RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - Đęąđ.ğïřł - 09-09-2023
(09-09-2023، 0:35)Ɗєя_Mσηɗ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(08-09-2023، 20:33)THEDARKNESS نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
مرسی. واقعا باید صبر کرد فقط .
میخواستم داستان عاشقانه بنویسم برای اولین بار . یکی که خنوک نباشه عین اون کراش من دختر ترسناکه.
عالی خبر خوش قبولیتو بدی هااا!
عاو، خیلی روش کار کن و به مرحله چاپ برسون حتماً. موفق میشییی.
کراشت کیه؟ نمیشناسم.
به روی دیده.
(08-09-2023، 22:10)سهَند نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حقیقتا در مورد این خواستم بگم که با توجه به تجربه خودم: هر چی پیش میاد خوش نیستش و اگه الان به فکر و حتی نگران آینده نباشین اتفاق های خیلی بدی میتونه واستون رخ بده و یا اتفاق های خوبی که میتونه واستون بیوفته جلوشون گرفته بشه و جوری بشه که همیشه از خود گذشتتون ناراضی باشین.. پس.. نگران آینده باشین و سعی کنین چن سال بعد رو هی پیش بینی کنین و نظرات بقیه رو هم راجع به آینده بپرسین و سعی کنین الگوهایی تو گذشته پیدا کنین که بهتون تو حدس آینده کمک کنه
با بخش اول حرفت موافقم سهند.
اما در مورد نگرانی، باید "به اندازه" باشه. اگر از حد تعادلش خارج بشه، تبدیل به اورثینکی میشه که مثل طنابی دست و پات رو گره میزنه و اجازه انجام هرکاری رو ازت سلب میکنه. دوراندیشی بسیار کار پسندیده ایه اما اگر به اندازه باشه. همونطور که نباید بیش از حد در گذشته غرق شد و صرفاً باید ازش درس گرفت برای تجربه های بهتر در آینده.
اتفاقاتی که در آینده پیش میان به ۲ بخش تقسیم میشن؛ بخشی که ما الان میتونیم براشون تلاش کنیم و توی آینده نتیجهاش رو ببینیم؛ بخش دوم هم اتفاقاتی که عملاً از عهده ما خارج هستن. انسان نمیتونه همه احتمالات در بخش دوم رو در نظر بگیره و پیشبینی کنه. چرا که بیشمار احتمالاتی وجود داره که بهوجود اومدن یا از بین رفتنشون دست ما نبوده ! و وقتی به چیزی فکر کنی که انتها نداره، افکاری سراغت میان که انتها ندارن. این باعث میشه کمکم گرفتار چرخه اورثینک و بعد از اون، افسردگی بشی. از طرف دیگه، اگه احتمالی اتفاق بیفته که تو درنظر نگرفته بودی، خودت رو مقصر میدونی بابتش که چرا نتونستی از قبل در نظر بگیریش و این در طول زمان باعث ایجاد احساس نفرت از خودت میشه؛ چرا که در تصمیمگیری هات هرگز عوامل بیرونی و مسائلی که خارج از توان توعه درنظر گرفته نشده.
استرس مخرب عملاً توانایی زندگی عادی رو از یک انسان عادی، میگیره. چه رسد به دوراندیشی و درست فکر کردنش. خودت وقتی درونت ناآروم و سرشار از هیجانه میتونی تصمیمگیری بهتری داشته باشی یا وقتی که آرومی سهند؟
*مرسی که تجربهات رو به اشتراک گذاشتی.
حرفات کاملا درسته ولی میدونی چیه
اون قسمتی که دست توعه نگران کننده نیست چون خودت میتونی هندلش کنی
بخشی که دست تو نیست ترسناکه
مثلا پدریو فرض کن که بچش مریض سختی داره و باید دارو پیدا کنه
بخشی که بر عهده پدره هست تهیه پوله و قسمتی ک دستش نیس اینه ایا دارو تو بازار هست یا ن!
پسریو تصور کن میخواد ازدواج کنه بخشی که برعهده پسره کار و کسب درامده چیزی که دستش نیست ثبات اقتصادیه جامعس
و هزارتا مثال دیگه
قسمت دوم انقدر تاثیرش زیاده ک فقدانش باعث بیهوده شدن قسمت اول میشه
نمیتونی به این ادما بگی نه نگران نباش
نگرانی انتخاب نیست
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - Ɗєя_Mσηɗ - 10-09-2023
(09-09-2023، 17:24)Đęąđ.ğïřł نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(09-09-2023، 0:35)Ɗєя_Mσηɗ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
با بخش اول حرفت موافقم سهند.
اما در مورد نگرانی، باید "به اندازه" باشه. اگر از حد تعادلش خارج بشه، تبدیل به اورثینکی میشه که مثل طنابی دست و پات رو گره میزنه و اجازه انجام هرکاری رو ازت سلب میکنه. دوراندیشی بسیار کار پسندیده ایه اما اگر به اندازه باشه. همونطور که نباید بیش از حد در گذشته غرق شد و صرفاً باید ازش درس گرفت برای تجربه های بهتر در آینده.
اتفاقاتی که در آینده پیش میان به ۲ بخش تقسیم میشن؛ بخشی که ما الان میتونیم براشون تلاش کنیم و توی آینده نتیجهاش رو ببینیم؛ بخش دوم هم اتفاقاتی که عملاً از عهده ما خارج هستن. انسان نمیتونه همه احتمالات در بخش دوم رو در نظر بگیره و پیشبینی کنه. چرا که بیشمار احتمالاتی وجود داره که بهوجود اومدن یا از بین رفتنشون دست ما نبوده ! و وقتی به چیزی فکر کنی که انتها نداره، افکاری سراغت میان که انتها ندارن. این باعث میشه کمکم گرفتار چرخه اورثینک و بعد از اون، افسردگی بشی. از طرف دیگه، اگه احتمالی اتفاق بیفته که تو درنظر نگرفته بودی، خودت رو مقصر میدونی بابتش که چرا نتونستی از قبل در نظر بگیریش و این در طول زمان باعث ایجاد احساس نفرت از خودت میشه؛ چرا که در تصمیمگیری هات هرگز عوامل بیرونی و مسائلی که خارج از توان توعه درنظر گرفته نشده.
استرس مخرب عملاً توانایی زندگی عادی رو از یک انسان عادی، میگیره. چه رسد به دوراندیشی و درست فکر کردنش. خودت وقتی درونت ناآروم و سرشار از هیجانه میتونی تصمیمگیری بهتری داشته باشی یا وقتی که آرومی سهند؟
*مرسی که تجربهات رو به اشتراک گذاشتی.
حرفات کاملا درسته ولی میدونی چیه
اون قسمتی که دست توعه نگران کننده نیست چون خودت میتونی هندلش کنی
بخشی که دست تو نیست ترسناکه
مثلا پدریو فرض کن که بچش مریض سختی داره و باید دارو پیدا کنه
بخشی که بر عهده پدره هست تهیه پوله و قسمتی ک دستش نیس اینه ایا دارو تو بازار هست یا ن!
پسریو تصور کن میخواد ازدواج کنه بخشی که برعهده پسره کار و کسب درامده چیزی که دستش نیست ثبات اقتصادیه جامعس
و هزارتا مثال دیگه
قسمت دوم انقدر تاثیرش زیاده ک فقدانش باعث بیهوده شدن قسمت اول میشه
نمیتونی به این ادما بگی نه نگران نباش
نگرانی انتخاب نیست
فرمایش شما متین.
سوال من اینه: با نگرانی بیش از حد، میتونیم کنترل اموری که خارج از توانایی های ماست رو برعهده بگیریم؟ یا هرچقدر بیشتر نگران اون بخش که برعهدهی ما نیست باشیم، انقدر بیشتر قراره بر روی اون بخش احاطه داشته باشیم؟
لکن پیامد نگرانی بیش از حد، ترسناک تر از همهی ایناست. این حجم از نگرانی طولانی مدت، اضطراب رو برای فرد به ارمغان میاره. رد پای اضطراب در روزمرگی های فرد و تصمیم گیری هاش پررنگ میشه؛ کمکم توانایی تصمیمگیری منطقی از اون فرد سلب میشه. چون عملاً نمیتونه درست فکر کنه و کار درست رو انجام بده. لذا همیشه داره به بخشی فکر میکنه که برعهدهاش نیست. این باعث میشه گرفتار چرخه ای بشه که در نهایت بگه: "من هرچقدر هم تلاش کنم، باز اون بخشی که برعهده من نیست، قراره من رو شکست بده. توی اون بخش هرچیزی ممکنه پیش بیاد و من نمیتونم باهاش مقابله کنم."
و همین جمله، میشه فرش قرمزی که برای ورود به افسردگیِ فرد پهن شده.
همینجاست که دیگه اون انسان به خاطر بخشی که عهدهدارش نیست، از اون بخشِ فعالیت که توانایی و مسئولیتش با خودشه هم میگذره. دیگه دست از کار و تلاش میکشه چون معتقده فقدان بخش دوم، قراره ارزش زحمات و کار من رو هم از بین ببره. پس نیازی نیست که من برای زندگی تلاشی بکنم. و اینطوری، اون آینده ی رنگی رنگی که نقل شد نیاز به پیش زمینه ای از جنس نگرانی داره، تباه میشه.
"نگرانی انتخاب نیست" کاملاً درسته. ایجاد میشه اما انسان باید انقدری اراده و توانایی داشته باشه که بتونه کنترلش کنه. مسئله هم سر همین قسمت از موضوعه. اینکه نگرانیمون رو کنترل کنیم تا بیش از حد نشه و بخواد فلجمون کنه و جلوی انجام هرکاری رو ازمون بگیره. نگرانی هست؛ از بین رفتنی هم نیست؛ کم شدنیه صرفاً. و با کم کردنش کیفیت زندگی خودمون بهبود بخشیده میشه. اگه بخوایم کیفیت زندگی رو افزایش بدیم، باید توانایی کنترل کردن چیزهایی به مثابهی موردی که ذکر شد، داشته باشیم. اگه نه هم که ... .
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - سهَند - 10-09-2023
دست و صورتتو خودت بشور دختر نگرانی چیه
*تورم ۱۱۰ درصد میشود*
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - Đęąđ.ğïřł - 10-09-2023
(10-09-2023، 0:11)Ɗєя_Mσηɗ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(09-09-2023، 17:24)Đęąđ.ğïřł نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حرفات کاملا درسته ولی میدونی چیه
اون قسمتی که دست توعه نگران کننده نیست چون خودت میتونی هندلش کنی
بخشی که دست تو نیست ترسناکه
مثلا پدریو فرض کن که بچش مریض سختی داره و باید دارو پیدا کنه
بخشی که بر عهده پدره هست تهیه پوله و قسمتی ک دستش نیس اینه ایا دارو تو بازار هست یا ن!
پسریو تصور کن میخواد ازدواج کنه بخشی که برعهده پسره کار و کسب درامده چیزی که دستش نیست ثبات اقتصادیه جامعس
و هزارتا مثال دیگه
قسمت دوم انقدر تاثیرش زیاده ک فقدانش باعث بیهوده شدن قسمت اول میشه
نمیتونی به این ادما بگی نه نگران نباش
نگرانی انتخاب نیست
فرمایش شما متین.
سوال من اینه: با نگرانی بیش از حد، میتونیم کنترل اموری که خارج از توانایی های ماست رو برعهده بگیریم؟ یا هرچقدر بیشتر نگران اون بخش که برعهدهی ما نیست باشیم، انقدر بیشتر قراره بر روی اون بخش احاطه داشته باشیم؟
لکن پیامد نگرانی بیش از حد، ترسناک تر از همهی ایناست. این حجم از نگرانی طولانی مدت، اضطراب رو برای فرد به ارمغان میاره. رد پای اضطراب در روزمرگی های فرد و تصمیم گیری هاش پررنگ میشه؛ کمکم توانایی تصمیمگیری منطقی از اون فرد سلب میشه. چون عملاً نمیتونه درست فکر کنه و کار درست رو انجام بده. لذا همیشه داره به بخشی فکر میکنه که برعهدهاش نیست. این باعث میشه گرفتار چرخه ای بشه که در نهایت بگه: "من هرچقدر هم تلاش کنم، باز اون بخشی که برعهده من نیست، قراره من رو شکست بده. توی اون بخش هرچیزی ممکنه پیش بیاد و من نمیتونم باهاش مقابله کنم."
و همین جمله، میشه فرش قرمزی که برای ورود به افسردگیِ فرد پهن شده.
همینجاست که دیگه اون انسان به خاطر بخشی که عهدهدارش نیست، از اون بخشِ فعالیت که توانایی و مسئولیتش با خودشه هم میگذره. دیگه دست از کار و تلاش میکشه چون معتقده فقدان بخش دوم، قراره ارزش زحمات و کار من رو هم از بین ببره. پس نیازی نیست که من برای زندگی تلاشی بکنم. و اینطوری، اون آینده ی رنگی رنگی که نقل شد نیاز به پیش زمینه ای از جنس نگرانی داره، تباه میشه.
"نگرانی انتخاب نیست" کاملاً درسته. ایجاد میشه اما انسان باید انقدری اراده و توانایی داشته باشه که بتونه کنترلش کنه. مسئله هم سر همین قسمت از موضوعه. اینکه نگرانیمون رو کنترل کنیم تا بیش از حد نشه و بخواد فلجمون کنه و جلوی انجام هرکاری رو ازمون بگیره. نگرانی هست؛ از بین رفتنی هم نیست؛ کم شدنیه صرفاً. و با کم کردنش کیفیت زندگی خودمون بهبود بخشیده میشه. اگه بخوایم کیفیت زندگی رو افزایش بدیم، باید توانایی کنترل کردن چیزهایی به مثابهی موردی که ذکر شد، داشته باشیم. اگه نه هم که ... .
حالا کتاب رواشناسی زرد رو ببند و به دنیا برگرد
دنیا انقد گوگولی طور رفتار نمیکنه که با روتین پوستیو جملات مثبت بشه باهاش روبرو شد مگر اینکه کنارت کسیو داشته باشی که تمام مشقتو ب×ایی ها رو گردنش بندازی و خودت ریلکس کنی ..از یه جایی به بعد خودت تکیه گاه خودت میشی میفهمی که استرس فردا یعنی چی
نوشتن طومار از کتابایی که نویسنده به جای نوشتن واقعیت از سرزمین رویایی میگه کار راحتیه
نگرانی اره کنترل میشه ولی وقتی از ۱۰۰ تا دغدغت لااقل ۵۰ تاش تو مسیر درست بره و ته دلت یه نمه خوش بشه ک شانس باهات یاره
یادم باشه به مادر پدرایی ک بچه مریض دارن، پسرایی ک به خاطر بی پولی نمیتونن ازدواج کنن، دخترایی که بهشون حق و حقوق کم میدن و ما بقی بگم حرص نخور پسته بخور:>>
بعضی چیزا با افزایش سن فهمیده میشه ..انتظاریم نیس
حالا نمیخام انقد زندگیو دارک نشون بدم ولی هروقت اینارو به یکی ک وسط مشکلات غرقه گفتی و با لبخند جوابتو داد بدون دلیلش چیه
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - THEDARKNESS - 10-09-2023
(09-09-2023، 8:37)Ɗєя_Mσηɗ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(09-09-2023، 1:14)سهَند نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
پس باید نگران باشیم و نمیتونیم بگیم "نیازی نیست نگران آینده باشی"
نیازی نبود دو صفحه بدیهیات بنویسی.. بعید میدونم کسی اینارو ندونه و نشنیده باشه.. اینکه در کارهایتان تعادل داشته یاشید همچین مانیفست انقلابی ای نیست.. حتی پیامبر اکرم صل الله علی وسلم هم فرموده اند در کارهایتان افراط و تفریط نکنید
به نظر میومد ندونی؛ چرا که اگه منظورم رو دقیق متوجه میشدی، همون اول میفهمیدی که اشاره به نگرانی بیش از حد داره؛ نه آینده نگری معمول.
از این جهت واضح کردم مقصودم رو؛ برای نوشتن هم من به خودم زحمت دادم نه شما. گویا شما برات سخت بوده خوندن این بدیهیات.
بگذریم، موفق باشی.
(09-09-2023، 8:00)THEDARKNESS نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
چاپ سخته ولی سعیمو میکنم
نه بابا کراش منو از کجا بشناسی این اینور ایران تو اونور
ببینم چیکار میکنیاا، خبرشم حتماً بهم بده.
یجوری گفتی احساس کردم میشناسم یا در موردش باهام حرف زدی. D:
عا حتمابهت میگم چی شد. و اینکه کتاب در اسانسور اتفاق افتاد از انتشارات سه ستار یکی از ۵ تا داستانش مال منه =)
اوممم یادم نیست شاید راجبش باهات حرف زده باشم. بعید نیست.
یه داستان تو انجمن نوشتم کراش من یه دختر ترسناکه وقایع پیش آمده را نقل میکردم سبک شم=)))
@ѕααяeη
راستی خانم پارمیس خانم محترم من رفتم اینستا رو چک کردم و دریافتم جنابعالی منو بلاک کردی. وات د هل چرا دختر؟
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - Ɗєя_Mσηɗ - 10-09-2023
(10-09-2023، 0:53)Đęąđ.ğïřł نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(10-09-2023، 0:11)Ɗєя_Mσηɗ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فرمایش شما متین.
سوال من اینه: با نگرانی بیش از حد، میتونیم کنترل اموری که خارج از توانایی های ماست رو برعهده بگیریم؟ یا هرچقدر بیشتر نگران اون بخش که برعهدهی ما نیست باشیم، انقدر بیشتر قراره بر روی اون بخش احاطه داشته باشیم؟
لکن پیامد نگرانی بیش از حد، ترسناک تر از همهی ایناست. این حجم از نگرانی طولانی مدت، اضطراب رو برای فرد به ارمغان میاره. رد پای اضطراب در روزمرگی های فرد و تصمیم گیری هاش پررنگ میشه؛ کمکم توانایی تصمیمگیری منطقی از اون فرد سلب میشه. چون عملاً نمیتونه درست فکر کنه و کار درست رو انجام بده. لذا همیشه داره به بخشی فکر میکنه که برعهدهاش نیست. این باعث میشه گرفتار چرخه ای بشه که در نهایت بگه: "من هرچقدر هم تلاش کنم، باز اون بخشی که برعهده من نیست، قراره من رو شکست بده. توی اون بخش هرچیزی ممکنه پیش بیاد و من نمیتونم باهاش مقابله کنم."
و همین جمله، میشه فرش قرمزی که برای ورود به افسردگیِ فرد پهن شده.
همینجاست که دیگه اون انسان به خاطر بخشی که عهدهدارش نیست، از اون بخشِ فعالیت که توانایی و مسئولیتش با خودشه هم میگذره. دیگه دست از کار و تلاش میکشه چون معتقده فقدان بخش دوم، قراره ارزش زحمات و کار من رو هم از بین ببره. پس نیازی نیست که من برای زندگی تلاشی بکنم. و اینطوری، اون آینده ی رنگی رنگی که نقل شد نیاز به پیش زمینه ای از جنس نگرانی داره، تباه میشه.
"نگرانی انتخاب نیست" کاملاً درسته. ایجاد میشه اما انسان باید انقدری اراده و توانایی داشته باشه که بتونه کنترلش کنه. مسئله هم سر همین قسمت از موضوعه. اینکه نگرانیمون رو کنترل کنیم تا بیش از حد نشه و بخواد فلجمون کنه و جلوی انجام هرکاری رو ازمون بگیره. نگرانی هست؛ از بین رفتنی هم نیست؛ کم شدنیه صرفاً. و با کم کردنش کیفیت زندگی خودمون بهبود بخشیده میشه. اگه بخوایم کیفیت زندگی رو افزایش بدیم، باید توانایی کنترل کردن چیزهایی به مثابهی موردی که ذکر شد، داشته باشیم. اگه نه هم که ... .
حالا کتاب رواشناسی زرد رو ببند و به دنیا برگرد
دنیا انقد گوگولی طور رفتار نمیکنه که با روتین پوستیو جملات مثبت بشه باهاش روبرو شد مگر اینکه کنارت کسیو داشته باشی که تمام مشقتو ب×ایی ها رو گردنش بندازی و خودت ریلکس کنی ..از یه جایی به بعد خودت تکیه گاه خودت میشی میفهمی که استرس فردا یعنی چی
نوشتن طومار از کتابایی که نویسنده به جای نوشتن واقعیت از سرزمین رویایی میگه کار راحتیه
نگرانی اره کنترل میشه ولی وقتی از ۱۰۰ تا دغدغت لااقل ۵۰ تاش تو مسیر درست بره و ته دلت یه نمه خوش بشه ک شانس باهات یاره
یادم باشه به مادر پدرایی ک بچه مریض دارن، پسرایی ک به خاطر بی پولی نمیتونن ازدواج کنن، دخترایی که بهشون حق و حقوق کم میدن و ما بقی بگم حرص نخور پسته بخور:>>
بعضی چیزا با افزایش سن فهمیده میشه ..انتظاریم نیس
حالا نمیخام انقد زندگیو دارک نشون بدم ولی هروقت اینارو به یکی ک وسط مشکلات غرقه گفتی و با لبخند جوابتو داد بدون دلیلش چیه
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - سهَند - 10-09-2023
لکن
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - ☪爪尺.山丨几几乇尺☪ - 10-09-2023
سلام
کسی در مورد ثبت دامنه تجربه ای داره؟
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - امیرحسین - 10-09-2023
(10-09-2023، 10:57)☪爪尺.山丨几几乇尺☪ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام
کسی در مورد ثبت دامنه تجربه ای داره؟
سلام
بله
RE: گفتگو آزاد |نسخه ۴۶۸ - ☪爪尺.山丨几几乇尺☪ - 10-09-2023
(10-09-2023، 13:32)امیرحسین نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(10-09-2023، 10:57)☪爪尺.山丨几几乇尺☪ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سلام
کسی در مورد ثبت دامنه تجربه ای داره؟
سلام
بله
مشکل حل شد سید.
|