انجمن های تخصصی  فلش خور
~ ســـوتـیـکــده ~ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: ~ ســـوتـیـکــده ~ (/showthread.php?tid=109075)

صفحه‌ها: 1 2 3 4


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - REZA.N.A - 17-05-2014

يي بار نفر قبليم ن قبليش ميخواست بنويسه زنگ زده بود نوشت بزنگ زده بود به جاي داشت هم نوشت داست


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - ற!ՖŠ Д¥Ť!Ñ - 17-05-2014

من ؟

سوتی ؟؟

من و سوتی ؟؟ |::|

منو چه به سوتی آخه !

خخ ( عاره جون عمم |: )

عاغا من کل عمرمو با سوتی گذروندم .. !


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - خخخخ - 17-05-2014

یه بار یه اقاهه هی پشت سرهم زنگ میزدو می گفت منزل جعفری؟!
منم قاطی کردم گفتم نخیر منزل گشنیز!
بنده خدا دیگه زنگ نزد
خخخخBig Grin


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - Thyme - 17-05-2014

الآن اگه کسی بهمون میگف سوتی !
همه میگفدیم : من و سوتی ? محاله !
یکی از عجایب خلفته که الآن همه واس گفدن سوتی هاشون سر و دست میشکونن !
^__^


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - دوست مهربان - 18-05-2014

یه بار اومدم به معلم بگم خواهرم نامزدن گفتم خواهرم عقدن
زود درستش کردم یعنی نامزدنBig Grin


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - زیبا محمدی - 20-05-2014

یه بار با داداشم دعوام شد خواستم بهش بگم کدن گفتم  چدن
الان 1 ساله مسخرم میکنه


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - s-jojooooooo - 21-05-2014

اغا ما رفتیم اعتکاف افطار اول من ناجور گرسنه بودم سر سفره بهو مامان دوستم زنگ زد....
منم هوش نمیدادم گوشیو گرفتم بعدکلی احوال پرسی یهو برداشت گفت خوب عزیزم التماس دعا منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم بزرگیتونو میرسونم.....
هیچی دیگه اونم وقتی اوضاع وخیممونو دید دیگه تا اخر اعتکاف زنگ نزد بنده خدا...

یه بار ایفون خونه رو یه نفرداشت میزد خواهرم بلند شد ایفون رو برداشت گفت الو؟؟؟
منم خندم گرفته بود یهو تلفن زنگ زد....منم میخواستم به خواهرم بگم باید بگه کیه؟
تا تلفن روبرداشتم گفتم کیه؟؟؟؟؟؟
یعنی ابرو خانوادگی نموند برامون....


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - زیبا محمدی - 24-05-2014

یه بار رفتم مغازه
گفتم  :اقا کیک ۵۰۰ دارید
گفت اره
گفتم چنده

یه بار دوستم گفت کامران خوشگلتر یا هومن

من گفتم مگه هردوشون یکی نیستند اسمش کامرانه فامیلیش هومن
تا حال در این ضایع شدید


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - karona - 24-05-2014

منم ی روز داشتم ميرفتم خونه یکی از دوستان قدیمی ک دوسال بود ندیده بودمش توی ذهنم همش داشتم میگفتم خب من زنگ میزنم اونم مگه کیه منم ج میدم هیچی دیگه من زنگ زدم دوستم ب جای این که بگه کیه اسممو صدا زد منم حول کردم ب جاش گفتم کیه.......
هیچی دیگه تا ی ربع داشت بهم میخندید


RE: ~ ســـوتـیـکــده ~ - الیکا0 - 25-05-2014

آیفون خونه داشت زنگ می خورد.به بدبختی از پای کامپیوتر بلند شدم.عصبانی بودم.گوشی آیفون رو که برداشتم گفتم:الو


Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin

یه چیزی مثل همون قبلیه


تلفن خونه رو با ناراحتی به خاطر یک مسایلی برداشتم.گفتم:بفرمایید داخل.خوش اومدید


خلاصه جلو دوستم ضایع شدم






Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin


بدون سپاس رد نشین تروخدا.منتظر سپاس هاتونم