایرانی هشتاد سال زندگی کرد و همواره مردمدار و نیکخو بود . RE: داستان های حقیقی و تاریخی - FARID.SHOMPET - 22-05-2013 (05-11-2012، 21:12)ASSASSINS CREED-NAPOLE نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ناپلون مگه ادم نبوده؟ قدیس نیست که شما بهش تعصب داری. من این داستان رو بسیار شنیدم. و به احتمال 80 درصد درسته. |