فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: پزشکی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=57) +---- انجمن: روان شناسی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=63) +---- موضوع: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... (/showthread.php?tid=586) صفحهها:
1
2
|
فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - FARID.SHOMPET - 21-10-2011 عشق امروزی واقعا چیزی است که ګاهی ما هر روز با ان رو به رو چیزی که زندګی ها رو به هم می ریزد و چیزی که ګاهی زندګی ها به وجود می اورد عشق امروزی پر از دروغ شده دروغ هایی که انسان ها به هم می ګویند البته همیشه این طور نیست. بعضی وقت ها واقعا عشق است که دو نفر رو به هم وابسته می کند و هیچ دروغی این وسط نیست. ولی همون طور که ګفتم متاسفانه امروزه جوون ها به هم دروغ می ګن . و اصلا به عاقبتش فکر نمی کنن. ایا می دانید تفاهم یعنی چه؟؟؟؟ تفاهم یعنی تحمل تفاوت های طرفین. حقیقت ان است که عشق ان چیزی نیست که جوون ها فکر می کنن ممکن اون عشق فقط برای چند روز باشه یا اصلا فقط یک حوس بوده. عشق رویا و خوابی است که بیشتر اوغات به واقعیات تبدیل نمیشود چیزی است که جون ها رو رنج می ده و ګاهی ان ها رو خوش حال می کنه . خیلی وقت ها خیلی از جون ها همه چیزشان را فدای عشق می کنن و در اخر می بینن همه چیز رو از دست دادن . این درست نیست که همه چیزمان را فدای عشقی کنیم که حتی از واقعیت اون بیم داریم و شکاکی ما نسبت به این علاقه و عشق بسیار فعال است . حتما شما هم دیدید که بعضی وقت ها جون ها خانواده و همه چیزشان را از دست می دهند فقط برای یک رویا که هیچ ګاه به واقعیت نمی پیوندد. متاسفانه تا یکی میاد یک جونی را نصیحت می کند و پند می دهد که به خاطر عشق این کار رو نکن یا اون کار رو بکن خیلی سری جون نادان به خود میګیرد و شروع می کند به سخنرانی ها از فلسفه دروغین با عشق زندګی بهشته و همه چی حله و در کل از این چیز ها . ممکن دیده باشید یا شنیده باشید که بدون تحقیق یا از این جور چیز ها دو نفر با هم ازدواج می کنن و در اخر کارشان به تلاق می کشد. بګذارید چند بند و راه حل برایتان بګویم تا در ازدواج موفق بشوید و یا عشق واقعی رو چه طور پیدا کنید. اقا بسر ها و دختر خانوم ها قبل از ازدواج این کار ها رو انجام دهید: ۱ـ کسی که قرار باهاش ازدواج کنید به اخلاق و خصوصیات شما بخورد ۲ـ بدون اطلاع از رفتار و کردار و خصوصیات کسی با ان ازدواج نکنید ۳ـ تلاش کنید کم ترین اختلافات قومی و مذهبی و سیاسی رو با هم داشته باشید یعنی افکارتان نزدیک هم باشد. ۴ـ هیچ وقت کاملا به طرف مقابل اعتماد نکنید از کجا معلوم که این طرف ادم درستی باشه؟؟؟ متاسفانه جون های امروزی خوب هایشان کم شده و بد هایشان زیاد این حقیقتی تلخ است. ۵ـ همیشه قبل از ازدواج و این جور مراسم ها نام زد کنید تا در مورد هم از جانب خود قضاوت کنید. ۶ـ بیندیشید که اګر با هم ازدواج کردید بعدش باید برای زندګی مشترکتان چه برنامه هایی داشته باشید. ۷ـ از خود زیاد تعریف نکنید و بدی هایتان رو هم بګویید. ۸ـحقیقت اینه که زندګی سخت تر از اونی است که فکرشو می کنید پس خوب فکر کنید. ۹ـ با خود بیندیشید ایا می توانید تا اخر عمرتان با هم در زیر یک سقف باشید ۱۰ـ ایا حاضر هستید مسولیت های بیشتری قبول کنید؟؟ ۱۱ـ سعی کنید بفهمید هر دو به یک اندازه حقوق اجتماعی و زندګی دارید و تفاوتی در حقوق شما نیست. ۱۲ قبل از هر ازدواجی بهتره اتمام حجتی با یک دیګر کنید. ۱۳ـ اګر پول دارید تلاش کنید با یک پول دار ازدواج کنید یا اګر فقیرید با یک فقیر ازداوج کنید و اګر از خانواده متوسې هستید با یک متوسې وسلت کنید ۱۴ـ تلاش کنید کم ترین فرق بینتان باشد. خیلی توصیه های دیګه هم است ولی بهتره سخنم را با یک ضرب المثل تمام کنم کبوتر با کبوتر باز با باز (کنایه از هم نوعی) نویسنده:فرید کامیاب "پارانویا" نامی که روانشناسان بر "عشق یکطرفه" می گذارند حتما شما هم داستان عاشقان ناکام تاریخ که معشوق شان دوستشان ندارد را شنیده اید و یا در زمان معاصر قصه ی ماجراهای عاطفی یکطره که منجر به اسید پاشی و انواع رفتار های جنون آمیز شده است ، به گوشتان خورده است. در این مقاله خانم فردوسی - روان شناس- از این احساس های یکطرفه و دردسر ساز می گوید. سیما فردوسی گفت: در ادبیات ما داستانها و قصه های فراوانی در باره عشق های یک طرفه یا فرهاد وار نقل شده است. عشق یک طرفه عشقی است که میل به معشوق در آن امری ذهنی است. یعنی عاشق درافکار و پیش فرضهایش باور دارد که معشوقش به او علاقه مند است و او ازاحساسات معشوقش بی اطلاع است. وی افزود: روانشناسان این حالت را بیش از آنکه نوعی عشق بنامند آن را نوعی بیماری روانی به نام "پارانویا" می دانند. عشق های یک طرفه نوعی بیماری روانی محسوب می شود. در برخی موارد اشخاصی وجود دارند که دیوانه وار به کسی علاقه مند هستند و تصور می کنند که آن شخص نیز آنها را دوست دارد. اما اینها تنها در مخیله او وجود دارد زیرا در مواقعی ممکن است شخص دیگر یا او را دوست نداشته باشد و یا در مواقعی حتی او را نشناسد! فردوسی معتقد است: این حالت نوعی بیماری پارا نویید است این نوعی جنون عاشقی است. این حالت حالت عادی و معمولی نیست زیرا در حالت عادی اگرکسی به شخص دیگر علاقه مند شود ولی بداند که عشق و علاقه اش یک طرفه است بی شک از آن عشق دست بر می دارد. ولی زمانی که شخص دچار پارا نویید باشد از این عشق یک طرفه دست بر نمی دارد واژه علمی که به این نوع بیماری "عشق بی وصال "گفته می شود. اگر میل عاشق پس ازاجابت نشدن خواسته اش دوباره مطرح شود. ممکن است در نهایت منجر به سرخوردگی شود. بسیاری از روانکاوها معتقد هستند که عشق و تنفر دو روی یک سکه هستند. زمانی که عاشق به معشوقش می رسد همه چیز می تواند ختم به خیر شود اما اگر این اتفاق صورت نگیرد ممکن است با بوجود آمدن بی وفایی و خشم کار منجر به تنفر می شود و در این شرایط قسمت دیگر عشق خودنمایی نمی کند.البته در رسیدن به معشوق هم ممکن است بعد از وصال در اثر اختلافات ،عشق از بین برودو تبدیل به نفرت شود. در بیماری پارانویید هزیانی بارزوسازمان یافته وجود دارد.زیرا فرد حرف ها و باورهایی دارد که کاملاً اشتباه است. به عنوان مثال از علاقه به فردی سخن به میان می آورد و معتقد است که آن فرد هم به او علاقه مند است اما به علت کم رویی آن را بیان نمی کند. و یا اینکه فرصت ابراز آن را نکرده است. این روانشناس ادامه داد: بیماران پارانویید همواره در ذهنشان با تصوراتشان زندگی می کنند و این ذهنیت را پردازش می کنند. علت این بیماری به تجربیات ناگوار هر فرد در دوران زندگی اش داشته بازمی گردد. نحوه تربیت های خانوادگی و سطح زندگی او نیز در بروز این بیماری موثر است. در این حالت فرد در نوع تفکر و نگاهش به جامعه و افرادش متفاوت می شود. بیمار پارانویید تفسیر هایش از جامعه و آدمهایش فرق می کند و معتقد است که دیگران هستند که نمی خواهند من به معشوقم برسند. و معتقد است معشوقش او را دوست دارد ومخالفت های دیگران مانع وصال اوست.در این بیماری فرد بشدت افسرده می شودالبته قصد من این نیست که بگویم همه عشق ها اینگونه است بلکه منظور ببرخی از این عشق هاست که ما آنرا به عنوان عشق بی وصال و یا عشق یک طرفه می نامیم. سیما فردوسی در پایان تاکید کرد: بیماری پارانویید فقط در باره عشق صدق نمی کند بلکه در باره موضوعات دیگر نیز پیش می آید. به عنوان مثال شخصی بدون دلیل و مدرک فکر می کند که همسرش به او خیانت می کند. و نسبت به آنها سوء ظن پیدا می کنند. خلاصه ی کلام جوانان عزیز : مراقب احساس تان باشید. خیلی اوقات یک احساس در ابتدا هیجان انگیز و رمانتیک است اما زندگی تان را به هم خواهد ریخت . فراموش نکنید مقابل هر خطایی را اگر از ابتدا بگیرید بسیار آسان تر است. منبع : جهان RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - FARID.SHOMPET - 22-10-2011 اګر می خواید در مورد فلسفه عشق نظر بدید این جا نظر بدید. RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - nadia.persian - 22-10-2011 عشق فلسفه نداره مگر در افسانه ها که اونم قابل بیان نیست RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - FARID.SHOMPET - 22-10-2011 به نظر من فلسفه داره ولی فلسفش تمومی نداره. RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - nadia.persian - 22-10-2011 داره اما در افسانه ها یا در قصه ها در واقعیت جز دروغ و شکست فلسفه دیگه ای نداره RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - FARID.SHOMPET - 22-10-2011 خوب من نمی دونم شما منظورتون از فلسفه چی هست . چون فلسفه هر چیز ګفتنی در مورد یک چیز هست که فلسفه عشق فلسفه ای بی انتها هست و تمومی ندارد البته تعریف های مختلفی از فلسفه است. RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - nadia.persian - 22-10-2011 درسته خود فلسفه دارای فلسفه ای بی انتهاست RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - FARID.SHOMPET - 24-10-2011 انواع عاشق شدن! ملا صدرا عشق را دو قسم كرده است: یكی عشق حقیقی و دیگر عشق مجازی وعلت این مسأله به مراتب عشق و محبت در تفکر صدرالمتألهین برمی گردد. از نظر او عشق حقیقی محبت به خدا و صفات و افعال اوست. او میگوید چون ذات حقتعالی بالفعل جامع جمیع كمالات است احق است كه معشوق و مطلوب و مقصود كل و مطلق باشد. عشق مجازی خود دوگونه است. عشق نفسانی و عشق حیوانی. این نوع عشق انسان را از خودپرستی بیرون میبرد و این حصار و محدودیت را میشكند. وجود عاشق را توسعه داده و كانون هستیاش را عوض میكند. این نوع عشق نفس و روح را نرم، آرام، مهربان، صاحب وجد و حزن و گریه و رقت دل میكند . در این مرحله، عاشق شیفته از معشوق خود تصویری متعالی و متكامل برای خویش ترسیم میكند و دیگر حواس او در مقابل اثری از غیر محبوبش حساسیتی ندارد. مبداء عشق حیوانی شهوات بدنی و هدف آن طلب لذت حیوانی و ارضای تمایلات خود محب است و از آن خشونت و جنایت برمیخیزد. انسان آنگاه كه تحت تأثیر شهوات خویش است از خود بیرون نرفته است. شخص و شیء مورد علاقه را تنها برای خود میخواهد و اگر به او میاندیشد بدین صورت است كه چگونه از وصال او بهرهمند شود و حداكثر تمتع را ببرد و اگر نسبت به او غیرت میورزد غیرتش حیوانی است و مانع رشد و تكامل محبوب خویش میشود. او هرگز تكامل و تعالی معشوق را نمیخواهد زیرا همواره نگران از دست دادن اوست. همیشه ملتهب و افسرده خاطر است دائم به فكر تصاحب و تملك محبوب است و گاه رفتارهای ناشایست و خلاف عقل از او سر میزند. او تا آنجا پیش میرود كه از آزردن معشوق خود باكی ندارد. چنین عشقی با وصول به معشوق و گذشته ایام رو به سردی میگذارد و گاهی هم به كینه و نفرت تبدیل میشود و تا آنجا كه چه بسا معشوق آدمی دشمنترین دشمنان او گردد. مبداء عشق حیوانی شهوات بدنی و هدف آن طلب لذت حیوانی و ارضای تمایلات خود محب است و از آن خشونت و جنایت برمیخیزد. انسان آنگاه كه تحت تأثیر شهوات خویش است از خود بیرون نرفته است. شخص و شیء مورد علاقه را تنها برای خود میخواهد و اگر به او میاندیشد بدین صورت است كه چگونه از وصال او بهرهمند شود و حداكثر تمتع را ببرد و اگر نسبت به او غیرت میورزد غیرتش حیوانی است. در مقابل عشق نفسانی محبتی خالص است و به کلی از شهوت و منفعت بركنار است. این نوع عشق انسان را از خودپرستی بیرون میبرد و این حصار و محدودیت را میشكند. وجود عاشق را توسعه داده و كانون هستیاش را عوض میكند. این نوع عشق نفس و روح را نرم، آرام، مهربان، صاحب وجد و حزن و گریه و رقت دل میكند . در این مرحله، عاشق شیفته از معشوق خود تصویری متعالی و متكامل برای خویش ترسیم میكند و دیگر حواس او در مقابل اثری از غیر محبوبش حساسیتی ندارد. در این نوع عشق كه عشق خیالی نیز نامیده میشود عاشق نگران از دست دادن و مهجور شدن محبوب خود نیست زیرا محبوب همواره با اوست. زیرا صورت معشوق در عالم خیال او جاودانه شده و در وجود او تبلور یافته است و راه جبران فراق و دوری را همین تصور خیالی میداند و لذا هرگز از معشوق خیالی خود جدا نیست و تا جایی پیش میرود كه خیال محبوب را از خود محبوب عزیزتر و گرامیتر میدارد. ملاصدرا اشعاری را از محییالدین عربی ذكر میكند كه اشاره به این نوع از عشق دارد كه عشق نفسانی غیر از عشق حیوانی و جسمانی است. پی نوشت ها: 1-محمدبنابراهیم صدرالدین شیرازی، الحكمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، به تصحیح مقصود محمدی، ج7 ،ص 252 (در مقالات بعدی این مطلب را بیشتر توضیح خواهیم داد.) 2- محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحكمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه ، ج7،ص 176. 3- فاطمه طباطبایی، سخن عشق،ص 12. 4- جالب است كه چنین حالتی را در شهریار شاعر معروف زمان خودمان نیز ذكر كردهاند. ( ر.ك: مرتضی مطهری، فطرت،ص 86) 5-محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحكمه المتعالیه فی الاسفارالعقلیه الاربعه، ج7،ص 179. سایت تبیان ن- رادفر کارشناس فلسفه اسلامی RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - انالیا - 03-08-2012 شما ها خسته نمی شید انقدر می نویسید خوب بخاطره این که جمع تون رو بهم بزنم میام وسطون RE: فلسفه عشق امروزی ازدواج و .... - shahzade - 04-08-2012 نظر شخصیه من اگر یکی عاشق واقعی باشه هیچوقت به معشوقش توی این دنیای پست نمیرسه چون این دنیا پست تراز اونیه ک بتونه از دیدن خوشبخیه آدما لذت ببره |