بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) (/showthread.php?tid=296489) صفحهها:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
|
RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - Ɗєя_Mσηɗ - 16-05-2021 دلم برای دوست داشتنت میرود ... دست هایم برای نوشتنت ، چشمهایم برای دیدنت .. من میروم و تو میآیی ، تو به دلم ، تو به دستهایم ، تو به چشمهایم ... رفت و آمدمان را همیشه دوست داشتم ، تو به همهچیز میآیی ! RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - Emmɑ - 16-05-2021 تموم دقیقه هایی که داری به یه دختر بی توجهی میکنی تورو به ساعت های از دست دادنش نزدیک میکنه.. RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - امیرحسین - 16-05-2021 همه مان نیاز داشتیم به یک نفر؛ یکی که در مقابلش بایستیم، بغضمان را از دریچه ی چشمانمان بیرون بریزیم و صادقانه اعتراف کنیم که خوب نیستیم! که کم آورده ایم! مدتهاست که کم آورده ایم... کسی نبود و ما اشکی نریختیم، نقابِ لبخند زدیم و تظاهر کردیم که همه چیز خوب است... ما خودمان و اشک هایمان را انکار کردیم، ما به احساساتِ خودمان پشتِ پا زدیم، روی زخم های روحمان راه رفتیم و پای احساسمان را فلج کردیم و این خوب نشدن ها... و این در خود فرو رفتن های پی در پی؛ تاوانِ همان تظاهرهایی است که به شادی کردیم و بغض های بی پناهی که بی رحمانه بلعیدیم... ما فقط نیاز داشتیم گاهی حالمان بد باشد، گاهی اشک بریزیم، گاهی قوی نباشیم و پشتِ امنیتِ نگاه کسی پناه بگیریم. حالا ما پُریم از دردهای تلنبار شده؛ چون همه را داشتیم، اما کسی که باید را نداشتیم! RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - ғαறØᴜs_ραѕѕeя_βყ - 17-05-2021
اما بیایید یک چیزی در گوشتان بگویم...
رفتن... نبودن...
نباید زیاد طول بکشد...
نباید عادت شود...
نباید گذاشت دلتنگی به حد نهایت برسد.
نباید گذاشت دل به دلتنگی خو کند...
یادش بگیرد و با آن کنار بیاید....
آدم نباید آنقدر برود ...
و دور شود ...
که از مدار جاذبهی کسانی که دوستش دارند ...
خارج شود....
بگذارید در گوشتان بگویم...
آدمی که یک بار تا پای مرگ رفته باشد ...
و برگشته باشد، دیگر از مرگ نمیترسد.
آدمی که یک بار تا سر حد مرگ دلتنگ شده باشد و زنده مانده باشد، دیگر از فقدان نمیترسد...!
RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - امیرحسین - 17-05-2021 نه چندان دلخوری از من نه چندان دوستم داری مرا تا چند میخواهی بلاتکلیف بگذاری ؟ RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - *Aɴѕel* - 17-05-2021 کم کم یاد میگیری برای هیچ چیز اصرار نکنی شدنی ، میشه موندنی ، میمونه اومدنی ، میاد RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - єη∂ℓєѕѕღ - 17-05-2021 آتیش که روشن کنی بوی دود میگیری، پس نمیشه بذر حسادت رو تو سرت بکاری و توقع آرامش داشته باشی! RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - امیرحسین - 17-05-2021 اگه یه کم اشتباهات همدیگه رو تحمل می کردیم، کمتر احساس تنهایی می کردیم RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - Ɗєя_Mσηɗ - 17-05-2021 قول داده بودم تا قیامِ قیامت دوستت داشته باشم و اگر دلم برایت تنگ شد بلند بلند بگویم ! دلم تنگ شد اما نگفتم به شوخی نگفتم اما دلتنگی شوخی سرش نشد و در دلم قیامت به پا کرد. اینجا در دلم قیامت به پا شده اما هنوز دوستت دارم روی قولم ایستاده ام ... نگاه کن مَردتر از توام ! RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - Emmɑ - 17-05-2021 بعضی وقتا
فکر میکنی با رفتن یکسری آدما از زندگیت, دیگه همه چی تموم شده هیچی دیگه مثل قبل نمیشه ولی نه سخت در اشتباهیم با رفتن اونا ما خودمونو پیدا میکنیم ارزش واقعی دوست داشتنمونو میفهمیم یه تشکر واسه رفتن آدمای به ظاهر آدمِ زندگیمون... |