اسم بگو زندگی نامه بخون - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: اسم بگو زندگی نامه بخون (/showthread.php?tid=91119) |
RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - سروش... - 23-02-2014 مهناز افشار در ۲۱ خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و متولد سال مار است. برای خواندن بقیه زندگی نامه مهناز افشار به ادامه مطلب بروید… مهناز افشار در کودکی خیلی شیطنت می کرد و همیشه دوست داشت بوفه دار مدرسه باشد، یک بار بخاطر شیطنت های فراوانش دو روز از مدرسه اخراج شد، عاشق آتاری مخصوصا بازی دزد و پلیس بود و … به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار، پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند. رشته تحصیلی مهناز افشار در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت. بازیگری مهناز افشار از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی (عشق گمشده) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد شباهت بیش از حدمهناز افشار به فائقه آتشین (گوگوش) باعث شد تا قبل و بعد از اکران فیلم « شور عشق » به خواست خود سوژه اول مطبوعات باشد. بعد از مدتی جنجال مطبوعاتی و پس از توقیف فیلم « خاکستری » مدتی از او خبری نبود. تا اینکه پس از یکسال با بازی در فیلم « نگین » به سینما بازگشت. مهناز افشار با فیلم (دوستان) به کارگردانی علی حاتمی در سال ۱۳۷۷ به سینما راه یافت به اتفاق محمد رضا گلزار با حضور در فیلمهای (کما)، (زهر عسل)، (۱۳ گربه روی شیروانی)، ( تله)، (آتش بس) و (کلاغ پر) به نوعی میتوان گفت که یک زوج هنری تشکیل داده بودند. شایان ذکر است که فیلمهای یاد شده همگی از پر فروشهای زمان خود بوده اند. به اعتقاد مهناز افشار بازی رئال خیلی سخت تر از انواع دیگر است در حالیکه مخاطبان سینما به دیدن وی در فیلم هایی که صرفا گیشه را مد نظر داشتند عادت کرده بودند،مهناز افشار با ایفای نقش کوتاهی در فیلم “سالاد فصل” نشان داد که توانایی هایش بسیار بیشتر از حضور صرف در این فیلمهاست و با بازی در (آتش بس) مهر تاییدی بر این مدعا زد برای قبول یا رد یک پیشنهاد با تهمینه میلانی، فریدون جیرانی و محمدرضا شریفی نیا همیشه مشورت میکند و اعتقادی به داشتن مدیر برنامه ندارد. مهناز افشار حضور در “دعوت” حاتمی کیا را برای خودش اتفاق بزرگی میداند و از این اتفاق ابراز خوشحالی میکند. قرار بود در سریال “شمس العماره” به کارگردانی سامان مقدم ایفای نقش نماید اما از حضور در این کار تلویزیونی انصراف داد. دلیل این انصراف جراحی دهان و لثه ذکر شد. در سالهای اخیر از مهناز افشار بعنوان پولسازترین سینمای ایران یاد شده و حضورش در هر فیلم با فروش خوبی مواجه بوده است. مهناز افشار در میان ورزشها به اسکی و شنا علاقه دارد و به آنها می پردازد و البته والیبال هم جزء ورزشهای مورد علاقه ی اوست. در بیشتر نقشهایی که بازی کرده به ارائه کاراکتر یک دختر شوخ و اجتماعی و برون گرا می پردازد. مهناز افشار کاراکترهای خاکستری را به نقشهای کاملا مثبت و کاملا منفی ترجیح میدهد و معتقد است خاکستری بودن یک کاراکتر کمک میکند که تماشاگر تا انتهای فیلم برود و منتظر کشف جدیدی باشد. همیشه دوست داشت نقشهای متفاوت و عجیب غریب بازی کند و می گوید: “آرزویم این است که نقش آنتونی کویین در گوژ پشت نتردام را بازی کنم.“ مهناز افشار می گوید تبریک تولد بهترین شادباشی است که تاکنون شنیده است و به معنای واقعی تولد را دوست دارد. خود را خیلی شکمو میداند و غذا خوردن را هم دوست دارد و می گوید: “به نظرم دست پختم عالی است چون به دلیل شکمو بودنم برای غذا پختن وقت می گذارم و طعم غذا هم برایم اهمیت فراوانی دارد” غذاهای مورد علاقه اش لوبیا پلو و ماکارونی است و به خاطر همین علاقه این غذاها را خیلی خوب می پزد. افشار می گوید در زندگی همه چیز را فقط از خدا میخواهم و بس. مهناز افشار مدتی شوی لباس داشت اما به خاطر وقت گیر بودنش از این کار صرف نظر کرد. در سینما به قسمت و اتفاقات ناشی از آن که برای آدمها رخ میدهند اعتقاد دارد و می گوید “من معتقدم که مسیرم مشخص شده است.” در کودکی از کارهای سخت که هیجان زیادی داشت لذت میبرد و به همین دلیل هیچوقت دوست نداشت دکتر یا مهندس شود بلکه میخواست راننده کام یون باشد. مهناز افشار پس از اینکه بازی در فیلم “امشب شب مهتابه” را به پایان رساند در آفریقای جنوبی فیلم کوتاهی با عنوان “سیاه و سفید” پیرامون زندگی نلسون ماندلا ساخت که در آن موضوع آپارتاید را مورد توجه قرار داده است. اگر قرار باشد برای معرفی دنیا به فضایی ها یک فیلم را انتخاب کند آن فیلم “اشکها و لبخندها” خواهد بود. افشارعاشق تزیینات منزل است و دوست دارد هر چند سال یکبار فضای جدیدی برای خانه طراحی کند. همیشه وقتی فیلمهای خودش را می بیند احساس می کند راضی نیست و انگار خودش را در فیلمها دوست ندارد. در اسفند ۱۳۸۶ در حمایت از کودکان کار بخشی از دستمزد یکی از فیلمهای خود را به آموزش این کودکان هدیه کرد. اعتقاد دارد که اتفاقهای خوب برایش دیر رخ داده اند اما با این حال خوشحال است که پله پله جلو میرود و پیشرفت میکند. مهناز افشار جنگ را ترسناک ترین پدیده در دنیا می داند. در تنها دوره برگزاری مراسم زرشک زرین سینمای ایران فیلم” شور عشق” جایزه زرشک زرین را دریافت کرد. وی که در این فیلم بازیگر نقش اول بود اعتقاد دارد اختصاص یافتن زرشک زرین به “شور عشق” باعث شد که فیلم دیده شود. پول را خیلی دوست دارد و شاید عجیب باشد که به خرج کردنش – چه برای خودش و چه اطرافیانش- هم علاقمند است. مهناز افشار تا قبل از حضور در فیلم “دعوت” تجربه اسب سواری نداشت و برای ایفای نقشی که در این فیلم داشت قبل از هر کاری به سوار کاری رفت. RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - I LOVE YOU FARHAD - 23-02-2014 مسی و عکس هایشـ..!! RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - سروش... - 23-02-2014 (23-02-2014، 17:39)emad bmw نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. خوشگلم نوشتم بازیگر RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - ღ narges ღ - 23-02-2014 ممنون RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - روناز - 23-02-2014 نیوشا ضیغمی RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - سروش... - 23-02-2014 بازیگری که در جشنواره ۲۴ فیلم فجر چهره ای ناآشنا بود و در حال حاضر خیلی از هنردوستان هم او را نمی شناسند. از بازیگران موفق کانون سینما گران جوان (ورودی سال ۱۳۸۲) که بلافاصله پس از پایان دوره آموزشی خود مشغول به کار در عرصه حرفه ای سینما و تلویزیون شد.نیوشا بواسطه استعداد و توانایی و تلاش مستمر خود توانست در مدت کوتاهی در فیلم های سینمایی بزرگی در نقش اول کار کند. نیوشا ضیغمی تازگی ها نامزد کرده که همسرش در کار هنری فعالیت ندارد. دوره بازیگری کانون سینما گران جوان با سریال «در چشم باد»مسعو جعفری جوازانی در سال ۱۳۸۲ کار حرفه ای را آغاز کرد.یک سال بعد با بازی در فیلم«تر دست»محمد علی سجادی و کار با این کارگردان با تجربه به او بازیگری را بیشتر آموخت تا این باعث شد که محمد علی سجادی نام اورا در کنار بازیگرهای مورد علاقه اش قرار دهد. بعد از تجربه «تردست » محمدعلی سجادی او را برای بازی در فیلم «شوریده» در اواخر سال ۱۳۸۳ انتخاب کرد. نیوشا ضیغمی با بازی در فیلم «شوریده » گامی بزرگ در سینما برداشت و با حضور در جشنواره ۲۴ فیلم فجر باعث شد نامزد دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن شود و با هدیه تهرانی رقابت کند.که خودش گوشه ایی از موفقیتش را بازی در فیلم «شوریده» و همکار اش با محمدعلی سجادی می داند. «مواجهه » که در جشنواره ۲۴ فیلم فجر هم حضور داشت باعث شد تا داوران جشنواره تبهر جالبی روی نیوشا داشته باشند و او را جز بازیگران حرفه ایی قرار دهند. «اخراجی ها » بدلیل حضور بازیگران بزرگ خانه درس بزرگی برای نیوشا ضیغمی بود.که پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را با بازی در فیلم مسعود ده نمکی یدک می کشد. نیوشا ضیغمی در سال ۱۳۸۵ بازی خود رادر «پارک وی » به اتمام رساند. «پارک وی » مطمئنا یکی از کارهای ارزشمند او ست به خاطر کار کردن با کارگردان بزرگی همچون فریدون جیرانی.اما نیوشا زیاد در بازی در این فیلم راضی نیست چون در زمان منتاژ فیلم سکانس های خوب نیوشا را خذف کر ده بودند. اما در جشنواره ۲۵ فیلم فجر هم حضور خوبی داشت با سه فیلم «پارک وی » «اخراجی ها » و «گناه من» که در این فیلم با حمید گودرزی همبازی بوده است که در این میان کار ده نمکی یعنی «اخراجی ها» با استقبال مردم روبرو شد ودر ایام عید در حال اکران است که در آن فیلم که تنها فیلم اکران شده از اوست حضور درخشانی داشته است و از نظر خیلی از سینماگران آینده روشنی در انتظار اوست. همیشه می دانستم و اعتقاد داشتم که مرز بین داشتن و نداشتن ، تصمیمی و اراده ایست استوار. پس خواستم که بروم. راه سخت بود ، باید بسیار می آموختم و تجربه می کردم . باید از خودم کس دیگری می ساختم ، اما عشق ، عشق رسیدن به هدف هر روز در من پر رنگ تر شد. عشق و اراده به یاریم آمدند تا به هدف نزدیک شوم و هر روز به شکرانه این عشق تلاش می کنم قدمی به سوی راههای بزرگتر بردارم ، مبارزه کنم و امیدوار باشم... RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - -Edgar - 23-02-2014 برد پیت RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - روناز - 23-02-2014 مرسی RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - I LOVE YOU FARHAD - 23-02-2014 آقا ینی نمیتونه به زنی تو گوگل RE: اسم بگو زندگی نامه بخون - سروش... - 23-02-2014 (23-02-2014، 17:55)emad bmw نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. عزیزم من نوشتم بازیگر بعد بیام خودمو ضایع کنم در نوزدهسالگی برای جستجوی راهی برای رسیدن به موفقیت راهی لسآنجلس شد. در حالی که پیش از آن حتی فکرش را هم نکرده بود که روزگاری بازیگر سینما خواهد شد. پس از نزدیک به یکسال جستجو و این دروآندر زدن در لسآنجلس، خیلی اتفاقی وارد دنیای بازیگری شد. نخستین تجربه او در این حیطه حضوری کوتاه در مجموعه تلویزیونی دالاس (۱۹۹۱ ۱۹۷۸) بود. پس از آن در مجموعههای تلویزیونی دیگری مثل روزهای افتخار (۱۹۹۰) ظاهر شد. در همین دوران کارش را در سینما با ایفای نقشهای کم اهمیت در آثاری نهچندان مشهور مثل بریدن کلاس (پالنبرگ) و خوشبخت با هم (دامسکی) آغاز کرد. ضمن اینکه در این دوران بیشتر به عنوان مدل شلوارهای جین «لیوایز» شناخته میشد تا یک بازیگر جدی. در واقع برای اولینبار با حضور در فیلم تلماولوئیز (ریدلی اسکات) در سال ۱۹۸۹ بود که به عنوان یک بازیگر شناخته شد. ریدلی اسکات در این فیلم دیدنی نقش فرعی اما مهم و تاثیرگذار به او داد. در اینجا او نقش جوانی را بازی میکند که پس از آشنایی با تلما (با بازی جینا دیویس) پولهای او را میرباید و تلما به لوئیز (با بازی سوزان ساراندون) پیشنهاد میکند که روش همان جوانک را پیش بگیرند و در سر راهشان به یک سوپرمارکت دستبرد بزنند. تلما ولوئیز یکی از مهمترین فیلمهای ریدلی اسکات و یک فیلم جادهای تاثیرگذار بود که به دلیل ارائه روشها و راهحلهای عملی زن آزادخواهی در سینما مورد انتقاد و خشم بسیاری از مردسالاران قرار گرفت. تقریبا همه مردهای داستان جزو عناصر منفی آناند و در بین آنها همین برادپیت هم هست که در راه اکلاهاماسیتی توسط دو شخصیت اصلی داستان سوار اتومبیلشان میشود تا به مقصد برسد، اما در نهایت با دزدیدن پول آنها از داستان غیباش میزند. برادپیت با همین نقش فرعی و کوتاه اما مهم و تاثیرگذار خوش درخشید و برای اولین بار خود را به عنوان یک بازیگر شناساند. برادپیت در همان سال در اولین فیلم تام دیسیلو به نام جانی سویید (۱۹۹۱) حضور یافت. مطبوعات عامهپسند سینمایی در سالهای آغازین فعالیت پیت و بخصوص به خاطر حضورش در افسانههای پاییز، لقب جیمز دین دهه ۹۰ را به او دادندپیت در این جا نقش پسری را بازی میکند که در حالی که از یک کیوسک تلفن خبر آزار دیدن دختری توسط اوباش را به پلیس میدهد، متوجه یک جفت کفش جیر میشود که روی سقف کیوسک میافتد. او به کمک کفشها و موسیقی «ریکی نلسن» خود را یک خواننده محبوب موسیقی پاپ تصور میکند و اسم «جانی سویید» را انتخاب میکند. او به همراه رفیقاش یک گروه راک تشکیل میدهد و پس از از سرگذراندن ماجراهایی پس از آشنا شدن با یک زن متحول میشود. در این کمدی ارزانقیمت نهایت استفاده از چهره و فیزیک بازیگر تازه کشف شده و خوشقیافهای مثل برادپیت شده است. اما در نهایت فیلم اثر کاملا متوسط و در خیلی موارد ضعیف بود و نقطه مثبتی برای برادپیت در اولین نقش اصلیاش در سینما محسوب نمیشد. هرچند خود او بازی قابلقبول و خوبی در نقش «جانی» داشت و ثابت کرد که میتواند گزینه اصلی خیلی از کارگردانها برای سپردن نقشهای اساسیتر به خود باشد. البته میتوان به این نکته هم اشاره کرد که با وجود بازی خوب پیت در تلما و لوئیز و حضور قابلقبولاش در جانی سویید، او در اغلب فیلمهایی که بعدها بازی کرد بیشتر به دلیل ویژگیها و خصوصیات فیزیکیاش مورد استفاده قرار گرفت و به نوعی حکم دکور صحنه را پیدا کرد. یعنی بیش از این که تواناییهای بازیگری و مهارتهای هنریاش در این فیلمها ملاک حضور او در آنها باشد، به دلیل ویژگیهای فیزیکی و چهرهای مردم پسند و مد روزاش بود که در این فیلمها حضور داشت. نمونه بارزش فیلم ناموفق دنیای آرام (رالف بکشی ۱۹۹۲) است که یک تلفیق نقاشی متحرک و فیلم زنده بود و برادپیت در نقش کارآگاه خصوصی دنیای نقاشی متحرک، تقریبا هیچ کار مهمی در فیلم انجام نمیدهد. در همین سال در فیلم شاعرانه رابرت ردفورد رودخانهای از میان آن میگذرد حضور پیدا کرد و یکی از نقشهای اصلی فیلم را به عهده گرفت. در نقش پسر یک ماهیگیر که همراه با برادرش آموخته که ماهیگیری را عاشقانه دوست بدارد. با گذشت زمان بین دو برادر فاصله میافتد و سالها بعد پیت به عنوان یک خبرنگار در دفتر روزنامهای مشغول به کار میشود، به الکل اعتیاد پیدا میکند، با یک دختر نیمه سرخپوست آشنا میشود، به خاطره راه انداختن دعوایی در یک کافه زندانی میشود و بالاخره در جریان یک دعوا به قتل میرسد. از این فیلم به بعد بودکه برادپیت تصمیم گرفت از درجا زدن در قالبی ثابت و کلیشه استفاده از فیزیک و چهرهاش فاصله بگیرد و با ایفای نقشهایی متفاوت، تواناییهایش در بازیگری را هم نشان دهد. پس از بازی در کنار بازیگران معروفی چون پاتریشیا آرکت، دنیس هاپر، گری اولدمن، کریستوفر واکن، ساموئل ال جکسن، تام سایزمور و... در فیلم داستان عاشقانه واقعی (۱۹۹۳ تونی اسکات) که فیلم قابلقبولی هم بود، شاید اولین نقش مهم کارنامهاش را در نقش یک قاتل زنجیرهای در فیلم کالیفرنیا (۱۹۹۳ دومینیک سنا) بازی کرد. پیت در این جا نقش یک بزهکار جوان بسیار خشن را بازی میکند که پس از قتل صاحبخانهاش توسط نامزد بیخبر خود فرار میکند و در طول فیلم پس از کشتن چند نفر، سرانجام خود نیز کشته میشود. فیلم شاید نخستین اثری بود که کلیشههایی مثل وجود و حضور بنیادی خشونت در جامعه و این که هر آدمی میتواند بالقوه یک قاتل خطرناک باشد را در قالب یک فیلم جادهای به کار گرفت. چیزی که بعدها اولیور استون در قاتلین بالفطره (۱۹۹۴) آن را به اوج رساند. به هر حال کالیفرنیا اثری بود که در آن براد پیت توانست از آن قالب تکراری همیشگی خارج شود و با ایفای این نقش غیرمتعارف و خشن، وجه دیگری از تواناییهایش را به نمایش بگذارد. پس از بازی در افسانههای پاییز (۱۹۹۴ زوییک) که نوعی وسترن ملودرام بود و براد پیت در آن نقش یکی از سه پسر یک سرهنگ را بازی میکرد که از ارتش، جنگ و کشتار سرخپوستان متنفر شده است، در فیلم گفتگو با خونآشام (۱۹۹۴ نیل جردن)، نقش یک خونآشام ۲۰۰ ساله را بازی کرد که خاطرات خود را برای یک خبرنگار بازگو میکند: این که چگونه در لوییزیانای قرن هجدهم به خونآشام تبدیل شده و خودش برای جلوگیری از مرگ دختر بچهای او را خونآشام کرده است. فیلم که نوعی نگاه تاریخنگارانه به پدیده خونآشامی دارد، با وجود حضور بازیگرانی مثل براد پیت، تام کروز و بویژه بازی خوب کریستین دانست، به رغم وجود مولفههای مثبتی که دارد، در نهایت اثری کند و کسالتبار از کار درآمد که نتوانست طرفداران فیلمهایی از این دست را راضی کند. سال ۱۹۹۵ در فیلم علمی تخیلی ۱۲ میمون (تری گیلیام) بازی کرد و حضور متفاوتش در نقش یک بیمار روانپریش تبدیل به مهمترین نقطه قوت فیلم شد. براد پیت در اجرای این نقش آنقدر موفق و قدرتمندانه عمل کرد که به خاطر آن کاندیدای دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش دوم شد. ۱۲ میمون در مجموع فیلمی مغشوش و پراکنده بود و شاید حضور براد پیت را میشد تنها نکته جذاب فیلم در نقش آن بیمار روانپریش دانست، اما شاید بهترین نقش کارنامهاش را در همین سال در شاهکار دیوید فینچر، هفت (۱۹۹۵) بازی کرد. در نقش یک کارآگاه جوان آرمانگرا، پرشور، کمتجربه، افسرده و عصبی که همراه کارآگاه ویلیام سامرست (مورگان فریمن)، مامور تحقیق و یافتن یک قاتل زنجیرهای خطرناک میشود که طبق اصول خود کسانی را که مرتکب ۷ گناه کبیره شدهاند، کشته است. براد پیت در نقش این کارآگاه جوان در نهایت خود نیز مشمول قربانیان آن قاتل خطرناک میشود و پس از کشته شدن زناش به دست او (به جرم زنا)، تحملاش را از دست میدهد و آن قاتل را میکشد و در نهایت در همان جایی در اتومبیل مینشیند که قبلا او نشسته بود. پیت پس از حضور درخشاناش در این شاهکار به غایت تلخ و سیاه، در فیلم نهچندان موفق خوابیدهها (۱۹۹۶ بری لوینسن) در کنار رابرت دونیرو و داستین هافمن بازی کرد و البته به دلیل ضعفهای داستان و فیلمنامه، قابلیتهایش آنقدرها به چشم نیامد. پیت سال بعد با حضور در هفت سال در ثبت (ژان ژاک آنو) نقش یک کوهنورد قهرمان اتریشی و عضو حزب نازی را بازی کرد که برای فتح قلهای در هیمالیا به تبت میرود، اما نظامیان انگلیسی او و دوست کوهنوردش را اسیر میکنند و به یکی از اردوگاههای اسرای جنگی در هند میفرستند. آن دو موفق به فرار میشوند و به لهاسا میروند و به دالایی لامای نوجوان پناه میبرند. هرچند فیلم از ساختار آنچنان قرص و محکمی برخوردار نیست، اما همچنان بازی پیت در این فیلم قابل توجه است. در همین سال در تریلر سیاسی آلن. ج. پاکولا به نام خودشیطان نقش یک جوان اهل ایرلند شمالی را بازی کرد که به خاطر کشته شدن پدرش به دست سربازان انگلیسی به ارتش جمهوریخواه ایرلند میپیوندد تا انتقام مرگ پدرش را بگیرد. فیلم یکی دیگر از نقاط قوت کارنامه براد پیت بود که در آن توانست تناقض بین میل به مبارزه سیاسی و زندگی عادی را به نمایش بگذارد. در ۱۹۹۸ در فیلم نهچندان جذاب ملاقات با جوبلک (برت) در نقش یک فرشته مرگ ظاهر شد که اجازه زندگی زمینی پیدا کرده است و در سال بعد در همکاری مجددی با دیوید فینچر در فیلم تلخ و خشن باشگاه مبارزه (۱۹۹۹) یکی دیگر از نقشهای خوب کارنامهاش را به نمایش گذاشت. در نقش یک فروشنده صابون که شخصیت اصلی داستان (ادوارد نورتن) را که افسرده و بیخواب است، همراهی میکند و در نهایت معلوم میشود که او تنها در تصورات این شخصیت حضور داشته است. در سال ۲۰۰۰ در فیلم گنگستری قاپزنی (گای ریچی) نقش یک بوکسور ایرلندی را به طرزی درخشان و فوقالعاده بازی کرد. یازده یار اوشن، آقا و خانم اسمیت، تروا، نقش غیرمتعارف و متفاوتاش در بابل و ... از جمله نقشآفرینیهای او در سده جدید هستند. مطبوعات عامهپسند سینمایی در سالهای آغازین فعالیت او و بخصوص به خاطر حضورش در افسانههای پاییز، لقب جیمز دین دهه ۹۰ را به او دادند. هرچند خود پیت مقایسهاش با جیمز دین را درست ندانسته و گفته که جیمز دین در۳ فیلم سه نقش مشابه را بازی کرده، در حالی که او سعی میکند خودش را در فیلمها تکرار نکند. به هر حال دوستداران سینما تا امروز براد پیت را به عنوان ستارهای خوش چهره شناختهاند که بازیگر تعدادی از فیلمهای پرفروشسالهای اخیر و عکسهایش تزیینکننده نشریات مختلف بوده است، اما پیت پس از جدایی جنجالآفریناش از جنیفر آنیستن و ازدواج با آنجلینا جولی، سعی کرده که در فعالیتهای اجتماعی و بشردوستانه نیز حضور داشته باشد. سفرهای مختلف او همراه همسرش به مناطق محروم دنیا و قبول کردن چند بچه ویتنامی، اتیوپیایی و ... به فرزندخواندگی، تلاش برای کمک به مردم منطقه جنگزده دارفور سودان و ... از او و آنجلینا جولی چهرههایی ساخته که در کنار بازیگری، با چنین فعالیتهایی نیز به کسب محبوبیت و خبرسازی میپردازند. او و همسرش اخیرا در یک آمارگیری جزو ثروتمندترین ستارههای آمریکا در رشتههای مختلف برگزیده شدند. |