حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ (/showthread.php?tid=10313) |
RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - Armina - 12-12-2012 انگار که دیکتاتور... تویی و خاطراتت که هربار ناخواسته مرا تسلیم می کند RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - melodi+ - 13-12-2012 به چه می خندی عزیز !؟ به چه چیز !؟ به شكست دل من... ! یا به پیروزی خویش !؟ به چه می خندی عزیز !؟ به نگاهم كه چه مستانه تو را باور كرد !؟ یا به افسونگریِ چشمانت... كه مرا سوخت و خاكستر كرد...!؟ "به چه می خندی تو...؟" به دل ساده ی من می خندی !؟ كه دگر تا به ابد نیز به فكر خود نیست !؟ به جفایت كه مرا زیر غرورت له كرد !؟ به چه می خندی عزیز !؟ به هم آغوشی من با غم ها یا به ...! خنده دار است...بخند !!! RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - Armina - 13-12-2012 چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنــبد کبــود انتظــارت را میـکشـــــد چــه شیــــــرین اســـــت طعــم پیامکی کــه میگـــوید : " کجایـی" .....؟؟ RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - melodi+ - 13-12-2012 به سلامتي كسي كه وقتي بردم گفت : اون رفيق منه ... وقتي باختم گفت : من رفيقتم ... پس به سلامتي هيچ كس ! كسي را با اين اوصاف سراغ ندارم . RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - ندا* - 13-12-2012 خوب بود مرررررررررسی RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - melodi+ - 13-12-2012 بهت گفتم با "دلم" بازي نكن! ببين... خرابش كردي! ریدییییی توش گند زدی ديگه عاشق نميشه!! RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - MINA JOON - 13-12-2012 چشه مگه خیلی خوبه بده دختر بااحساس باشه مثل ارمینا جونم RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - anashid - 14-12-2012 هيچي RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - Armina - 14-12-2012 شاید هم: هربار که صدای تورا میشنوم عجیب میشکنم تا اینکه خاطرات تو مرا دوباره زنده میکند اما انگار من به این شکست معتادم RE: حالا كه تو دوستم نداري چه كنم؟ - яê¥нαñê - 14-12-2012 سکوت عجیبی دارد این جا . . . دیگر تنها من مانده ام و خیال بودنت لبخندت و نوشته هایی که با خود چه کرده ای !؟ با من چه می کنی !؟ دلم برایت تنگ می شود وقتی می خوانمت وقتی بلند بلند می خوانمت . . . تنهایی عجیبی است دیوانه ام می کند گاهی وقتی می دانم برق چشمانت را توان دیدن نیست . . . کاش این جا بودی درست روبروی من سکوت می کردیم و در آن سکوت می خواندیم همدیگر را . . .♪♫☼ |